همش با شوهرم دعوا داریم
خسته ام از بدغذایی و بدقلقی دخترم
از تیکه ها و زخم زبونای شوهرم
روحم. جسمم خسته س ‌‌‌...
همش ب من میگه عرضه نداری
مادر نیستی
بلد نیستی
هزارتا حرف میزنه بهم. درصورتیکه خودم خسته و داغونم از اذیتای دخترم..
اصلا درک نمیکنه. یوقتایی عصبانی میشم صدام میره بالا دست خودم نیس. دخترم ماشالله خیلی شلووووغه. واقعا یوقتایی کم میارم . ولی دیگه حوصله و صبر اینو ندارم یکی دیگه کنار گوشم بهم بگه چقدر بدی بد بد بد و همه رفتارهای بچه رو گردن من میندازه. واقعا من مقصر نیستم 😭

منم با تمام وجودم خستگیتون رو درک می کنم بعضی اوقات اینقدر خسته میشم بعد به خودم میگم اینقدر که تحمل کردیی انشالله سه سالگی یا دیگه موقع مدرسه رفتنش بهتر میشه منم تمام وقتمو گذاشتم برای دادن شیر بعد کمکی شروع شد در وتارش غذا خواهرم بهم میگه کاش منم مثل تو سرتق بازی درمی آوردم سرغذا دادنش همه میدونند من تمام وقتمو اعصابمو روانمو سر این شیر دادن و غذا دادنش گذاشتم فقط یه شانسی آوردم ادمهای خوبی دورم هستند همش بهم میگنند خدا قوت بهت
منم بهت میگم خدا قوت مامان جان میدونم خیلی سخته مخصوصا این همه زحمت بکشی آخرش مقصر هم شناخته بشی هر چقدر هم بهت بگم بی خیال این حرفها نمیشه یوقتایی واقعا نمیشه انشالله خدا کمکمون می کنه این دوره از زندگیمون هم می گذره ما هم یه نفس می کشیم

دقیقا زخم زبون کاش فقط خودشون باشن خانواده شوکجای دلم بذارم

ولی من بهتون میگم ک اصلا مقصر نیستین
من نهایت یه هفته به بچه‌هام میکس دادم،خودم مامام ولی قبل شروع تغذیه کمکی چندین دوره و کلاس شرکت کردم،طبق اصول روز تغذیه پیش رفتم،دوبار گفتاردرمانی بلع بردم،حدود سه ماه مداوم ماساژ ها رو انجام دادم ،آندوسکوپی و ویزیت های مکرر فوق تخصص گوارش،انواع و اقسام داروهای رفلاکس
ولی هنوزم مشکل بدغذایی رو داریم
میشه از همسرتون بپرسین ببینم چ کاری رو من مادر باید میکردم و نکردم

وای ک یعنی اعصابم خورد میشه این حجم از ببخشید بی شعوری رو میبینم
من با تمام وجود خستگی تونو درک میکنم
دخترای منم مثل دختر شما خودمم شاغلم همسرمم یه شهر دیگه سرکاره
کمکی نداره اصلا ولی خدایی اینجوری هم نمیگه ک من مقصرم

چرا درک نمیکنه شوهرت..غذارو بیار بگو تو که عرضه داری بده بهش تا منم یاد بگیرم

سعی کن بیخیال باشی و انگار نشنیدی اینا رو چون فقط بیشتر خودتو خسته می کنی و عصبی میشی