۱۳ پاسخ

والا وقت نیست ادم حتی گریه کنه

منم همینجوریم بچه ام همش گریه می کنه بداخلاقه

منم دقیقا تو شهر غریبم همینجوری تا همسرم از سر کار بیاد تو خونه ام. شهر غریب خیلی سخته

من که شهر غریب نیستم احساس تنهایی میکنم شما که حق داری واقعا،از صبح تا شب خونه ام خانواده و اطرافیان توقع دارن من همش پاشم برم خونشون هیچکس به خودش زحمت نمیده بیاد منم با بچه سختمه از خونه برم بیرون برای من که قبلا شاغل بودم الان خیلی سختمه انگار دارم افسرده میشم

والامنم توشهرغریبم کارشوهرمن شیفتی برای اینک بره سرکاربایداستراحت داشته باشه اکثرایاسرکاره یاخوابه ولی دیگ شرایط زندگیم همین دیک من اینوقبول کردم اولش یخت بوداماالان عادت کردم پذیرفتم ک هرکسی یه سری شراطی توزندگیش داره شرایط منم این سرموبابچم کارخونه گرم میکنم حس خوبی میگیرم خداروشکرکن واسهدهمین نق زدن بچت چون سالم نق میزنه شکرکن ک داریش ببین چه قدرحالت خوب میشه

منم همینطور دلم میخواد برم یه گوشه کسیم کاریم نداشته باشه و فقط به حال خودم زار بزنم
البته من با تو فرق دارم من تو شهرم غریب نیستم بقیه برام غریبن
الان بچم چند روزه مریضه خودمم ازصبح سرماخوردم دلم میخواد فقط بیوفتم و استراحت کنم اما خب نمیشه
باید بهش شیر بدم شیششو بشورم پوشکشو عوض کنم باهاش بازی کنم
با این کارا افتادن رو کجا دلم بذارم؟کی وقت کنم به خودم برسم هیچکسم ندارم
مادرشوهرم زنگ زد گفت اگه کاری داری بگو غذایی چیزی میخوای بگو اما مشخص بود که فقط تعارفه منم گفتم نه ممنون

من اعصابم خرده م بابچم کل 24ساعت تنهانیستم. وقتی تنهاییم بهتر میخوره و بهتره خابش.... البته شوهرمن ک نیس زیاد خونه..... دوس دارم کل روز فقط ب بچم برسم ک نمیشه

عزیزم منم غریبم از خانواده دورم دلتنگ میشم مجبورم خودمو با بچهام. سرگرم کنم

من تهران بین این همه فامیل و اشنا بازم تنهام با پسر و شوهرم تا شب که شوهرم بیاد حتی بیرونم نمیرم ناراحت نباش همه مثل همیم

من پیش فک و فامیلم ولی حس تنهایی و غربت دارم حوصله هیچکی ندارم شوهرمم از شب تا صبح سرکاره

بزارش تو کالسکه ببرش پارک..کم کم با مامانا دوست میشی دلت پیخاد هر روز بری

منم غریبم خیلی دلم تنگ میشه بچتو بذار کالسکه برین بیرون بگردین

والا منم همش خونم کار شوهرمم‌جوری صبح میره شب میاد از خستگی خوابش میبره نه جایی میرم نه چیزی قبلا که تو حاملگی استراحت بودم کلا احساس افسردگی دارم

سوال های مرتبط

مامان دختری و پسری مامان دختری و پسری ۴ ماهگی
تاحالا تو زندگیتون احساس تنهایی کردید؟؟؟
چقدر سخته تو شهر غریب بچه بزرگ کنی❤️‍🩹

خواهرشوهرم تازه رفته سر خونه زندگیش مادرشوهرم میگه از وقتی که رفته هر روز ناهار و شام با شوهرش میاد خونه مددرشوهرم میخوره مادرشوهرم میگه دست به سیاه سفید نمیزنه تو خونش من میرم کاراشو میکنم
حقیقتا دلم گرفت❤️‍🩹
یاد سختیهایی که کشیدم افتادم که چطوری تو غربت تک و تنها از پس همه کارام براومدم مخصوصا الان که دوتا بچه کوچیک دارم و بچه هام تندتند مریض میشن یه پام دکتره یه پام خونه بازم مجبورم تنهایی خودمو به جون بکشم
امروز پریود شدم از شدت درد دارم میمیرم استخون درد امونمو بریده
پسرم مریض شده یکماهه اسهاله کلی ازمایش رفتیم دادیم استرس جوابشو دارم که هفته بعد اماده میشه
دخترم بیقراره همش میگه مامان باهام بازی کن بهم توجه کن درصورتی که من خستم دلمو غم گرفته و ناراحت پسرمم
شوهرمم نیست سرکاره ۵ روزه ندیدمش

همه اینا باعث شد امروز بغضم بترکه
کاش منم حامی داشتم ادم بلخره خسته میشه