۹ پاسخ

ببین دوتا باشن وااااقعن سخته ...ولی همیشه که همونجور نمیمونن بزرگ میشن غمخوار هم میشن...پشت هم میشن.
تنهایی فقط واس خدا خوبه.
یکی کمه بزرگ میشه دلش میگیره می‌تونه با هم خون خودش درد دل کنه...تو خوشحالی هم شریک باشن.
اونجوری همیشه ته دلش ناراحته که چراااا تنهاس خواهر برادری نداره.

من اصلا فکر نمیکنم بهش.. چون بچه خرج داره، پووووول میخاد، روحیه قوی میخاد، امکانات میخاد نه فقط تنها نبودن یه بچه.. فردا رووز هزینه مدرسه ، دانشگاه ، هست... قدیمها به هیچ کدوم از اینها فکر نمیکردند، اصلا وسیله جلوگیری نداشتند!!!

والا ب خاطر شرایط جمعه اصلا نباید همون یدونه رو هم میاوردیم اگه اینجوری فک کنیم ..پس حالا ک یدونه اوردی باید یکی دیکه هم بیاری با این هوش مصنوعی و ‌...جمامعه داره اینترنتی میشه فردا فقط و فقط خانواده میمونه برای ادم زودتر نیار اینا توطعه دشمن و ..هست ک خانواده های ایرانی رو میخوان سرد کنن رواج طلاق نیاوردن بچه ...اما دقت کن زمان جنگ ایران و عراق ک عراق جز پنج قدرت نظامی بود با کمک امریکا چقدر بهمون حمله کرد اگه اینجوری بود اونموقع هم هیچ کس نباید بچه میاورد اما گذشت خدا بخواد خودش میخواد

بیارمن شرایط روحی مناسب ندارم والاخیلی دوس داشتم پسرم تنهانمونه وناراحتم ازاین بابت..من کسی رومیشناسم دخترش امسال کنکورمیده ازبس مادرش تلاش کرد بعداز۲،۳ تاسقط الان یه بچه نزدیک ۲ سال اورده بچش تنهانمونه

ببین دور پدر و مادر هم به اندازه خودش گرونی و بی سوادی و این چیزا بوده میخوام بگم تا بوده همین بوده مهم تربیت درست و ریشه دار بودن هست که بتونه تو جامعه از پس خودش بر بیاد نگرانیت درست ولی همیشه بوده تو خودت و بزار جای دخترت دوست داری تنها باشی هیچ کس و نداشته باشی نه داداشی نه خواهری قطعا سخته الان سخت هست بزرگ بشه ولی زود میگذره و بعدش با هم بزرگ میشن کمک هم میکنن بازی میکنن

شرایط مالی وجسمی داری؟رابطت با همسرت چطوره؟ زندگیت طوری هس که یه بچه بیاد خوشبخت بشه؟

از نظر مالی و روحی میدونی که میتونی خب بیار اتفاقا خیلیم خوبه که تنها نباشه
ولی اگه شرایطشو نداری بیخیالش شو فعلا بهتره

تنهایی چیز خوبی نیست اصلا ...یه خواهر یه برادر یک تکیه گاه توی این دنیای وحشی باید باشه ..

اصلا کار به تنهایی نداریم دور از جون فردا از نظر پزشکی مشکلی داشت باید هم خونی داشته باشه به دادش برسه

اگه همسرت اوکی هست بیار ...
ماها چطور بزرگ شدیم؟🥲تنهایی سخته..
ولی من با همسرم خیلی اختلاف دارم..
همین یکی کافیمه شاید اگ زندگیم خوب بود دوتا میاوردم

سوال های مرتبط

مامان قندعسل مامان قندعسل ۳ سالگی
سلام مامانهای مهربون لطفا هرکسی تجربه داره بیاد منو راهنمایی کنه
پسرم 3.5 سالشه دخترم 3 ماه خیلی بد قلقه همش در حال گریه هست و با کوچک‌ترین صدا بیدار میشه
پسرم هم من سعی میکنم باهاش وقت بگذرونم نقاشی کنم آب بازی کنم ولی واقعا کشش ندارم دیگه کارهای خونه غذا درست کردن رسیدگی به بچه بی‌خوابی شبانه
از یه طرف هم پسرم خیلی به ابجیش گیر میده با اینکه من اصلا عکس‌العمل نشون نمیدم ولی تا میبنه خوابه سریع می‌ره بالا سرش خم میشه توی صورتش جیغ میزنه دخترمم از ترس شروع میکنه گریه کردن یا تا میبینه خوابهای صداش میزنه میگه باید بیدار شه
توی خونه همش بهم چسبیده دستشویی میرم بدو میاد پشت در
دیشب موقع خواب خیلی گریه میکرد که تنهام نزار میدونم ترس از دست دادنم رو داره ولی نمیدونم باید چیکار کنم واقعا کم آوردم باباشون هم تمام شیفت سرکاره مجبوره اضافه کار بیاسته تا بتونیم جوری که بچه ها میخوان زندگی کنیم ولی خودمم دیگه کشش ندارم آرزو یه خواب راحت دارم خواهر شوهرم وقتی باشه پسر بزرگه رو نگه میداره میبره پیش خودش وی دلم میخواد یکی دخترم رو بگیره پسرم رو ببرم پارک ببرم فروشگاه
مامان 🎵 امیرعلی 🎶 مامان 🎵 امیرعلی 🎶 ۳ سالگی
⛔ لطفا 🚫 لطفا 🚫 لطفا 🚫 عزیزی که باردار هستی نخون ...⛔


امروز ۲۷ام رمضانه و من برای بار دوم از ماه مهمانی خداوند بیرون انداخته شدم ...
امسال حتی شب های قدر هم اجازه ورود به خونه اش رو نداشتم چون هم خودم مریض شده بودم و هم پسرم ...
یه جورایی خودمو باختم انگار ...
می ترسم!
چند روز پیش ازش خواستم تا منو نبخشیدی بهم فرزند نده دیگه ... هروقت بهم عطا کنی یعنی بخشیدیم!
۴روزه شده ۲سال!
۲سال پیش ۲۳ماه رمضون ات بعد از احیای شب قدر، بعد از اووون همه گریه و بی تابی اومدیم خونه و من اون قرص هارو با گریه استفاده کردم، عین ۴۵دقیقه رو گریه کردم چون دیگه حوصله بحث نداشتم!
خسته بودم! بریده بودم!
دلشکسته بودم!
من تنها بودم! فقط من بودم! خودم و خودم!
مسعود رفته بود معاینه فنی بگیره و منو تو این لحظات مهم تنها گذاشته بود ...
یه جورایی انگار میخواست خودشو مبری کنه از این کار؛ با اینکه تماما خودش موافق این کار بود و تماااام قد وایساد و گفت باید ک باید!
"با سکوتش با حرفاش با بی محلیاش با تمام وجود ۳روز ی کلمه هم باهام حرف نزد، ۳روز هیچی نخورد، هییچییی! روزی فقط یه استکان آب"!