سلام مامانا خوبین
میخواستم یه چیزی بگم که حواستون جایی طبیعتی میرین جمع باشه
ما هفته پیش رفتیم تفریح با خانواده دره اشنویه که اونجا هم یه چوپون گوسفنداشو اورده بود چرا
پسر منم گیر داد به شوهرم که بره رو باید بغل بگیره چند بارم به شوهرم گفتم ول کن مریضی میگیره بچه گوش نکرد به حرفم داد بغلش
الان بعد یک هفته دیروز دیدم بدن پسرم اول سه تا جوش زد بعد چند ساعت تبدیل به حاله گرد و رنگ قرمز شود اول فکر کردم چیزی نیش زده ولی با رفتن ساعت بیشتر میشود این دایره ها تو بدنش
امروز صبح سری بردم دکتر که دکتر تشخیص داد که بیماری پوستی گال یا همون به زبون ما ترکا {قوتور} گرفته و من بد بختم شودم اینطوری درسته پماد و شربت داد که گفت خوب میشه الان بعد استفاده خیلی بهتر شوده نصبت به صبح ولی باید به مدت یک ماه این پماد ا استفاده بشه
ما خودمونم هم دام داریم ولی گاو که مریضی ندارن ولی از شانس ما از اون بره که پسرم گرفت بغلش مریضی سرایت کرد بهش
تو رو خدا رفتنی بیرون مراقب بچه هاتون باشین نزارین هر چیزی رو لمس کنن که خدایی نکرده اینجوری بشن

۴ پاسخ

چقدر خوب که گفتی. من اصلا همچین چیزی نشنیده بودم انشاالله گل پسرت زود خوب بشه

فک کنم یه نوع قارچه
بله حیوان مخصوصا سگ و گربه های خیابونی بیماری دارن
ولی خیلی گوش نمیدن وبه ادم برچسب وسواس میزنن

انشااله خوب میشه گلم
مرسی که گفتی

مادر بزرگ منم بنده خدا گرفته بود عذاب کشید تا تموم بشه
اصلا دست زدن به حیوونها تو بیرون اشتباهه

سوال های مرتبط

مامان Nafas مامان Nafas ۲ سالگی
سلام انشالله که حال دلتون خوب باشه عزیزان من از دیشب درگیر دخترم بودم تا امروز عصر دیشب داشت با باباش بازی میکرد که یهو گریه کرد دستشو گذاشت رو اون یکی دستش نزاشت اصلا دست بزنیم فقط گریه میکرد بردیم بیمارستان اونجا گفتن چیزی نیس عکس انداختن گفتن استخوان دستش ترک برداشته باید آتل ببندیم من گفتم نه همسرم گفت بزار ببندن خلاصه که بستن ولی من راضی نبودم هی میگفتم نکنه دستش در رفته اینجوری درد می‌کنه آخه ترک اینجوری نمیشه ک پرستاره گفت اینا دکترن بیشتر میفهمن خلاصه اومدیم خونه بعدش تا صبح بچم نتونست بخابه صبح به همسرم گفتم آتلو باز کن وقتی از آرنج نیس بزار دستشو تکون بده ببند جایی که ترک برداشته باز کردیم دخترم دوباره گریه کرد تکون نداد عصر بردیم دکتر ارتوپدی آتلو باز کرد گفت چیزیش نیس اصلا ترک هم نداره ببر بعد یک هفته بیار از مطب که در اومدیم دخترم اصلا دستشو تکون نداد فقط گریه کرد دوباره برگشتم گفتم اگه چیزیش نیس چرا تکون نمیده گف خانم ببر بعد یک هفته بیار از اونجا ناامید و با دلی پر از گریه در اومدیم چند قدم اون ورتر دیدم تو تابلو نوشته دکتر اورتوپدی وشکسته بندی به همسرم گفتم بردیم اونجا نگا به عکس کرد یهو آرنج دخترمو گرفت فشار داد گف انداختم در رفتگی نصفه بود بعد پنج دقیقه خوب نشد تکون نداد بیار از اونجا در اومدیم دخترم دستشو تکون داد بازی کرد بال نداشتیم پرواز کنیم بعدش یه قوطی شیرینی خریدیم رفتیم تشکر گف اگر درد هم داشت تا صبح خوب میشه جایه فشارع خلاصه که تو یه شب من پنج سال پیر شدم خدا هیچ پدر مادریو با بچش امتحان نکنه♥️