۶ پاسخ

منم همینم 🙁🙁🙁

عزیزم منم گاهی مثل شما میشم عصبی و کم طاقت همون لحظه ست این فکرها ، به مرور درست میشه ، باور کن الان همه زندگی هاشون سختی داره ، هیچ وقت ظاهر زندگی دیگران رو با باطن زندگی خودت مقایسه نکن کم و کاستی همیشه هست ، بازم خدارو شکر کن زندگیت معمولیه و همسری داری که همیشه همراهته . از لحظه ها لذت ببر . تو همین گهواره هستن شوهرهایی که نبودشون بهتر از بودنشون، خانمه میگفت یه دستشویی نمیتونم برم بچه رو نگه نمیداره شکایت میکنم کتک میزنه ، ببین تا این حد روانی زیاده

تصمیم خوبی گرفتی ک بچه دوم نیاری ،منم نمیارم همین یکی رو خوب بزرگ کنیم بنظرم کافیه، بچه داری واقعا سخته آدم وقت هیچی نداره دیگه

اتقاقا بچه های اول به ما صبر حوصله رو یاد میدن من همیشه میگم بد شانسن بچه های اول چون اونا مارو صبور میکنن برای بچه های دیگع خوب میشیم

عشقم انگار داری زندگی منو میگی ولی من فکر میکنم اکثریت همینن
فقط باید زو خودمون کار کنیم چجوریشو نمیدونم والا
ولی حرفات حرفای منه

منم عصبی میشم

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی ۱۷ ماهگی
اولش که فهمیدم برای بار دوم حامله ام فقط گریه کردم گفتم خدایا برای چی دادی اخه و خیلی چیزای دیگه
یعنی هرکاری کردم که بیفته و کلی داروهای ممنوعه خوردم و بعدش بخاطر کیست مویی که داشتم به هیچ قرصی نه نگفتم گذشت تا اینکه سه ماهه شدم دیدم نه این بچه نمیفته و به شوهرم گفتم حاملم و رفتیم دکتر و چون میترسیدم بخاطر قرصایی که خوردم بچه ناقص بشه رفتم آزمایش سلفری البته اینم بگم چون بچه اولمو نذر کرده بودم دختر بشه و گوشواره هامو فرستادم کربلا اینبار هم گفتم خدایا وقتی جواب آزمایش اومد و سالم شد و اینبار همونی شد که شوهرم میخواد انگشترمو از انگشتم درمیارم و میفرستم کربلا وقتی جواب اومد و رفتیم شوهرم میگفت پسره پسره؟ من فقط پرسیدم سالمه و اونم گفت سالمه ولی جنسیت ۹۹ درصده و تا ۱۸ هفته اصلا نمیشه صد در صد گفت و منم همونجا انگشترمو دراوردم و نصف کردم
اینجوری شد بچه ای که خدا زوری داد بهم و قدر ندونستم رو با نذر سالم گرفتم
الان بابام رسید انگشترمو آورده و نمیدونم چرا بغضی شدم
اینو همیشه نگه میدارم تا حامی بزرگ شد بگم تو هدیه سالم امامی به من وقتی که نخواستمت اون حتی از تو در برابر من هم محافظت کرد🥹
ببخشید طولانی شد❤️