سلام عزیزان منم دیروز زایمان کردم ،سزارین ، بیمارستان پیامبران
۷ دکترم گفت بیمارستان باش ولی خودش دیرتر اومد جای دیگه بود من ۱۱ و ۴۰ سزارین شدم ، یه ساعت و خورده ای تو ریکاوری بودم
در کل از بیمارستان راضی بودم حالا یه سری چیزاش شاید جالب نبود ولی در کل رفتار پرستار و پرسنل چه تو بخش چه اتاق عمل عالی بود
اتاق عملم دکترم خودش هماهنگ کرده بود ک همه کادر خانم باشن و همینجورم شد ولی خب بعدش ک دکترم رفت یکی دوتا مرد اومد و تو قسمت اتاق عمل پر مرد بود
از درد هام بخوام بگم تو ریکاوری یه درد شدید گرفتم بهم مسکن زدن ولی بعدش اوکی شدم تقریبا ،اولین راه رفتن سخته ولی بعدش بهتر میشه
پرستاراش مهربون بودن😍یه خانمه تو اتاق عمبل با اینکه خودش لاک داشت و مشخص بود اعتقادش مثل من نیست ولی تا فهمید من حساسم رو اینکه مرد تو اتاق نباشه همش حواسش ب من بود ک مرد نیاد یا جاییم دیده نباشه ، خلاصه راضی بودم ، هنوزم مرخص نشدم ک بدونم هزینش چقدر شده

۲۳ پاسخ

سزارین بیهوشی شوی یا بی حسی

مبارک باشه😍

وای مبارک باشه عزیزم قدوش پر خیر باشه گلم ❤️😍

بسلامتی عزیزم
مبارک باشه😍

به سلامتی قشنگم تبریک میگم زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشه 😍
حتما از هزینه ش بگو
ساک مادر باید میخریدیم؟یا اجبار نبود ؟
اتاق دو تخته ش پر بود یا فقط خودت بودی ؟

ای جانم 🥹😍 مبارکه

قدمش مبارکه عزیزم ❤️

مبارکه به سلامتی ان شاءالله خوش قدم و خوش روزی باشه و خودتم زود خوب بشی
برا بی بچه ها من و خواهرمم دعا کن بچه های سالم و صالح نصیبمون بشه

مبارکه عزیزم به سلتمتی

مبارک باشه قدمش عزیزم خدا براتون حفظش کنه ان شاءالله زودتر سرپا بشی😍😍😍😍😍😍🌹🌹🌹🌹

به سلامتی قدمش پر از خیر و برکت باش براتون

اتاقش چجوریه بیمارستان عزیزم؟

به سلامتی عزیزم تبریک میگم

چشمت روشن مبارک باشه😍

ای جونم بسلامتی عزیزم 😍 انشاءالله زیر سایه پدر و مادر و آقا امام زمان باشه🩷نامدار باشه الهی🌼

عههه ب سلااامتی😍 ینی دکتر بیهوشی و .. آقا نبودن؟ من مادرشوهرم روی این موارد خییلی حساسه هی میگه اصصصلا نباید آقا باشه ولی تیم بیمارستانم 3 تا آقان توی اتاق عمل

مبارک عزیزم .دکترت چقد دستمزد گرفت

مگه آدم لخته مرد تو اتاق عمله ؟ واای استرس اینم باید بکشم الان لختم رو‌مرد نبینه😂😂

مبارکه عزیزم 💕
سوند چجوری بود ؟

سلام عزیز دلم
ای جااانم مبارک باشه خانومی
تبریک میگم🎉🥳
قدمش پر از خیر و برکت باشه

سلام بسلامتی انشاالله قدمش خیرباشه براتون.خیلی حواست به بخیه هاباشه وسعی کن یبوست نگیری

