سلام خانما میخوام ی تجربه ای بنویسم ک شاید نمیدیدم باورم نمیشد پسرم دوروزه تب کرده امروز شدت خیلی زیاد شد چهارساعت یک بار استا میدم ولی پایین نمی اومد غروب تبشو گرفتم ۳۷.۹ ولی شد تب خیلی بالاتر بود ترسیدم گفتم الان ک اطفال نیس دکترش بریم درمانگاه بذیم حداقل تبشو بگیرن سریع رفتیم وگفتن تبش۴۱ فقط خدا ب ما رحم کرد بچم چیزیش نشد سریع بهش امپور زدن اما انچنانی پایین نیمد نیم درجه دکتر گف ببر اگ تا دوازده اوکی نشد ببر بیماریتان پدرم گفت این تول شده نمیدونم شماها چی میگید همین ک می مونه گلوعه بچه فوت میکنن من زیر بار نرفتم ک من همهچی له میدم بهش شوهرم گف بریم ضرر ندار ک گفتم باشه ورفتیم تو گلوش هسته گوجه سبز با ته خیار بود یعنی من موندم چجوری خورده تو خونمون دقیقا این میوها بوده بچم یک هفتس غذا نمیخورد درس منم میگفتم دار دندون در میاره نگو از اون بوده و مرده گف خانم مونده تو گلوش عفونت کرده تب بر بده ببر دکتر بگو چرک خشک بده و نگم بچه اب ک دوروزه جز گریه کاری نکرده خندید یکم بازی کرد اما از بیخوابی خوابش برد اخ ن دیشب خوابید ن از صبح همش بغلم بوده گفتم شاید بدردتون بخور

۴ پاسخ

اره پسر بزرگ منم بچه بود اینجوری شده بود دونه انکار بزرگ تو گلوش مونده بود یه مدت حوااست باشه چون جا میندازه زمان می‌بره پر بشه جاش

عزیزم دقیقا این علایم رو دختر منم داشت منم بردم پیش تول گیر و خوب شد

من پسر خواهرم اینجور میشد همیشه تب میکرد میبردش خوب میشد ولی دیگه هر هفته خواهرم بنده خدا باید میبردش شاید 2سال این شده بود کارش. شنیدم میگن یه بار ک در میارن جا باز می‌کنه و دیگ هر چی بخوره توش گبر می‌کنه میگن بهتره ک در نیاری.
خواهرم دیگه کلافه شده بود دیگ نبردش تا عادی شد براش

بردین پیش کی؟

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۹ ماهگی
اگه یادتون باشه من یک هفتست که درگیر مریضی آیهانم چند روز تب داشت بردم دکتر خوب شد. بعد چند روز بدتر شد به دکترش گفتم گف عکس ریه بگیر بردم بیمارستان همون جا نوشتن عکس گرفتم دکتر های بیمارستان گفتن هیچ مشگلی نداره و شربت سرفه دادن ولی من اومدم عکس و برای دکتر خودش فرستادم گفت ریش به ی دودی حساسیت داره. توخونمون نه دود سیگار هست نه قلیون‌‌ هواهم ک تو این چند وقت الوده نبوده . گف بیارش مطب دیروز بردم گف به ی دود مث اسپند و بوی تاف یا اسپری یا ی الودگی حساسیت داره 🤷‍♀️
من اسپند دود میکردم سریع از همون اشپزخونه میبردم بالکن‌‌. چند وقتی هم هست که ساختمون کنارمون و دارن سنگ کهری میکنن و بالکن پر از سنگ ریزست گفتم بهش گف احتمالش هست و این که تا ابد پیشش اسپند دود نکن😐. حالا شوهر من هی میگف دود نکن منم اگ هفته ای ی بار دود میکردم. نمیدونم دقیقا حساسیتش بزاچی بود ولی بیشتر رو همین اسپند گیر داده بود.
توروخدا پیش بچه ها دود نکنین ریه هاشون خیلی حساسه🥺
حالا پسر من این همه دارو باید بخوره👇👇👇
واین که پسرم از ۶ ماهگی وزن نگرفته چدن شیرش پپتی هم هست‌.
بهش گفتم غذا خوب میخوره ولی شیر زیاد نمیخوره گف بچه های زیر یک سال که خیلی غذا میخورن اصلا وزن نمیگیرن ☹️
منم دیگ خیلی کم بهش غذا میدم تا بیینم چی میشه.
داروهاشو هم میزارم بیینین
مامان آوین🫄🧡 مامان آوین🫄🧡 ۱۰ ماهگی
خانما برای اولین بار دلم میخواد حرف بزنم اگ میتونید راهنماییم کنید این افکار منفی ازم دورشه واقعا شبیه افسردها شدم
من دوتا بچه دارم ۶سال ازدواج کردم همسرم خیلی مرد خوبیه این دوتا بچهو بیشتر از من اون بزرگ کرده حتی بچهام خیلی بهش وابسته ان اگ ۳صبح بچه دسشویی داشته باشه یا آب بخواد پا میشه حتی با این ک صبح کار اون ۳ماهی ک بچم شکم درد داشت تا ۵ صبح باهام بیدار میموند از همه لحاظ برامون خرج میکنه لباس خوراک همچی بچهام کمبودی ندارن حتی بچهارو نگه میداره من برم بیرون ک خستگی خونه ازم دورشه ..ولی چون خانواده درست درمونی نداشته ناراحتم هیچ کاری براش نکردن چندتا برادرن وبرای هیچ کدوم کاری نکردن
حتی هزار تومن خداشاهده براش خرج نکردن فقط خواستم بگم ک پشتیبانی نداشته و همین باعث شده ما ن خونه داریم ن ماشین ولی خداییش خیلی خوبه
حتی همین خونه ک نشستیم خوبه ولی مستاجریم همش ناراحت اینم ک ن خونه داریم ن ماشین خودمم میفهمم ک همین ک سالمیم دستمون تو جیبمون میره باید شکر خدا کرد اما بازم شبیه افسردهام😔😔😔😔😔پدر خودمم ی واحد داره ک خودش نشسته ۳تا واحدهم داره می‌سازه تک دخترم بهم کمک میکنن اما ن اونطوری ک بخواد الان ی خونه بهم بده ن
من الان فقط نمیدونم چ جوری خودمو آروم کنم فکرم درگیره همش غصه میخورم دلم میخواد ی دکتر برم ک انقدر نریزم تو خودم همش شبیه افسردها درحال گریه کردنم