سونوگرافی که کرد
گفت پسره اومده توی واژنت و سرش پایینه ولی دختره سرش بالاست
اما من درد داشتم این دفعه دردم جوری بود که نمیتونستم پامو ازهم باز کنم موقع راه رفتن

خانم دکتره گفت نهایتا تا شنبه نگهشون میداریم
اما چوح میگی درد داری
برو ی ان اس تی با درد بده

اومدم بیمارستان و نامه ان اس تی رو بردم اورژانس مامایی
ماما گفت
دکتر معاینت کرد؟؟؟
گفتم نه مگه واسه سزارینم معاینه میکنن؟
گفت آره
بخواب تا معاینت کنم
معاینه که کرد
گفت ۴ سانت دهانه ی رحمت باز شده
ان اس تی لازم نیست
و مستقیم برو بلوک زایمان
رفتم اونجا
دکتر اسلامی ،دکتر شیفت بود
دکترِ پنجه طلایی هست ولی اعصاب مصاب نداره
سونوگرافی کرد و گفت سفالیک هستن
و چون آندومتریوز عمل کردی
سزارین سخته و برو واسه زایمان طبیعی!!!🫥🫥🫥
طبیعی هم نمیخای برو خصوصی سزارینت کنن

گفتم مگه دوقلو سزارین اجباری نیست؟
گفت من طبیعی زایمان میکنم

من رو ی ترس و استرس وحشتناکی گرفته بود که نگو
مداوم گریه میکردم
رفتم با شوهرم بیرون صحبت کردم

شوهرم زنگ زد به خانم دکتر پریناتالوژیست که مطبشون بودیم

دکتر آزادی گفت طبیعی واسه بچه هاش خطرناکه
با مسئولیت من سزارینش کن

دکتر اسلامی هم گفت دکتر آزادی خودش بیاد سزارین کنه
من طبیعی زایمان میکنم
دیگه همسرم با دکترای دیگه هم صحبت کرد،اونا گفته بودن
خانمت رو بستریش کن ساعت ۸ شب
شیفت دکتر اسلامی عوض میشه
شاید اون سزارین کنه
همه ی ماماها و پرستارهام با طبیعی مخالف بودن

۷ پاسخ

ای وااای
چه استرسی دادن بهت نامردااا🥲🥲
همون میلاد رفتی؟

من خواهرم دوقلوش رو طبیعی زایمان کرد

وایی نههه چجوری میشه طبیعیی استرسس گرفتم نکنه بچه های من سفالیک شن برم بگن طبیعی زایمان کنن😑😶

وای عزیزم
چه استرس سختی کشیدی
بازم خداروشکر که حال خودت و کوچولوهات خوبه

وای ینی حتی خوندنش هم استرس داره چه برسه تو این شرایط قرار بگیری

من دختر عمم دوقلوش رو طبیعی زایمان کرد مامانشم زائوند براش متخصص زنانه.
بعدش چیشد؟😁

ای خدا من برات بغض کردم چقد سردرگمی بدی بوده🥺🥺🥺🥺🥺

سوال های مرتبط

مامان گل پسرام مامان گل پسرام ۳ ماهگی
مامان گل پسرام مامان گل پسرام ۳ ماهگی
#زایمان طبیعی دوقلو
#پارت سوم
خب جونم واستون بگه که اومدم خونه و با گل پسرم آقا یاسین خداحافظی کردم و گفتم واسه مامان و داداشیا دعا کن🥰❤️
بعدش با همسرم رفتیم بیمارستان آتیه و با دستور بستری ای که داشتم،رفتم پذیرش و پرونده رو تشکیل دادم و رفتم بخش زایمان
اونجا از همسرم خداحافظی کردم،چون اجازه نمیدادن بیاد داخل...
هیچی دیگه رفتم داخل بخش و دکترم رو دیدم که گفت چرا پرونده تشکیل دادی؟خیلی زوده واسه زایمانت که....اگه پرونده نداشتی مرخصت میکردم...دکتر شیفت قبل چرا گفته بستری بشی آخه؟!!!!!
بعدم گفت حالا که پرونده تشکیل دادی دیگه نمیشه کاری کرد؛برو تو یکی از اتاقا بخواب تا ازت ان اس تی مجدد بگیرم....
وقتی ان اس تی رو واسم انجام دادن،دکترم به همکارش گفت نوارش نانِ....بهتره که سونو گرافی اورژانسی بشه....همونجا واسم سونو انجام شد که دکترِ سونو گفت شرایط جنین ها خوبه...وقتی برگشتم بخش زایمان و دکترم سونومو دید به همکاراش گفت امشب رو بستریش کنیم اگه زایمان کرد که هیچی؛اگه نه که فردا مرخصش می کنم....
خلاصه همسرمو که پشت در بخش بود،صدا کردن که بره و واسم پرونده ی بخش تشکیل بده...(البته تو این فواصل همسرم به پدرم زنگ زده بود و اون بنده خدام مادرمو آورده بود بیمارستان و مادرمم پشت در بخش بود.)
خلاصه پرونده ی بخش رو واسم تشکیل دادن و منو از بخش زایمان به بخش زنان انتقال دادن...
ادامه در تاپیک بعدی...