به سلامتی . قدمش پربرکت . بیهوشی بودی یا بیحسی؟

مبارکه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان پایار مامان پایار ۵ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین بیمارستان قائم کرج
من از بیمارستان خیلی خیلی خیلی راضی بودم ماما شیفت شب عااالی
حیف ک اون روز عملم با استرس گذشت
صبح ک رفتیم زایشگاه کارای پذیرش انجام دادیم و بعدش سوند وصل کردن بنظرم سختی سزارین سوند و ان اس تی گرفتن و منو بردن تریاژ و اتاق عمل و امپول بی حسی زدن ک خیلییی اروم زد و درد نداشتم
کل زمان عمل نیم ساعت بود من حین عمل خیلی استرس داشتم چون از قبل سونو داده بودم بند ناف دور گردن بچم بود خیلی ترسیده بودم یکم حین عمل گردن درد داشتم ک برام امپول زدن دردش کم شد
تو ریکاوری خیلی میلرزیدم ولی نمیدونم چرا برا من لذت بخش بود شکمم تو رزکاوری فشار دادن بچمو رو صورتم گذاشتن و اوردنم بخش
کل زمانی ک من زایشگاهو اتاق عمل و..بودم خانوادم از روی مانتور پشت در از تمام مراحلم با خبر بودن .تو بخش یه همراه خیلیی خوب کنارتون باشه من ابجیم بود ک واقعا حرفه ای بود بچم خوب سینمو گرفت تا ۸ ساعت بعد عمل هیچی نخوردم بعدش فقط نسکافه و اب میوه طبیعی و چای خوردم.اصلا اولین راه رفتن سخت نیست پرستارا شیاف گذاشتن راحت بود بلند شدنم فقط اصلااا نذارین مثانتون پر بشه تا ابکی خوردین تن تن برین ادرار کنید چون مثانه پر میشه درد میکنههه
مامان آراد 🐣 مامان آراد 🐣 ۲ ماهگی
تجربه زایمان
پارت دوم
با هر بدبختی بود بالاخره پذیرش شدم و آماده شدم برم اتاق عمل
اولش خیلی ترس داشتم ولی نمیخواستم گریه کنم جلو بقیه
قبل از اتاق عمل سوند وصل کردن ک فقط سوزش ریز داشت
بعدش تو اتاق عمل ازم خون گرفتن و فشار مو گرفتن و یه کم پرسنل باهام حرف زدن ک واقعا از استرسم کم شد
کارشناس بیهوشی اومد و سوزن بی حسی رو زد ک اصلاااااا درد نداشت
بعد دیگه پارچه رو کشیدن و من پر از ترس و استرس بودم
عرق سرد میزد پیشونی مو و یکی از پرستارا پاک کرد صورت مو
خلاصه یه کم بعد صدای آراد قشنگم اومد
اون لحظه تموم سختی ها واقعا یادم رفت انقد حالمممم خوب بود
منتظر بودم بیارنش کنارم
آوردنش
فقط میگفتم خدایا شکرتتتتت خدایا شکرت
تموم شد و آرادو بردن بخش
منم بخیه مو زدن و رفتم ریکاوری
تو ریکاوری یه کم اذیت شدم ولی برام مورفین زدن و به عشق دیدن آراد تحمل کردم
بعد دیگه رفتم تو بخش و دو تا شیاف دیکلوفناک گذاشتم ک واقعا تاثیر داشت و تا الان دردم کم بوده
چند بارم با سینه خودم بهش شیر دادم شیر خشک هم در کنارش دادم که اغوز خورده باشه
الانم منتظرم پرستار بیاد راه برم که این مرحله هم میزارم
بهتون بگم که من درد سست ترین ادم دنیا بودم ولی واقعا سزارین اونجوری نبود ک من ترس داشتم
امیدوارم هر کی زایمانش نزدیکه و هر کی حاملس راحت زایمان کنه
مامان آنیل مامان آنیل ۱ ماهگی
سلام بچه ها منم اومدم با تجربه سزارینم. 26 اسفند ساعت 6ونیم بعد از ظهر با همسرم رفتیم بیمارستان کسری و یه ساعت کارای بستری طول کشید و منو بردن زایشگاه بستری کردن تا دکترم بیاد تشخیص الکی بده ک این نمیتونه طبیعی بچه بدنیا بیاره باید سزارین شه. من رفتم زایشگاه بستری شدم غیر منم هیچ مریض دیگه ای نبود. ساعت 8ونیم دکترم اومد و تایید کرد و ده دیقه به 9 من رفتم اتاق عمل و ساعت 9ورب صدای بچمو شنیدم ک بهترین صدای عمرم بود، آوردن گذاشتن بغلم ک انگار دنیارو بهم دادن!بعدش بیس مین طول کشید بخیه اینا بزننو بعدش بردنم ریکاوری ساعت 10 رفتم بخش و تا چن ساعت اصلا دردی نداشتم چون سر بودم بعدش ک بی حسیم رف یکم درد داشتم ک پمت درد گذاشتنو هیچی نفهمیدم و تا فرداش تو بیمارستان بودمو ساعت 7 غروب مرخص شدم ک یکی از بهترین خاطرات عمرم بود. در کل خاستم بگم اونجوری ک میترسیدم نبود هیچ کدوم از مرحله هاش از سوند گرفته تا اتاق عمل و ماساژ رحمی و خود عمل هیچ کدوم هیچ ترسی نداش با خیال راحت برین عمل کنین. دکترمم فرانک راسخ بود
مامان آنیسا مامان آنیسا ۳ ماهگی
تجربه زایمان-پارت 2
ویک قسمت بدی ک داشت دوبار معاینه شدم یکی برا دهانه رحمم یکی برای تحریکی ک نمیدونم واقعا دلیلش چی بود و حق اعتراض هم نداشتم چون اونا کار خودشونو میکنن.بعد از 3ساعت تلاش ک شاید بتونن بچمو بچرخونن که سفالیک بشه نشد بردن دوباره سونو دیدن بازم بریچه .لباس اتاق عمل پوشیدم سوند وصل کردن ک دردی نداشت فقط یکم سوزش داشت ولی قابل تحمل بود ساعت 10تو اتاق عمل بودم اون آمپولی ک ب کمر میزنن برای بی حسی هم من ک دردی متوجه نشدم اصلا .ساعت 10و25دقیقه دخترمو گذاشتن رو سینم عملم خداروشکر زود تموم شد دکترم گفت چون چربی نداشتی و لاغر بودی هم زود بچه بدنیا اومد هم زود بخیه زدیم تا ساعت 11و45دقیقه تو اتاق ریکاوری بودم بعدش رفتم توی بخش تا ساعت 8شب هم اجازه بلند شدن و خوردن نداشتم ساعت 8ک شد آروم آروم نشستم ک سخترینش همین بود برام و راه رفتن اونقدی سخت نبود از نظر من .و یه چیزی ک خیلی کمکم کرد همون شیاف بود ک توی تاپیک ها دیده بودم همه گفته بودن ببریم و هر 4ساعت استفاده کنیم و من استفاده کردم و اصلا درد آنچنانی نداشتم توصیه میکنم حتما شیاف همراهتون باشه .از بخیه براتون بگم ک اصلا درد نداشت وقتی کشیدم بعدش خیلی احساس سبکی داشتم.اگه سوالی دارین در خدمتتون هستم
مامان رادمهر🐥 مامان رادمهر🐥 ۴ ماهگی
(زایمان سزارین )پارت دو‌

