۳ پاسخ

هنوز خیلی کوچیکه
بزار بزرگتر بشه تازه اون موقعه شخصیتش معمول میشه و یاد میگیره چیکار کنه

ببین برای ارتباط بیشتر بابد ببریش کارگاه های مادر و کودک و خودت ازش جدا بشی ولی در فاصله ازش بشینی که بدونه که باید با همسناش ارتباط برقرار کنه از طرفی از دورم شما را ببینه چون سنش کمه ولش نکن

هنوز خیلی کوچیکه آخه واسه دفاع کردن از حق خودش

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۶ ماهگی
سلام میخوام در مورد یه چیزهایی که تازگیا باب شده بگم که خیلی تو فضای مجازی و همچنین مردم بیرون و....در مورد دو زبانه و چند زبانه کردن و اینکه میگن بچه ای که بتونه از یک سال دو سالگی شروع کنه انگلیسی و فارسی صحبت کنه پس خیلی باهوشه؟واقعا باهوشی از نظرتون اینه؟خب اشتباهه.بچه الان باید سیر تکاملی خودش رو بگذرونه من نمیخوام اشتباهات قدیمی ها و مادر خودم رو بکنم من نوعی میخوام تا موقع مهدکودک همه جور بازی و سرگرمی رو تجربه کنه بیرون داخل خونه و همه چی درگیر هیچ چیزی جز اینا نشه بعد اون بفرستمش مهد که اونجا زبان و رقص و همه چی یادش بدن بعد اگر خودش علاقه داشت میفرستمش تا اونجا که بودجه ام برسه انواع کلاس ها میفرستمش ولی الان یه سری مامان ها میخوان جا نمونن دنبال چشم و هم چشمی یا میگن اااا بچه فلانی اینارو بلده چرا بچه من بلد نیست پس منم باید همینکار رو بکنم این میشه کارهای قدیمی ها و اشتباهاتشون هیچوقت بچه ها رو مقایسه نکنید چون دودش تو چشم خودتون و بچتون میره اونوقت بچتون جوری میشه که اعتماد به نفس نداره نمیتونه حتی رشته درسی دانشگاهی یا شغل یا حتی یه لباس انتخاب کنه براش شاید بگید از کجا به کجا رفتی بزارید بچه ها بچگی کنن توی هیچ موردی مقایسه نکنید.مطمئنم همتون تلاشتون رو برای آینده خوب بچه هاتون میکنید گول حرفای بلاگر ها رو نخورید اونا تبلیغ یه سری چیزها رو میکنن من خودم با یکی از بلاگرها که سیسی(سحر)دوست بودم میگفت خیلی تبلیغات رو من اصلا چیزی ازشون نمیخرم اینا فقط تبلیغه.میگفتم چرا میگی جنسش خوبه اینا اصلا به درد نمیخوره میگفت الهام ولشون کن خودمم میدونم به درد نمیخورن .پس با حرف بلاگرها خدایی نکرده تو چاه نیوفتید
مامان مهراب مامان مهراب ۱۶ ماهگی
خب چند تا راهکار میگیم ولی قبلش تو دو یا سه سالگي بچه رو یا بفرستیم مهد یا اینکه بگیم بچه ای بیاد خونتون یا شما برید خونشون که کمتر وابسته ی شما باشه تو بازی کردن.
حالا برای اینکه بچه ها تنها بازی کنن:
پارچه های مختلف دکمه ها و چسب و قیچی و حالا کنار این ها وسایل بازیافت مثل انواع بطری ها و ظرف های پلاستیکی و...
چجوری بچه ها را آماده کنیم تنها بازی کنن؟
مثلا بچه ای که تا حالا تنها بازی نکرده بگیم برو یک ساعت بشین و خودت برای خودت بازی کن یا بسه دیگه چقدر به من میچسبی
این باعث بدتر شدن میشه و نتیجه عکس داره و بیشتر وابسته شما میشه
مثلا کتاب میارید جلو خودتون که دارید کتاب میخونید ولی حواستون به بچتونه بگید من کتاب خودم رو میخونم توام با کتاب خودت بازی کن و همچنین بازی باشه که بتونه تنهایی انجام و نیاز به ما نداشته باشه یا مثلا دارید غذا درست میکنید یه وسیله بازی یه ظرفی چیزی بزارید جلوش اول خودتون یکم باهاش بازی کنید مثلا صدا درست کنید انواع ظرف ها و انواع صداها درست بشه و وقتی خوشش اومد دوست داره ازتون بگیره و اون انجام بده
از یک دقیقه شروع کنید بگید این یک دقیقه من غذا درست میکنم یا مطالعه میکنم و تو بازی کن پ کم کم این زمان رو بیشتر کنیم و بچه ها یاد می‌گیرند این زمان رو مادر یا پدر برای خودش میخواد وقت بزاره و اون هم یاد میگیره خودش رو سرگرم کنه.
اگر خیلی برای بچه بازی بخرید و فرصت ساخت و ساز و کاردستی و...رو برای بچه فراهم نکنید ممکنه سخت‌تر تنهایی بازی کنند
مامان مهراب مامان مهراب ۱۶ ماهگی
ادامه تاپیک قبل (فرزند پروری )
و اون عشق بدون قید و شرط رو از مادر و پدرش نمیگیره اما کودکی که این رفتارها را پدر و مادر ندارن باهاش
و باهاش گفتگو میکنندو از روش های صحیح تری استفاده می‌کنند که اون کودک رفتار خوب رو یاد بگیره این کودک عشق بدون قید و شرط رو تجربه می‌کند
یعنی عشقی که بده بسطونی نداره این رو از مادر و پدرش یاد میگیره
ما انسان ها یکجا میتونیم عشق بدون قید و شرط رو بگیریم و اون در رابطه با پدر و مادره و اینجوری بچه خودش رو دوست خواهد داشت و عزت نفسش شکل میگیره
و در آینده با انسانی روبه رو می‌شویم که خودش برای خودش ارزشمنده و از خودش مراقبت میکنه و با خودش رفتار صحیحی داره و با دیگران هم همین رفتار رو داره و این با خودشیفتگی فرق داره
چطور رفتار خوب رو به کودک یاد بدیم؟
در رویکرد رفتار گرایی گفته میشه که تا کودک کار خوبی میکنه سریع بهش جایزه بدیم تا دیگر پیوسته اون رفتار رو انجام بده مثلا اگر مهد رفت بهش جایزه بدید که دوباره تکرار کنه و مهد بره
در رویکرد انسان گرایی میگه نه ما از جایزه استفاده نمی‌کنیم از گفتگو و توصیف و ترغیبش استفاده می‌کنیم
مثلا بهش میگیم که تو چقدر توانمند شدی میتونی تنهایی بری توی کلاس،دلتنگ میشی ولی دلتنگی رو میپذیری مامان ظهر میاد دنبالت
تازه داشتی با بچه ها بازی میکردی خیلی بهت خوش گذشت
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم
مامان هامون مامان هامون ۱۷ ماهگی
نمدونم بقيه هم چنين تجربه اي دارن دنبال راهكار ميگردم چون اين حالت تو خيلي چيزا داره خودش رو نشون ميده پسر من از يه چيزي خوشش نياد خيلي مقاومت ميكنه حالا دليلشم دقيق نمدونم اصن بترسه يا خوشش نياد مثلا از هفت هشت ماهگي تا الان عاشق اب بازيه ولي نوبت سر شستن كه ميشه يا عر شيره اي تست كردم بدون گريه و بد قلقلي نمذاره سرش بشوريم بعد بعضا مرقع شستنش بعد پي پي هم خودش سفت ميكنه مثلا اگه اكثرا من ميشورم يهو باباش بياد بشوره باز اين هيچى اقا برديمش آرايشگاه چنان مقاومتي كرد و گريه و كشتي كج كه هم من و باباش هم آرايشگر هلاك شديم حالا پريروزم رفتيم دكتر مگه گذاشت دكتر وزن قد بگيره گريه اصن ترسيده بود چجور خلاصه هر چي خواستيم با شوخي با اسباب بازي با نمدونم حرف و عيره اخرش دكتر گفت نمخواد دكتر خودش كه تا قبل اوكي بود اصن نذاشت كه نذاشت حالا چاره چيه همكاري نمكنه خوندم يه عده ميگن مثلا تو بازي وسايل بيارين دكتر رفتي معاينه ولي حس ميكنم تو اين سن خيلي زوده با بازي جواب بده