۴ پاسخ

الهی خداحفظشون کنه داداش ها چقد دلشون مهربونه همینطورم حسود نیستن اصلا❤️

عزیزم میخوای راحت بشه بچه اذیت نشه مثلا گفته هر ۴ساعت ۸قطره شما هر یک ساعت ۲قطره بده که جمعش تو ۴ساعت بشه ۸ قطره اینطوری درد نمیکشه دردش کم میشه نهایت سختیش یه شبه ایشالا خدا بهش خواب راحت بده با ارامش درد نکشه شمام راحت استراحت کنید

گفتن مای بیبی سایز بزرگ ببندی یا کوچیک؟

خدا برات حفظشون کنه🤲

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۲ ماهگی
سلام مامانا بالاخره امروز هم رسید و پسرم رو با کلی استرس و گریه بردیم ختنه کردیم
من که همراهش نرفتم داخل همسرم رفت
و اول ک شربت گف برو بخر خواب آور بود
بعدش ک گیج شد گف برو داخل امپول بی حسیش رو بزنه
خیلی کم گریه کرد ک اینم شوهرم گف ساکت بود یهو پستونکش افتاده گریه کرده ...
برای ختنه هم گفت اصلا گریه نکرده و قبلی که دکتر عملش رو انجام بده یه دارو بهش دادن که برای اون خوردن اون دارو بد قلقی کرد یکم
خلاصه موقع ختنه اذیت نشد الهی شکرررر🥺🥺خیلی گریه کردم پشت در واقعا ...
و از همون موقعی ک از دکتر در اومدیم روز اول هر ۲۰ دقیقه یبار داروی بی حسی با سرنگ دو قطره باید بریزی روی زخمش که اصلا درد متوجه نشه تا امشب ساعت ۱۲ باید بریزم من که زخمش خشک بشه
برای شستشو هم گف فکر کن اصلا ختنه نکردی همچین روال عادی پیش برو هیچ مشکلی نداره برای ادرار اولیش هم یذره خیلی کم گریه ریز کرد فقط بی حسی رو باید حتما سر ساعت ریخت وگرنه گریه جیغ مانند دوبار کرده که دلم ریش شده🥺😔
و خداروشکر تا الان که خوب بوده پسرم انشالا بعدشم راحت باشه واسش🥺🥲
کاش اصلا ختنه وجود نداشت پسرامون اذیت نمیشدن🥲🥺
مامان هومان مامان هومان ۵ ماهگی
بالاخره منم پسرم ختنه کردم.بعد از چندین هفته کلنجار رفتن با خودم.
باید بگم بدترین و وحشتناک ترین دقایق عمرم بود.اولش که سوزن بی حسی زد یه کم گریه کرد بعدش آروم شد.پوستش که جدا کرد گریه نکرد اصلا ولی برا بخیه زدن اونقد گریه های جگرسوز و شدید کرد که من گفتم الان بچم غش میکنه.تشنج میکنه.خلاصه که چند دقیقه آخرش بچم خیلی زجر کشید.بعدش که تموم شد آب قند دادمش.حالش خوب شد.همونجا شیرمو دادم و یه نیم ساعتی باید میشنستیم که دکتر چک کنه خونریزی و اینا نداشته باشه.شیر خورد خوابید خدا رو شکر.تو راه برگشت هم کمی اذیت شد و میپیچید به خودش.خونه که اومدیم حالش خوب بود.کلی خندید و تکون خورد دیگه اصلا درد نداشت.استامیتوفن دادمش خوابید.نصفه شب یه کم بیدار شد و ناله کرد و دوباره خوابید تا صبح.صبح هم چک کردم دیدم کلی جیش کرده و خوشبختانه اصلا دردش نگرفته بود برای جیش کردن.از صبح تا حالا هم حالش خوبه خدا رو شکر.فقط گاهی دردش میاد انگار.در کل به جز اون چند دقیقه بقیه اش خوب بود.ایشاالا که همه چی به خوبی پیش بره و زود خوب بشه گل پسر.
#ختنه
مامان مهراد مامان مهراد ۵ ماهگی
تجربه من از ختته پسرم تو دوماهگی:
نیم ساعت قبل ختنه بهش استامینفون دادم بعد رفتیم مطب اونجا پسرمو گرفتن بردن تو اتاق دکتر با دستیارش کارشونو شرو کردن منم کلی استرس داشتم اول ک امپول بی حسی رو زدن مهراد گریه کرد ولی خیلی سریع اروم شد و دیگه گریه نکرد کلا ۵ دیقه شد فک کنم بعد در بازشد و دستیارش صدام کرد مای بیبی سایز بزرگتر براش بستیم و خوش و خرم کارمون تموم شد ولی اتیش زیر خاکستر بود بعد نیم ساعت چنان گریه ای کرد ک ب غلط کردن افتاده بودم دلم خون بود نگو جیش اولش درد داره و تازه بی حسیش رفته بود حدود دو ساعت مدام گریه کرد و خوابید بیدار ک شد دیگ گریه نکرد خداروشکر کلا دردش همون دو ساعت بود ک ما تو خونه گزاشتیم لای پتو نازک تکونش دادیم ی کوچولو اروم میشد چون هرکاری میکردیم اروگ نمیشد روز اولم هر ۴ ساعت دوبرابر وزنش بهش استامینفون میدادم از فرداش بردم شستمش اوردم خشکش کردم دست به التش هم زدم خداروشکر دردی نداشت بعد با تتراسایکلیلن چربش کردم خداروشکر ک بخیر گزشت الانم منتظرم بیفته دیگه
مامان جان کوچولو🩵 مامان جان کوچولو🩵 ۳ ماهگی
بلخره منم جرعت کردم پسرمو بردم ختنه کردم(لیزری و بخیه)
نه راحت بود نه سخت…اولش بچم موقه امپول بی حسی زدن گریه کرد بعدش ک بیحس شد اروم شد حتی موقه عمل هم اغو اغو میکزد با دکترا…خداروشکر موقه اصلا اصلا حس نکرد و بازی میکرد البته من در اومدم بیرون از پشت در داشتم چوش‌میدادم چون واقعا حالم خراب بود وقتی بتادین و زدن میخواست کارشو شروع کنه گفتم میرم بیرون..خلاصهعکلش تموم شد و رفتم برداشتمش بغلم کم کم گریش شروع شد و افتضاح گریه میکرد سیاه میشد..قطره پاراکیدشو دادم تا تاثیرشو بزاره کلی گریه کرد و اروم نمیشد هی پاهاشو تکون میداد و گریه میکرد…ماشین که حرکت کرد خیلی گذشت تا اروم شد…رسیدیم خونه یکم گذشت چنان گریه ای کرد که دو بار سیاه شد…فک کنم جیش کرد واسه همین…خلاصه الان اروم گرفته خوابیده…ینی یه بار خیلی سنگین از رو دوشم برداشته شدا بخدا…پیرم از وقتی ۴۰ روزش بود میخواستم ببرم ختنه و هر سری هم پشیمون میشدم ولی این بار دل و زدم به دریا و بردمش…بهترین تصمیم بود واقعا اگ بزرگ تر میشد خیلی سخت ترم میشد براش…خوب شد که بردم دکتر بعد عمل گفت این پوست دورش خیلی تنگ بوده…
ولی‌دیگه راحت شدم😮‍💨
پسرم دودولش جیجی شد مبارکش باشه😍🥰😂