۵ پاسخ

عزیزم یکی دو شب دیگه بده تو خواب نصف شب سبک میشه دیگه سنگین نمیشه

من تجربه ندارم ولش شنیدم دارو مخصوص داره باید از داروخونه بگیری بخوری شیرت خشک بشه که عفونت نکنه

شیر رو ندوشی خودش دوباره جذب بدن میشه مشکلی پیش نمیاد فقط چون طول میکشه اذیت میشی

گلم ی هفته چرک خشک کن بخور

من اصلا ندوشیدم گذاشتم سفت شد درد داشت ولی یک دفعه قطع شد

سوال های مرتبط

مامان ماه من🌙🌙 مامان ماه من🌙🌙 ۲ سالگی
خلاصه که شب جنگی مون هم گذشت ،فردا عصرش دخترم چون بیحال بود دوبار خوابید،هر دوبار به حالت تشنج یهو تو خواب پرید دستاش از هم باز شد و یاو ونشتناک فقط جییغ میزد،من گفتم تشنج ولی مامانم و مادرشوهرم گفتن ترسیده بچه،دیگه تحمل نکردم بچه رو بعل کردم با مامانم بردم مطب دکتر مغز و وعصاب که قبلا گیبردمش،حالا دقیقا همون روزی بود که عابر بانکاا قطع بود،خدایا بی پول چه کنم،حدود ۱۵۰۰داشتم ولی کم بود
خلاصه رفتم مطب ،دخترم فقط جیع،پون خیلی درد داشت،۵۰۰ویزیت دارم رفتم پیش دکتر گفت باید نوار مغز بگیری بعد آزمایش تا ببینم تشنج هست یا نه،خدایا با کدوم پول،گفتم خانم دکتر پول نوار مغز ندارم،گفت برو هر وقت پول داشتی بیا😭الهی خیییر نبینه منطورم این بود که مثلا کارت ملی بگیره من یکی دو روز بعد برم بهش پول بدم تا بانکها وصل بشه،خلاصه گفت اول برو ازمایش بده،نمیدونید با چه وضعی این بچه رو بعل کردم تا آزمایشگاه پیاده رفتم،یعنی قوت به جونم نبود،شوهرمم شب کار بود،آزمایش گرفتم و زنگ زدم به یکی از اقوام ۵تومن برام ریخت،خلاصه نوار معز گرفت و گفت تشنج نیست و ترسیده،تو آزمایشش هم عفونت نشون داد،گفت ببر بستری،خلاصه اوردیم ۱۷شهریور بستری یه شب تو بخش عمومی و یه شب هم ایزوله بستری شد و مرخص شد
یه قرص به داروهاش اضافه شد واس همین حالت تشنج ،که فعلا باید کم کم تا آخر شهریور قطع بشه،این وسط هم هر هقته باید میبردم بیمارستان سوختگی واس نشون دادن زخمش و چکاپ
اثاث کشی هم این وسط داشتم،دخترم تو دوران سوخکگیش اصلا غذا نمیخورد،انتی بیوتیک داشت،اسهال شدید،این وسط سرماخوردگی وحشتناک،یعنی نگم براتون که چطور جیع میزد،از صبح تا شب،الان شکر خدا بهتره،ولی هنوزم جیع های بدی میکشه،نمسدونم جرا،فقط میدونم از بعد سوختگی عصبی شده
مامان شیلاجون مامان شیلاجون ۲ سالگی
سلام اومدم تجربمو راجب از پوشک گرفتن بگم
من تازه دو روز بود شروع کرده بود و واقعا هلاک بودم اومدم تاپیک زدم که چقدر سخته و درد دل کنم
خیلی ها نوشتن زوده نباید میگرفتی
اومدم بگم اصلا این حرفها نیست یه وقت تنبلی خودمون رو به پای ناتوانی بچه نزاریم
من روز اول که شروع کردم پاکت خالی پوشک رو به دخترم نشون دادم و گفتم پوشک نداریم باید هروقت جیش داشتی بهم بگی که بریم دسشویی . قطعا که اصلا نفهمید منظورم چیه اما تو ذهنش موند که پوشک نداریم . و خلاصه روز اول که همش میبردمش تند تند دسشویی بحدی که شب گررریه میکرد می گفت نمیام دسشویی و بماند که روز اول و دوم و سوم و چهارم همش تو شلوارش جیش میکرد حتی پی پی
چون واقعا خیلی متوجه نیست چی میگیم بچه چشم باز کرده پوشک داشته . فقط هر سری میگفتم مامان نباید تو شلوارت جیش کنی باید هروقت جیش داشتی بریم دسشویی
بهش بحالت شعر همش میگفتم وقتی میخواد بیاد جیش
باید بریم دسشویی
اینقدر این شعر رو خوندم که با خودش میخوندش و حفظ شده بود
بلاخره روز پنجم گفت مامان جیش دارم
البته هروقت پی پی داره هم میگه مامان جیش دارم(مهم اطلاع دادن هست حالا چه جیش چه پی پی)روز پنجم و ششم یکی دوبار خطا داشت و تو شلوار جیش میکرد که مهم نبود چون هواسش پرت بازی بود وگرنه همش خودش میگفت و میرفتیم
خداروشکر الان روز دوازدهم یا سیزدهم هست حتی وسط بازی هم میگه. این تجربه من بود
گفتم درمیون بزارم باهاتون . فقط چندتا نکته اینکه
دسشویی رو جذاب کنید با برچسب یا یه کوچولو آب بازی
ازهمه مهمتر اصلا عصبانی نشید البته من استیکر خنده و گریه داشتم وقتی نمی‌گفت بهم استیکر ناراحت میزدم وقتی میگفت کلی تشویق میکردم و استیکر خنده میزاشتم براش. بنطرم خیلی سخت بود اما با صبر و تحمل شدنی .
مامان آیلا خانوم مامان آیلا خانوم ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من خیلیییی خوب بود خدایی
نه خودم اذیت شدم نه دخترم با اینکه واااااقعا وابسته به شیر بود من نمیتونستم حتی دراز بکشم حتما نیومد سمتم
پنج شنبه شروع کردم صبح که تو خواب بود بهش شیر دادم بیدار شد صبر زرد زدم چهار پنج بار خورد دید تلخه همش میگفت خوب میشه میخورم 😂
یکم باید سرگرمش کنید فقط
شب موقع خواب گذاشتم رو تاب خوابید راحت بعدش با تاب گذاشتم زمین یکم خوابش عمیق شد آوردمش بیرون رو تشک گذاشتم راحت تا صبح خوابید
در صورتی ک بدون شیر عمرررا می‌خوابید
روز دوم اول صبر زرد زدم اما اومد یکم مکید داشت تلخیشو از بین میبرد که سریع رژ لب۲۴ساعته زدم گفتم اوخ شده
کل این مدتم همش بهش می‌گفتیم آفرین بزرگ شدی دیگه ممه نمی‌خوری
حتی من دیروز براش کیک پختم شمع فوت کرد
شب سوم تو خواب عمیق ک بود گذاشتم یه دل سیر شیر بخوره بهش میگن شیر حسرت هم سینه هام خالی شد هم برای آخرین بار در سیر خورد
خودم اصلا درد نکشیدم و شیر جمع نشد چون ازروز اول دو سه بار با آب سردشستم سینه هامو. بخاطر اون اصلا جمع نشد
واقعا برای من مثل غول بود
خداروشکر نه من اذیت شدم نه دخترم