۷ پاسخ

مبارکه عزیزم دیگه راحت شدی
خدا برات نگهش داره

کاش فشار منم بیاد ۸

مبارکتون باشه قدمش پر خیرو برکت باشه❤️

خیلی هم عالی و مختصر و مفید🤣
فقط اونجایی که گفتی با سیلی و امپول زنده نگهداشتن 😂😂
ان شاءالله تن خودتون و فسقلی سلامت باشه
کم کم شیرتون زیاد میشه خودتونو حسابی تقویت کنید ❤

منم بعد عمل نفس میکشیدم شونه هام درد میکرد میزد به گردنم
دختر منم انگاری تف مونده بود تو گلوش چند باری ام تف بالا آورد پرستارا گفتن ک تو اتاق عمل خوب گلوشو ساکشن نکردن احتمالا مایع داخل شکمو قورت داده
دکترت کی بود

مبارک باشه عزیزم قدمش خیر باشه

عزیزمممممم😍😂
مبارک باشههه

سوال های مرتبط

مامان محمدحسن💙زینب🩷 مامان محمدحسن💙زینب🩷 روزهای ابتدایی تولد
مامان 👼🏻🤍 مامان 👼🏻🤍 ۲ ماهگی
تجربه سزارین:
من ۳۸ هفته و ۴ روز بودم و نامه سزارین هم برا ۷ اسفند بود ۷ صبح رفتیم بیمارستانی که خودمم اونجا کار میکنم و کار های بستری رو انجام دادیم و من رفتم بخش زایشگاه اونجا همکارم کمک کرد لباسامو عوض کردم
تو زایشگاه ان اس تی و اینا گرفتن دراز کشیده بودم منتظر بودم دکترم بیاد صدام کنن بیا بریم
از سوند خیلی میترسیدم وقتی اومدن بزنن داشتم از استرس میمردم ولی اصلا درد نداشت فقط بعدش همش احساس دستشویی داشتم
هنوز ساعت ده نشده بود رفتیم اتاق عمل اونجا هم همکارا میشناختن میومدن حالمو میپرسیدن پتو اینا آوردن برام تا مدتی که بیرون اتاق عمل بودم سردم نشه خدایی بهم میرسیدن واقعا حال میداد🥲🥲🥲
بعد رفتیم داخل اتاق عمل اونجا همکارمم لباس پوشید اومد تا فیلم بگیره منم استرس داشتم بهش میگفتم نه فیلم نگیر من استرس دارم الان به خودم میگم چرا اونجوری گفتم بهش😆🤦🏻‍♀️
بعد دکترم اومد داخل.یهو دلم خواست بغلش کنم 😂از وجودش احساس امنیت کردم
بعد آمپول بی حسی رو زدن دردش یه لحظه بود مثل آمپول معمولی که میزنیم
و بعد اون گفتن سریع دراز بکش خودشونم از شونه هام فشار دادن سر خوردم دراز کش شدم
یه نفر هم بالا سرم بود دارو اینارو کنترل میکرد و میپرسید حالت چطوره