از وقتی عروسی کردم چی بشه که بتونم بخندم .
یک ماه بعد از عروسی مون کرونا اومد . باردار هم شدم . تنها تو خونه
بعدشم که با یه بچه تنها . همش گریه . دعوا . لج بازی
بعضی وقتا میبینم چند تا دوست باهم میگن و میخندن
میگم منم این روزا رو داشتم؟
تقصیر خودمه که دیگه ندارم ؟
دوستام همه مهاجرت کردن یا رفتن پی زندگی خودشون

۲ پاسخ

منم دوران کرونا باردار شدم
البته دوسال قبلش عروسی کرده بودم

ب هرحال ب نظرم بلافاصله بعد عروسی باردار شدن سخت هست باید مواظب میبودی عزیزم

ولی خب شده دیگه

منم ارتباط نزدیکی با کسی ندارم

میتونی با مامانای مهد دخترت دوست بشی برنامه بریزی بیرون برین

هممون همینیم اکثرا متاسفانه کرونا اکثر دیدوبازدیدهارو لغوکرد

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان گنجیشک مامان گنجیشک ۴ سالگی
سلام‌ مامانا شب تون بخیر





راسته میگن کرونا باز اومده😔طفلک بچه م تو کرونا باردار شدم همیشه ماسک به دهن و تنگی نفس و نگرانی😒
وقتی دنیا اومد تا ۳سال جایش نبردم تو جمع الانم جمع گریزه دو بارم‌کرونا گرفت داشت از دست میرفت هیچوقت یادم نمیره😢
سال دیگه پیش دبستانی داره میترسم بفرستمش بچه کوچیک نمیفمه همش بخدا دست تو دهنش میزاره😔
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آروین مامان آروین ۴ سالگی
مامانا
پسرم باباش که میاد خیلی لجبازی میکنه و تا کار به قشقرق و دعوا نرسه ول نمیکنه.چیکار باید کرد؟از صبح که باهمیم عالیه ولی باباش که میاد میشه یه آدم دیگه.
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پ.ا.رت ۸۸
نزدیکای ظهر بود که از بیمارستان مرخص شدم....
شاید غیر قابل باور باشه ولی اصلاً سعی می‌کردم صورت بچه رو نگاه نکنم....
خیلی می‌ترسیدم می‌ترسیدم یه وقت مهرش به دلم جوری بیفته که نتونم از خودم دورش کنم....
و باید خودمو کنترل می‌کردم و هرگز به این چیزا فکر نمی‌کردم چون من امید مادر شدنو تو دل یه مادر دیگه زنده کرده بودم....
حتی توی راه خودم بغل نگرفتم بچه رو دادم بغل مادر شوهرم....
تا رسیدیم خونه من رفتم دوش بگیرم....
همونطور که داشتم ل.باسامو در می‌آوردم تا برم ح.موم داشتم با جاریمم صحبت می‌کردم....
زن داداش من دارم میرم دوش بگیرم خودتون بچه رو حمام کنید و هر کاری که دوست دارید انجام بدید لطفاً دیگه در مورد بچه با من صحبت نکنید که این کارو بکنیم یا نکنیم این بچه مال شماست فکر کن خودت بیمارستان رفتی و بچه رو با خودت آوردی.....
زن داداش صورتمو بوسید و رفت....
توی حمام تا تونستم گریه کردم....
من به خاطر حس خوب که به زن داداش داده بودم و هم به خاطر دوری که از بچه‌ام داشتم.....
اما خب من یه دختر دیگه داشتم من یه نور چشم دیگه داشتم.......
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پ.ا.رت ۹۶....
بهنام دوباره شروع کرد به اینکه باید دوباره بچه بیاریم.....
راستش خودمم دلم می‌خواست یه بچه دیگه بیارم و دخترم تنها نباشه....
درسته هدیه بود ولی خب قرار نبود که تا همیشه پیش من باشه....
بعد از چند ماه دوباره باردار شدم و این سری بچه پسر بود....
متاسفانه توی بارداری افسردگی گرفتم.....
و بعد از زایمان هم که افسردگی بعد از زایمان خیلی شدید گرفتم.....
روزام فقط با گریه می‌گذشت.....
هر روز به این فکر می‌کردم که چرا مادرشوهرم رفت.....
گاهی به خودم می‌گفتم چرا بچه رو دادم به زن داداش....
دیگه به حدی رسیده بودم که مه از دستم داشتن عاصی می‌شدن.....
بهنام منو برد پیش یکی از بهترین روانپزشک‌های شهر....
و اون تایید کرد که من دچار افسردگی شدم.....
هر روز بیشتر از ۵ تا قرص می‌خوردم....
و تا قرصا رو می‌خوردم خوابم می‌برد.....
دیگه مسئولیت بچه‌هام بر عهده زن داداش بود....
از هر دو تا بچه مراقبت می‌کرد....
