۹ پاسخ

حالا من میبرم با کله میره ولی با گریه میاد بزور میارمش بیرون

چیکار به شوهرت داری باهم برین بزارش داخل وان بشینه با اسباب بازی بازی کنه شامپو لیف بکش بعد هم باهم برین زیر دوش بعد هم بیاین بیرون

منم میذارم تو وان اول
چون لباسش رو ک در میارم می‌فهمه چ خبره و میخواد بره حموم
کم کم پیش میرم گریه هاش کمتر شده
اسباب بازی می‌ریزم یکم حواسش پرت میشه

من میبرمش تو حموم می‌زارم تو تشت بعد در آب میکنم می‌زارم آب بازی کنه
چن تا هم اسباب بازی براش میارم
خودمو ک حسابی شستم بعد دخترمو می‌شورم اونقد کیف می‌کنه ک نگو

اره زود ب زود ببر ترسش بریزه

من هروز‌میبرمش‌دیگ‌عادت‌کرده تا میگم بریم حموم میدوعه

ای جانم😍🩷
به تنهایی چجوری رفتی عزیزم
منم هنوز نمیتونم تنهایی ببرم

دختر منم با حموم رفتن مشکل داره همش گریه میکنه😒😅

ای خدا🫠

سوال های مرتبط

مامان 👶araz مامان 👶araz ۱۶ ماهگی
بازم شب شد و عذاب وجدان و هزار تا فکر و خیال...
پسرم یه مدته خیلییییی بد جیغ می‌کشه می‌دونم طبیعیه و تو این سن همشون این کار میکنن ولی من خر یه مدته خیلی عصبی شدم و نمیتونم خودمو کنترل کنم امشب خونه خواهر همسرم بودیم آراز انقد جیغ کشید که ما اصلا صدامون به هم نمی‌رسید یعنی انکار جیغ براش یه جور بازی شده نه که بگم گریه می‌کنه فقط جیغای بنفش منم یهو از کوره در رفتم و سرش داد زدم خدا منو بکشه با اون چشمای معصومش یجوری بغض کرد و به بقیه نگاه کرد اون لحظه خواستم بمیرم از دادی که سرش کشیدم بخدا نمیتونم خودمو کنترل کنم چیکار کنم چرا انقد زود از کوره در میرم آخه چه غلطی بکنم با این اعصاب لعنتیم هرکاری میکنم خودمو آروم کنم نفس عمیق میکشم هر کاری میکنم ولیییی تاثیری نداره روم الانم دارم از عذاب وجدان خفه میشم لعنت به من که انقد عصبی شدم
حاملگی خیلی سختی داشتم بعد اونم افسردگی بعد زایمان و یهو ام فتق پسرم پاره شد و عمل و هزار تا چیز دیگه از اونموقع به حدی اعصابم ضعیف شده که واقعا موندم از دست خودم چه کنم به نظرتون برم پیش مشاور تاثیری داره یا برم پیش روان پزشک؟؟؟؟
مامان قل y و قل x🥴 مامان قل y و قل x🥴 ۱۵ ماهگی
سلاااممم
مامانایی که بچهاتون همسن بچهای منن مال شمام قشقرق راه میندازن؟؟؟؟؟
واسه هرچیزی که فکرشو بکنید این هفته صدای گریه های دخترم بالا بوووود خستم خستههههههه مغزم درد گرفته نمیدونم چیکارش کنم اصلن میمونم چه رفتاری کنم در برابر کاراش یه کالسکه اسباب بازی کوچولو که کون عروسکشم به زور جا میشه توش رو میخواد سوار شه انقدر واسه این که جاش نمیشد توش گریه کرد به هزار روش بهش فهموندم که این برات کوچیکه ولی متوجه نمیشد پاشو کردم داخل گریه کرد کونشو کردم داخل تایرای کالسکه از فشار در اومد پرت شد رو زمین گریه کرد میخواد دمپایی پاش کنه پاش نمیره تو دمپایی گریه میکنه خودشو پرت میکنه رو زمین ، میخواد سوار موتورش بشه بلد نیس پاشو بلند کنه گریه میکنه خودشو پرت میکنه زمین، میخواد غذا بخوره غذاش از قاشقش میریزه گریه میکنه من میخوام غذارو بدم بهش گریه میکنه که بزار خودم بخورم دیشب سر یه لقمه که من گذاشتم دهنش غذارو کوفت کرد بهمون تا یک ساعت بعد غذا گریه کرد که چرا تو بهم دادی و هزاران رفتار این مدلی
چیکااااااار کنمممممممممممم
بسکه گریه کرده داداشش میترسه تا گریه کنه میدوه میاد بغل من و گریه میوفته نمیدونم چرا این یکی دیگه بعد یک سال و دو ماه عادت به صدای گریه های اون نمیکنههههه
خستمممممم خستمممممممممم