خلاصه بگم بقیشو که من سزارین به روش بی حسی از کمر شدم (اسپاینال )و ۸صبح رفتم اتاق عمل و ۲۰دقیقه بعدش صدای گریه بچمو شنیدم و روشو دیدم یه حسی خیلی قشنگی داشتم و فقط از هیجان اشک میریختم صورت بچمو گذاشتن رو صورتم و فیلمبردارم داشتم که از لحظه ای که با همسرم خدافظی کردم و وارد اتاق عمل شدم و رادمهر بدنیا اومد این لحظات رو ثبت کرد 😍بعدم رفتم یکساعتی ریکاوری بودم وبچمو تو ریکاوری دادن شیرش بدم و آوردنم تو بخش و بعد ۸ ساعت شروع کردم مصرف مایعات و نسکافه و چایی خوردم
اولین راه رفتنم خیلی خیلی درد داشتم و از حال رفتم و بهم مسکن میزدن و شیاف میزاشتن خیلی دردام زیاد بود
و من سرمو تکون دادم و‌بعدش سردرد وحشتناکی شدم که هنوز‌خوب نشدم و‌پشت گردنم و سرم گرفتگی دارم.شما حواستون باشه که اصلا سرتونو‌تکون ندین که بعدش سردرد میشین و خیلی درد زیادیه
صبح روز‌بعدش دکترم اومد منو دید وپانسمانم عوض کردن ومرخص شدم
دکترمم خانم انسیه ریخته گران بود که فوق العاده ازش راضی بودم و کلی پیگیری میکرد و‌بهم روحیه میداد و به موقع اتاق عمل حاضر بود و بخیه های شکمم خیلی ظریف و‌عالی زده
بیمارستان خصوصی مادر بودم‌ که خیلی راضی بودم از کیفیت برخورد پرسنل و غذا و نظافت و تمیزی و رسیدگی که این چیزا برام‌مهم بودن و راضی بودم از انتخابم👍
سوالی داشتین بپرسین جوابتونو میدم 🌹
تمام ✅