حس میکردم دوباره بهنام سرو گوشش می جنبه....
اما کاری از دستم ساخته نبود....
چیکار میکردم.....
حتی حوصله بچه هامون نداشتم.......
زن داداش حسابی بهم رسیدگی میکرد...‌‌
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان طاها مامان طاها ۴ سالگی
سلام خانما خوبین این پسرم خیلی رو اعصابه اذیت میکنه جیغ میزنه کارای که حرصت در بیاد میکنه منم دعواش میکنم شوهرم با من دعوا میکنه ناراحتیم همش بعد باعث شده که از پسرم بدم بیاد میگم این باعث میشه که زندگیمون ناراحتی پیش بیاد چکار کنم؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان انار مامان انار ۴ سالگی
سلام خانوما از کی بچه هاتون توی دستشویی خودشون رو تنها شستن؟؟ پسر من ۴و نیم سالشه هر چی بهش یاد میدم و میگم بشو ر نمیشوره و هی منو صد ا میزنه که بیا منو بشور چیکار کنم؟؟؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
مامانا دخترم یک سال ونیمه هستش و همه چی هم میخوره یعنی شکمش گشنه نمیمونه.اما همش دنبال سینه همش شیر میخاد روزا همش گریه میکنه شبا تاصبح هم شیر میخوره.منم فقط از یه سینه شیرمیخوره و دیگه کم آوردم یعنی تا دندون میزاره میخام فقط گریه کنم‌فقط وفقط با شیر میخابه.راهکاری دارید برای کم خوردن
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان مرسانا و شاهان مامان مرسانا و شاهان ۴ سالگی
سلام مامانای گل،یه سوالی داشتم که خیلی رهنمود درگیر کرده،دختر وپسرم م از آبان ماه می‌رن مهد کودک،ولی از موقعی که می‌رن برادر کوچیکشو تو خونه بدجور کتک میزنه اما تو مهد اونجوری نیستن.هر چقدر میگم دخالت نکنم ولی ضربه های که میزنه بسیار با شدت و محکم هستش.به تبع این کارش الان پسرمم یاد گرفته بعضی وقتا واکنش نشون میده.واقعا موندیم چرا اینطور شدن.به نظرتون چیکار کنم
؟
مامان امیدجان مامان امیدجان ۴ سالگی
سلام دوستای گلم ، مادرای همشهری ،تو مشهد من مفتح میشینم ، کلاس و کارگاه مادروکودک یا جایی سراغ دارین که پسرمو ببرم تا ارتباط با بقیه رو یادبگیره و هم به مستقل شدنش کمک بشه تا بتونم مهد بزارمش، اخه چهار پنج ماهه دارم مهد میبرم ،اصلا همکاری نمیکنه،سرکلاس نمیمونه،همش پی بازیه و با بچه های اونجا بازی نمبکنه،تا یکی چه بزرگ چه کوچیک بهش نزدیک میشن جیغ داد راه میندازه ،تنها بدون من هم هیچ جا وانمیسته. تو مهد هم مجبورم پیشش بمونم ‌.واقعا خستم، بنظرتون چکارکنم ؟؟؟
مامان نفس مامان مامان نفس مامان ۴ سالگی
مامانا می‌خوام ی درد دل کنم الان یک ماهه زایمان کردم به خاطر ی سری شرایط فعلا خونه مامان هستم چون خودم ی شهر دیگم تو این مدت منی که حتی ی لحظه از دخترم جدا نبودم و بدون هم نمیخوابیدیم الان رابطه با دختر ی جور دیگه شده نمی‌دونم اون موقع کارای اشتباه یا لج بازی کردن شو می‌تونستم تحمل کنم یا ی جور حل میکردم ولی الان زود عصبانی میشم و سرش داد میزنم مثلا امشب اومد تو اتاق پیش من بخوابه هزار تا ایراد گرفت که گرممه نمی‌دونم پتو صاف باشه و چیزای دیگه آخرم من سرش داد زدم دوباره برگشت که پیش مامانم بخوابه خیلی از هم دور شدیم دست خودم نیست چیکار کنم تا میگم کارم اشتباهه باهاش خوب باشم همش ی کار می‌کنه همه چیز خراب میشه دلم نمی‌خواهد اینجور پیش بره
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نازی مامان نازی ۴ سالگی
سلام مامانا چطورین خوبین ؟
میشه این سوال منو دلی جواب بدین شما چند ماه اقدام بودین که باردار شدین ؟
ماه قبل کلا اقدام بودم نشد این ماه هم هیچ علایمی ندارم😢
طبیعیه یعنی ؟
چون من فرزند اولم رو فقط یه بار اقدام باردار شدم ولی ...
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پ.ا.ر.ت ۵۶
بهنام اخلاقش نسبت به قبل خیلی بهتر شده بود.....
خیلی بیشتر از قبل هوامو داشت.....
