خانما شما مثل منید اصلاا دوست ندارم دخترمو هیچ کس ببره
یه ساعت پیش مادرشوهرم امده بود گفت میریم خونه پسر دیگم دخترم ببرم گفتم نه بهونه میگیره شیر میخواد
گفت خودم سیرش میکنم پیش خودم صداش در نمیاد که
به دخترم گفت میای بریم خونه عمو دخترمم گفت اره اره😐
بغلش کرد بردش😂😐
دلم اینقدر شور میزنه وقتی میبرنش نمیدونم چیکار کنم مادرم بهم میگه زیادی حساسی ولی دست خودم نیس میدونم مثل چشماشون مراقبشن ولی بازم نگرانم☹
شما چطورید؟ میزارید ببرنش یا نه؟؟

خونه ی مامانم باشه خیالم راحته.
مادرشوهرم اصلا نمیبره فقط یبار اومده بودن خونه جاریم آدرین رو۲ساعت بردم پایین که کارامو بکنم تو اون ۲ ساعت ۴بار زنگ زدم گفتم آدرین چیکار میکنه 🤣

منم نمیذارم کسی ببره اصلا فرقی هم نمیکنه خانواده خودم باشه یا شوهرم تنها کسی که با خیال راحت میذارم پیشش خالشه اونم میدونم مث چشماش مراقبشه اونم تا حالا دو بار گذاشتمش پیشش همه میگن بچه اولته اینجوری هستی من خودم فک میکنم تو این زمونه بهتره همینجوری باشم

اصلا اصلا آروم قرار ندارم .۱ساعت بچه رو بزارم پیش مامانم انقد زنگ میزنم بهش .ک دعوامون میشه.الان خیلی وقته تنهاش نزاشتم خودمم جایی نرفتم🥲🙃🙃🙃

اگه دزانی جوان‌اگایان لیتی و اذیت ناکن هیچ نیه

از من به تو نصیحت بچه فقط باید باید مادرش بره جایی ، این دوره زمونه آدما خیلییییییی خیلیییییییی غیرقابل پیش بینی ان

درسته که هیچ کس مثل مادر و پدر دلسوز بچه نیست ولی بنظرم لازمه بچه به چند نفر از اطرافیان مطمئن عادت کنه،من تجربه خودم دخترم خیلی وابسته خودم بود و دست کسی نسپردمش ،عموم و پدرم رو پشت سر هم تو یه سال از دست دادم خودم ناراحت و داغون بودم باید تو مراسماتشون جواب مردم میدادیم ولی کلا دخترم بغلم بود چهار و پنج سالم بود،عمه هاش میگفتن بیا خونه ما ،جاریهام پیش کسی نمیرفت ،خواهرزاده همسرم جوون بود فوت کرد زن داداشام میگفتن بیا بریم خونه ما نمیرفت ،یعنی گرفتاری شده بودم که نگو،دنیا هزار اتفاق ناخواسته س باید فکر اون روزام باشیم

منم عین شمام اصن نمیخام تنها جایی بفرستم حتی باشوهرم‌نمیزارم در حالی ک خونه من ومادر شوهرم چسبیدع بهم .نمیزارم اگه یموقع هم بزارم ۵ دقیقع نشده زنگ‌میزنم بیارش.جادگع ک اصن نمیزارم همیقد هم

من اصلا غیری باوکی نایدمبە کس چونکە اگر شتیکیش بێ یا نفرێک ازیتی کا نازانی بیجیرێتەوە تا وختێک تەواو فێری قسە نەبی نایدمبە کس

منم اونجوریم ..ولی خواهر شوهرام متاسفانه میبرنش ..‌خیلی هم بهشون گفتم دوست ندارم بدون خودم جایی بره ولی بقول تو میگن تو خیلی حساسی

من چون باهاشون تو ی خونه مشترکا زندگی میکنم چه بدم‌بیاد چ خوشم بیاد چاره ای ندارم خواهر

کچه نگران مبه من چوربم بابم له کما دابومبجور کچکم هر بو خوشکو برازودایکو براژن بچیه دهیشت البته همو هر له ماله بابم بون که بوانم بجییه دهشت

ولاهی من فقط لکن دایکم بجیان دلم ..له خوم چاکتر آگایان لیدبه ولی بازم خاطر جمع نیم .صدبار زنگ لیددم ..

من اصلاااااااا اجازه نمیدم هیچ کس حتی پنج دقیقه یجای بره حتی خواهر خودم گفت یه لحظه میبرم پایین همسایه مون میگه ببینمش گفتم نمیذارم کسی دوست داره ببینتش بی‌بیاد پیشش چ برسه خانواده شوهر مگه تا حالا جرئت کردن از دو بارم بیشتر ببوسن هردومون حساسیم هم من هم همسرم اگر 5 بچه دیگه هم داشته باشیم همینجوری میمیونم الان نباید به هیچ کس اعتماد کرد خیانت اول از نزدیکان روزانه چقدر شاهد تجاوز به کودکانیم از طرف دایی عمو شوهر خاله حتی پدربزرگ مورد ااشتیم همین گواره خانوم نمیدونست چ خاکی ب سرش بریزه دخترش مریض میشه میبره دکتر آزمایش میگیرین آب منی خورده بعد بررسی های زیاد پدربزرگ اعتراف کرده وقتی بچه گریه کرده اونجاشو گذاشته دهنش تا بخوره یا بچش رفته خونه عموش اونجا با بچه عمو شلوارشونو در آوردن.... چ

دیگه نزار منم نمیزارم اینطوری بچه عادت میکنه هرکس بهش بگه بیا بریم باهاش میره

نه اصلا دوست ندارم بدون من جایی بره

من میرم سرکار میذارم پیش مامانم گاهی هم عمه ش، چون سرم شلوغه زیاد نگران نمیشم
ولی روزهایی که تعطیلم و خودم خونه هستم اصلا دلم طاقت نمیاره بذارم پیش کسی همین حس شما رو دارم

من از خدامه بخدا تا الان یبار پیش عمه اش دو سه بار هم پیش مامانم گذاشتمش من یه شهر دیگه هستم و گاهی واقعا نیاز دارم چند ساعتی بیان ببرنش

امنیش هر دلشوره م هیه ولی بخاطری خوی مجبوری ک مستقل بیت و بتوانه دوریت تحمل بکات دونه جومه دومتوری مجبوربوم بجی هیلم ل کن دایکم نمدویرا هنده زنگ لدم 😊🤣🤣

نه اتفاقا من خوشحال میشم بدون من جایی بره و مستقل بشه

ولا امن کس وای په نکتوم😂بخوشم پم خوش نیه ولی تنها جگایک ک اگ لازم به بجی هلم دایکمه چون مطمینم لخومی زیاتر اگا لیه

برای من پیش نیومده ببرن ولی منم دوست ندارم، حتی جایی جز خونه مامانم و خواهرشوهرم نزاشتمش تا حالا برم جایی

من میردکم ۲۰ دقه دیانباته دری ۲۰ جاری زنگ بو لی ددم همو کرتی دلی بو بوخوت نایانبی آسوده تری😂

منم فقط پیش مادرشوهرم میذارم اونم اگه بره بیرون نمی‌ذارم‌ با خودش ببره...تا حالا با کسی نفرستادم بره و فکر نکنم بفرستم...هیچکی مثل مادر مراقبش نیست

منم‌اونجوریم

ارولا منیش وام ولی دلیلم هیه

اینم بگم انقد بخاطر بچه از تفریحاتم زدم عصبی شدم اینم از مضراتش هست 🥲

من فقط پیش خواهرم خیالم جمع از منم بیشتر مواظبشه ولی باز حس مادرانم اجازه نمیده ک استرس نداشته باشم

وی ولله منیش حس دکم وک توم لیه ده دلم نایه بیدم ب کس

دقیقا منم همین مشکلو دارم دخترمم نه نمیگه میره بهونم نمیگیره 🤦🏻‍♀️