پسرم و بردم دکتر سه‌تا شربت داد همین امروزم یکم بیحاله رفتم خونه پدر شوهرم از اونجا رفتم دکتر ، دختر جاریم یک ماه از آرسام بزرگتره کلمه زیاد میگه بعد راه افتاده از الان حسودیه آرسام و میگرد دست چنگ میزد به سرش صورتش آرسام هیچ واکنشی نشون نمی‌داد خسته شدم بخدا هی مقایسه میکنن من ناخداگاه ناراحت میشم نگران میشم میگم نکنه پسرم کم داره و..‌چه میدونم هزار تا فکر و خیال چیکار کنم 😔

حسودی چیه
بچه تا ۳سالگی چیزی از حسادت نمیفهمه ک جز حس مالکیت
اون اینقدر کوچیکه ک حتی نمیفهمه مالکیت ینی چی
فک میکنه بچه شما عروسکی بجاش با جاریت صحبت کن بگو وقتی پیش همیم جفتمون باید خیلی مراقب بچه ها باشیم چون پشت سر همن
بعدشم دخترا معموووولا زودتر از پسرا کاراشون میکنن

یعنی 9ماهشه راه افتاده؟خودش راه میره

دخترا سریعترن گلم اهمیت نده مقایسه نکن اصلا

عزیزم اینا بچه هستن حسودی چه میفهمن شما هرموقع خواست بزنه بچتو بهش تذکر بده مقایسه هم کردن بگو اون یکماه بزرگتره چه انتظاری دارید دخترمنو با بچه ۱۹ماهه مقایسه میکنن از شما که ۱ماه بیشتر نیست جوابشونو بده خیلی کم هم اونجا برو

عزیز بخای نخای وقتی بچه ها پشت همن همه چیزشون مقایسه میشه روو‌ خودت کار کن ک برات مهم نباشه….

عزیزم دخترا خییییلی خیلی زود از پسرا همه چیزو یاد میگیرن همه کاری میکنن.
بجای غصه اون روی عصبیتو یبارم ک شده نشون بده