يه زمانى چقدر به خودم احترام ميذاشتم و خوردن هر چيزى برام چيدمان و آداب خاص خودش رو داشت، نون ها رو هم خودم ميپختم ( توى عكس😍)
و تازه ميفهمم دليل اينكه پوستم خوب بود سالها وزنم يكسان بود و اضافه وزن نداشتم و هميشه هم آروم بودم همين به خود رسيدن بوده😊
ولى خب الان اصلا وقتش رو ندارم 🥲
امروزم از اون روزاست كه باراد همه حرفاش رو با داد ميزنه نميدونم چرااااا و من فقط دارم نفس عميق ميكشم كه عصبانى نشم 😒 اين عكس رو ديدم يادم افتاد در چه سكوتى يه زمانى صبحانه ميخوردم و پادكست گوش ميدادم 🫠

تنها چیزی که ادمو نابود می‌کنه بنظرم بچه است الهی عاقبت بخیری بچهامون ببینیم که حالمون خوب باشه

اتفاقا وقتش رو داریم منتها روحیه و اعصاب رو نداریم
یجور بچه ها از لحاظ روحی بهم میریزنمون که تایم ازاد که داریم فقط داریم خودمون اروم میکنیم

خانوما من با شوهرم اختلاف دارم ولی پسر بزرگم که ۱۰۰ گذاشتم براش طرف ناحق پدرش میگیره الان بهم بیخود بیجا گفت به تو گوه خوری نیومده چیکار کنم بخاطر پسرام طلاق نگرفتم ولی الان دست چپم از شدت اون گفتن درد گرفت میخام بدم به پدرشون جدا شم خودشون میدونن خیلی حالم بد داغونم

پسربچه هاخیلی شلوغ هستن 😖😖

ای دل غافل آدمی زاد ه قدر هیچ و نمیدونیم

من با دوتا بچه پسر پشت هم که وحشتناک شبطون و خرابکارن. بدون خانوادم. با بی پولی. بدون خونه. و .... هزاران مشکل دیگه قشنگگگگگگ له شدممممم.
وقتی میبینم شماها با یه دونه بچه که شاید نیرو کمکی داشته باشید یا مشکلات مالی نباشه و .... سخت میگذره میگم منکه حق دارم

دقیقا منم آرامش داشتم سکوت بود ولی الان از لحظه ک زودتر بیدار میشم میگم خدایا بخوابه من صبحانه بخورم بعد بیدار بشه حداقل

بنظرم مشکل اصلی خودمون هستیم که وقتی بچه میاریم از خودمون می‌گذرم همچین مون میشه بچه بعضی هارو دیدم همینطور ک اولویت بچه هس اما واسه خودشون وقت میزارن خلوت میکنن اینا اما مانه نمیتونیم مدیریت کنیم ک بخایم واسه خودمون وقت بزاریم