۱۰ پاسخ

بابا ول کن ی شب شام نخوره چیزی نمیشه که
صبونه فردا مفصل بده

نه دیگه مریض باشه به طبع اشتها نداره و کلافس

به هیچ عنوان بیدارش نکن ک کل شبت رو خراب میکنی فقط یه چیز اماده داشته باش ک اگه بیدار شد تو خواب و بیداری یکم بخوره. شیر و خرما یا یه لقمه نون یا یه ورق کتلتی چیزی

اشکالی نداره هروقت بیدار شد یه تیکه کیکی بیسکوبیتی بهش بده در عوض صبحونه مفصل میخوره نگران نباش

من اینقد شبا گشنع خوابیده و هیچی نشده .‌....

یه لقمه درست کن بزار بالا سرش شاید شب پاشد گشنش بود میدی بهش اگرم تا صب خوابید که صب بهش صبونه مفصل میدی

اشکال نداره بزار بخوابه

اشکالی نداره صبح ک با اشتهای خوب صبحونه میخوره در عوضش

بچه منم بدون شام خوابید بیدارم شد هرچی گفتم غذا بیارم بخور نخورد یکم چای آب خورد خوابید

بزار بخوابه گرسنه باشه خودش بیدار میشه

سوال های مرتبط

مامان عشق مادر مامان عشق مادر ۲ سالگی
در ادامه دوتا تاپیک قبل دلم طاقت نیاورد ساعت هشت صب زنگ زدم شوهرم بچه رو چیکار کردی گفت خوابه قطع کردم دیدم نه و نیم فرستادش پیشم حالا با چه ترفندی نمیدونم چون ندیدم بچم چشاش اشکی باشه و گریه کرده باشه الانم نمیدونم به نظرتون برم خونم؟ برم خودمو سبک کردم نرم بچم واینمیسته اینجا همم اینکه ظهر شوهرم بیاد ناهر میخوره بچه رو برمیداره میره میگردونه شبم باز میرن میخوابن دوباره صب همین داستان اصلا من مهم نیستم اونا به یه کلفت احتیاج دارن کاراشونو بکنه حالا چه خونه خودمون چه خونه مادرم،سرزنشم نکنین چرا رفتی قهر اخه دیشب یازده شب شد نیومدن شوهرم پیاده بچم با دوچرخه این همه راهو رفته بودن پارک بعد با ماشین رفتم دنبالشون گفتم دیر وقته خطرناکه شامم نخورده بودن بچم عصرونم نخورده بود،اما بچم گریه کرد که نمیام باباشم گفت اذیتش نکن نمیاد تو برو یکم دیگه بازی کنه پیاده میایم انقدر حواسم به اونا و پارک تاریک بودو استرس داشتم در ماشین خورد لبه چشمم پاره شد خون اومد کبود شد صبح پاشدم دیدم اندازه یه تخم مرغ شده گریم گرفت ،دیگه دیشب هم درد چشم هم رفتارای اینا از توان من خارج بود فقط میخواستم خونه نباشم اومدم خونه مادرم