۲۳ پاسخ

اخ ننه دستتو چراسانسورکردی 😆😆😆

شهرزاد سانسور کردنای قبل ت سوتفاهم بود🤣

ببخشید دماغتو پیش کدوم دکتر عمل کردی؟؟

دماغتتتت🥹😍😍😍

موهارو حیف کردی 😑🫠

واااااای من همش دارم فکر میکنم چرا ساق دست انداختی
اوووف 😅

بچه رو بیخیال دماع و ببیییییین 👌

چحوری جای خوابش رو جدا کردی راهنمایی میکنی

وووووی سانسورچی 🤣🤣🤣
نه پسرم شب تا صبح راحت اتاق و تخت خودش میخوابه
نهایت شاید در ماه یکی دو بار به ندرت اتفاق بیفته صبح زود بیدار میشه صدام میکنه که بیام تخت مامان منم میرم بغل میگیرم میارم تخت کنار خودم میخوابه (همسرم پیشمون نیستن من تنها میخوابم ) ولی همش استرس دارم که یه وقت از تخت ما نیفته با اینکه سمته دیوار میزارمش 🤪🤪

چه تغییری کردی دماغت خیلی خوب شده
پیش کی عمل کردی

چ عکس نازی چ دماغ و رنگ مو نازی ماشاالله

مماغتو چ خوب عمل کردی

من پسرم نصفه شب دومرتبه پامیشه اب میخاد دوربرش نگاه میکنه تخت خریدم اتاق جداکردم ولی باباش که شبا کلا بغلش میخوابیدراضی نمیشه میگه کوچولویه گناه داره بعدم من نمیتونم ازاتاق خوذمون پاشم هی برم اب بدم بیام

داشتم میگفتم برای چی باید ساق دستش کنه اخه

بابا خوشگلههههه

گاهی وقتا اینجوری هست. چه عکس قشنگی 😊

میگم الان که جداش کردی نگران نمیشی من دارم جدامیکنم فعلاپائین تختش میخوابیم تاماه بعدقراره توپذیرایی بخوابیم بعدبریم اتاق خودمون ولی من همش دلم یه جوریه نمیتونم ازش دوربخوابم

چ خوشگل شدی
شماره بدم؟🫢😋

نه ما تا صب بغلی میخوابیم با هم .

همچین چیزی و در آینده میخام🥺😍😍😍😍😍😍😍

مماخت چ ناز شده😍

من جداش نکردم هنوز
نه دومرحله ایی نیست میخوابه تا صبح ک بیدار بشیم باهم

مگه از شما جدا میخوابه؟

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه