۵ پاسخ

سلام عزیزم پسر منم عاشق کتاب خوندنه اتفاقا همین چند ساعت پیش کتاب من رو برداشته بود و با دقت تمام میخوند هرکس ندونه انگار سواد داره😅😂

تصویر

ما هم عاشق کتاب خوندنیم با دخترم. کتاب هیپو هم خیلی دوست داره
کتاب بامبی مسواک می‌زند از همین انتشارات کمکم کرد دخترم با مسواک زدن کنار بیاد

قشنگه اتفاقا رنگاش خیلی زنده اس 😊

ما هم خیلی با هم کتاب میخونیم

عزیزم درخواستم قبول میکنی

سوال های مرتبط

مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۳ سالگی
بچه ها میشه راهنماییم کنید،من سر باران واسه لباس پوشوندن و دارو دادن اصلا مشکل نداشتم همیشه باهاش حرف میزدم همکاری میکرد ،وقتی نوزاد هم بود مشکلی نداشتم اما سر بهار واقعا از تعجب دارم شاخ در میارم ،به شدت حساسه واسه کوچکترین چیزی که بشه گریه می‌کنه ،دیگه هر بار می‌خوام لباسش رو عوض کنم استرس میگیرم ،دارو هر وقت بهش میدم با بدبختی میدم هر چی بازی میکنم هر چی میخندونم فایده نداره آخر سر انقد جیغ میزنه و گریه میکنه صداش میگیره و به سرفه میفته ،حتی واسه آزمایش هم طرف اصلا آمپول رو بالا نیاورده بود که بزنه فقط دنبال رگ میگشت انقد گریه کرد که سیاه شد ،باران یه صدا میداد و تمام،واکسن که میزنم براش نور علی نوره ،از وقتی که سوزنو میزنن تا یکساعت بعد گریه میکنه و هق هق میزنه ولی باران انقد آروم بود بهداشتیا میگفتن خوشبحالتون چه بچه ی ارومی،تو پنج روزگی که تست خون ازشون میگیرن بهار انقد ترسیده بود اصلا خون در نمی اومد بمیرم براش بیست بار یارو رو زدن به پاهاش،اصلا خیلی خیلی بچه ی حساسیه ،بچه های شمام همینن؟راهکار دارید واسه عوض کردن لباس و دارو دادن؟
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
منم بار اولمه دارم زندگی میکنم، پس فدای سرم اگه جایی خراب کردم…🤷‍♀️
والاااااا…😂

اما از این روزامون بخوام بگم:

این ساعت از روز که میشه باید چشمام رو با چوب کبریت باز نگه دارم😴🫩

برای همین متوسل میشم به یه شات قهوه☕️

چالش این روزامون اینه که پسر کوچولومون صبحها از ساعت ۹/۳۰ تا ۱۲ میره مهد🍭

وقتی برمیگردیم یه ناهار میخوریم و من واقعا دلم میخواد بخوابم چون از صبح دارم میدوم 🏃🏻‍♀️ تا همین ساعت🙃

اما اگه بخوام بخوابم پسرمم میخوابه شب دیگه زود نمیخوابه و این اصلا خوب نیست🫠

اما وقتی ظهرا نمیخوابه من طرفای ۸ شامش رو میدم و نهایت تا ۹- ۹/۵ میخوابه و هم یکم مغز خودم استراحت میکنه و هم به کارای مورد علاقه م مثل فیلم دیدن، کتاب خوندن و گاهی هم تمیز کردن خونه میگذره…☺️

و از همه مهمتره خودمو همسرم راحت بدون اینکه حواسمون باشه یه موش کوچولو حواسش به حرفای ما هست حرف میزنیم و برنامه ریزی میکنیم و…😌

شما این روزا چه چالش هایی دارید؟!🤔
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
سللام مامانای سخت کوش😍😍😍
این روزها چه میکنید؟
تو چه مرحله از بچه‌داری هستین؟ کدومشو به راحتی طی کردین با کدومش هنوز دارین میجنگید😂😂😂
ما یه پسرفت جیش داشتیم اینجوری بود که راد دقیقه ۹۹/۹۸ یادش میومد جیش داره و شورتش یه نمه خیس میشد😮‍💨😮‍💨😮‍💨
گذشت الهی شکر
(تمرکز که میکرد روی موضوعی از همه چیز دنیا یادش میرفت این شد که دو هفته دستم به این موضوع بند بود)
یا دوره جیغ زدن و بهانه‌های مختلفو گذروندیم(سخت سخت..😮‍💨)هر کدومش علتهای مختلف داشت
الان هم دیدم آداب خوردن و نشستن و … لباس پوشیدن و یسری کارهای روزمره براش مهم شده منم دارم از ریشه باهاش همراهی میکنم
مثلا بعد از شام و مسواک بریم لباس خواب بپوشیم، کتاب بزاریم کنار تختمون، لیوان آب و …
صبح‌ها هم هر لباسی که فکر میکنیم نیاز به شستن داره بیاد تو سبد لباسها
هر چند که بیشتر عروسکها میان اما بازم خوبه😅😅😅
مثلا شب‌ها دیده من کتاب میخونم
میاد تو تخت پیشم دیگه بپر بپر نمیکنه کتابشو میاره برای خودش داستانشو زمزمه کنان میخونه

اینا به کنار، شرایط روحیه خودم خیلی عجیب شده
طوری که خودم با اخلاقمو رفتارم یهو مول کسیکه جفت شیش آورده
هر ماه سوپرایزی جدید🫤🫤🫤🫤

اینم شوری اخیر که با اوج بی‌حوصلگی آماده شد،