روزام داشت خوب و خوش سپری می‌شد.....
چون هر دو تا زن داداش‌های بهنام بچه‌ای نداشت ن بهنام خیلی اصرار داشت که باید بچه‌دار بشیم....
تا اینکه رفتیم دکتر تا ببینیم چه خبره....
بعد از کلی آزمایش سونا دکتر گفت هر دوتاتون سالمید....
چند تا آمپول داد بهم و گفت هر ماه بیا کنترل....
بهنام خیلی خوشحال بود که مشکلی نداریم....
دوباره دعوت شده بودیم عروسی یکی از اقوام....
دوباره ترس وجودمو گرفته بود که خدایا نکنه بازم مثل دفعه قبل بشه.....
اما بهنام سری خیلی مراعات کرد....
عروسی حسابی خوش گذشت بهمون.....
همه سه دفعه قبل متوجه شدم که یکی دو تا از دخترا بدجوری زوم کردن رو بهنام.....
سعی می‌کردم به خاطر اونام که شده دست بهنامو محکم‌تر بگیرم.....
بهنام متوجه شد....
لپمو ب.وسید فکر نکن نمی‌دونم داری از سادت اینجوری ب.غلم می‌کنیا....
می‌ترسی دخترم مخمو بزنن.....
چرا باید بترسم ....
من به شوهرم اعتماد دارم و می‌دونم که هیچ وقت از راه به در نمی‌شه.....
نمی‌دونم چرا حس کردم بهنام نگاهشو ازم دزدید.....
یک لحظه شکی به دلم اومد....
اما سریع با خودم گفتم نه من فکر ناجور کردم.....
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پ.ا.رت 81
سریع شروع کرد به بحث کردن که با من....
وا عزیزم این چه رفتاریه تو داری از خودت نشون میدی....
چون هر دو تا بچه دختره داره این کارا رو می‌کنی.....
تا فهمیدی بچه من پسره چرا اینجوری رفتار کردی....
ببین اولاً خدا شاهده که من حتی نمی‌دونستم بچه پسره.....
دوماً اصلاً پسر باشه مگه چیه....
تو به جون انقدر درک و شعور داشته باشی که اینو بفهمی که نباید جلوی کسی که نمی‌تونه مادر بشه این عکسا رو نشون بدی یه درصد به این فکر کن که طرف ناراحت بشه اما تو این درک و شعورو نداری که بفهمی....
چه ربطی داره چون زن داداش بچه‌دار نمی‌شه نباید من تو این خونه ذوق کنم....
من نباید عکس بچه‌مو به بقیه نشون بدم که یهو این خانم ناراحت نشه....
جاریم انقدر حالش بد بود که حتی نای صحبت کردن نداشت.....
نه کسی مشتاق دیدن عکس‌های سونوگرافی تو نیست.....
اینو بهت بدم وقتی تو یه خانواده ۴ تا خانواده دارن با همدیگه زندگی می‌کنند پس خیلی چیزا رو باید نگه داری توی اتاق خواب....
لزوم نداره بقیه خیلی چیزا رو بخوان ببینن.....
مامان آریا مامان آریا ۴ سالگی
من امروز فقط تو کار تیروییدم سوال قبلیم این بود که من سر بچه اولم تیرویید کم کار داشتم و قرص می‌خوردم بعد زایمان تیروییدم درست شد تا قبل اقدام که آزمایش دادم جوابش شد ۴ونیم دکتر رفتم گفت خوب تیروییدت منم اقدام کردم الان هفته دوازده هستم دیگه پیگیر نشدم و قرص مصرف نکردم تا اینکه دیدم همه میگن تیرویید باید زیر ۴باشه که خیلی نگران شدم که عدد تیروییدم خیلی بالا رفته باشه تا اینکه دوروز پیش آزمایشم اومد جوابشو می‌زارم به نظرتون خوب شده بدون خوردن قرص یا جای نگرانی هست هرچند فردا هم میرم دکتر ولی خیلی استرس دارم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام بچه هاتون چند ساعت پای گوشی یا تلوزیون میشینند؟؟
من چند ماهی کلا قطع کرده بودم از بچه ها ولی زمانی که ماهلین افتاد بیمارستان موقعی که به هوش اومد و رفت تو بخش بهونه می گرفت هم کارتون براش گذاشتم هم گوشی دادم دستش 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️از اون موقع به بعد جفتشون برگشتن به تنظیمات کارخونه 😑😑😑الان روزی یک ساعت کارتون می بینند یکساعتم گوشی در ضمن خیلی وقتا هم‌کارتون نمیبینند بیشتر وقتی خونه باشن مثلا الان از مهد اومدن ناهار نشستن پاش گوشی رد میگن دقت و تمرکز رو پایین میاره ولی میگم گناه دارن چقدر محدودشون کنم آخه ؟؟شما روزی چتد ساعت اجازه میدید گوشی و تلوزیون ببینند؟؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر