۱۹ پاسخ

به نظرم خیلی اشتباه میکنی...من دوره ی کارما رو خوندم خیلی از مشکلاتی ک بزرگان دارن بخاطر ترس بچگیشونه... اینکه بچه نصف شب بیدار بشه گریه کنه تنها باشه این ترس تنهایی تا بزرگی باهاشون میمونه شما الان داری بدترین ضربه رو ب بچت میزنی حتی خود دکتر ها هم میگن بچه توی ۵٫۶ماهگی چون دیدش بهتر میشه میبینه ک مادرش داره میره میفهمه و تا میتونید توی این دوره حساس حتی بچتون رو دست کسی ندید چون اون شب نمیخوابه و هی بیدار میشه ک چک بکنه کنارش هستید...

اینقد زود….اخه این بچه الان نی نیه
چه میفهمه اتاق جدا
فقط میفهمه که به اغوش مامان نیاز داره
خودش به سنش جدا میشه
مثل خودمون
مگه تا اخر پیش مامانامون خوابیدیم
وای منکه اصلا تا سه سالش نشه که خودش یکم قدرت درک داشته باشه اینکارو نمیکنم

من که دلم نمیاد
پسرم شبا خیلی میچرخه پتو رو میپیچه دور خودش
خدایی نکرده یه وقت اتفاقی میفته براش
همه چیز به وقتش
بازم هر طور خودتون صلاح میدونید

من اصلا نمیتونم همچین کاری کنم خدایی نکرده شب اتفاقی برا بچه افتاد دقیقا همون لحظه ای که نیستی به این زودی چیه این کارا جدیدا
مگه ما همیشه وابسته به مامانمون بودیم که حالا بخواهیم بچه هامونو به این زودی از خودمون جدا کنیم واقعا اون بچه نیاز به آغوش مادر داره الان ..
وقتی کنارش باشی حس امنیت میکنه

من از اول نوزادی تختم با فاصله بوده از پدر مادرم. از شیش ماهگی هم اتاق خودم بودم به مشکل خاصی هم برنخوردیم.ب نظرم بهترین کار میکنید الان توی مهد بعضی بچه هارو دارم ک نمیتونن جدا بخوابن بعضیا حتی نصفه شبی بیدار شدن خیلی چیزارو هم دیدن دیرجدا کردن بچه باعث میشه هم چشم و گوش بچه باز بشه هم اعتماد به نفسش میاد پایین نمیتونه تنهایی از پس خودش بربیاد

میل خودتون عزیزم شما مطرح کردی ما هم نظر و شنیده ها و تجربه مون رو گفتیم و بچه ۵ ماهه هنوز نفهمیده خودش از مادرش جداست بعد باید اینو بفهمه حریم خصوصی باید داشته باشه

من که نتونستم این کارو بکنم دلم میخواد بچم شب کنار خودم بخوابه همینجوری شم تا صبح صدبار بلند میشم هی چکش میکنم اگه اتاقشو جدا کنم که دیگه خودم اصلا خوابم نمیره.. هیچ چیزی مهم تر ازین نیست که شب بچم تو بغلم احساس آرامش داشته باشه و منم از حضورش لذت ببرم.. ان شاالله دو سه ساله که شد هر وقت آمادگی شو داشت کم کم جاشو جدا میکنم

خوبه
من تحقیق کردم ۹ ماه امن تر و بهتره قبلش تختش دور بشه

بهترین کار ممکنه منم جدا کردم پذیراییمون بزرگه جانا اونور خونه می‌خوابه منو باباش اینور خونه چون اتاق زمستون سرده تابستون گرم برا همین شرایط خوابیدن توش نیست هرچی زودتر اینکار رو کنید بهتره فشار عصبی و روحی کمتری تحمل میکنید مادر هم نیاز داره برا خودش باشه چراغ خواب بذاری براش سر ساعت شیرش بیای شیر بدی دیگه دلیل نداره پیشش باشی

بهترین کارو میکنی گلم موفق باشی و خوش به حالت که یه پسر مستقل بار میاری من خونه م تک خوابه و واقعا نمیدونم باید چیکار کنم🥴

قطعا شما ب عنوان مادر اون کوچولو ناز
بهترین تصمیم رو براش میگیرید
هرکسی سبک تربیتی خودش رو داره
شاید من توی این سن جا شو جدا نکنم
ولی بازم دلیل نمیشه که بخام شیوه تربیتی خودم رو به شما تحمیل کنم یا کلی عذاب وجدان بدم بهتون

من که تا صبح ده بار بیدارم می‌کنه هر بار پستونک میخواد باید پستونک دهنش بذارم یه بار بیدار میشه شیر میخواد خیلی باهاش برنامه دارم🤦

میدونم کاملا منطقی میگین ولی احساس مادرانم روی منطقم غلبه میکنه متاسفانه و نمیتونم از بچم جدا بخوابم حتی حتی زمانی ک مادرم میگ بده ب من برو استراحت کن من باید بچم با من تو یه اتاق بخوابه سه هفته پیش سرما خورد بچم مامانم گفت تو برو اتاق خواب بغلی بخواب من نگهش داشتم نتونستم برم تا خود صب با هر سرفه اون بیدار شدم

وای سخته

هنوز بچت کوچیکه یکم بزرگتر بشه ببشتر تورو میخواد کنارش و الان ب این نتیجه رسیدن ک تا ۷ سالگی ممکنه ترسی همراهش باشه ک روش اثر بزاره و مخصوصا این سن ک مدام برمیگردن تو صورتشون ب نظرم کنارش باش

به نظر منم خیلی زود ولی خوب خودتون بهتر میدونید ولی من الان دلم نمیاد

من خودمم با روش شما موافقم و قراره اینکارو کنم چون روانشناس کودک میگفت نوزاد ها تا 1 سال هیچ درکی از تاریکی ندارن بهتره تا اون موقع خوابشون جدا بشه

خیلی زوده

خیلی زود نیست ؟ من میترسم الان جداش کنم

سوال های مرتبط