امروز از صبح تا عصر با مامانم و اینا زنونه ای رفتیم پارک ..انقدر دختر و پسر دیدیم تو این چند ساعت گل هم ..دوتایشون رو هم سناشون سی سال نبود همو بغل میکردن راه میرفتن یه سریاشون تو بغل هم تو پارک دراز کشیده بودن یا دست انداخته بودن گردن هم راه میرفتن ...با چ سروضع هایی ..کی دخترامون انقدر شخصیت خودشون و پایین اوردن که راحت با یه سری پسر دو زاری که حالت بد میشه نگاهشون کنی اینجور ول شدن تو بغلاشون ؟ ..یعنی نمیفهن پسره چی میخواد تو سن بلوغه فقط دنبال دختره ....واقعا میمونم تو کاراشون ..انقدر راحت دوست میشن هی کات میکنن دوباره یکی دیگه یعنی احساسات ندارن ؟ ضربه روحی نمیخورن وقتی کات میکنن ..قشنگه پیداس هدفشون ازدواج نیس ..فقط خدا به داد بچهامون برسه تو این جامعه....انوقت شوهر ما بعد چند سال با بچه تو کوچه دستشو میخوای بگیری میگه زشته جلو مردم نکن🫠😅

خب دخترا دوزاری ان که میرن با پسرا دوزاری

اصلا همه چی دیگه مثل قبل ارزش و ابهتی نداره من میگم چطور میشه انقد بی پروا آخه نه ذره ای فکر آینده اشون نه خانواده نه ابرو

مقصرخانواده ها هستن ن بچه ها ،دختره چطورپیچونده اومده سرقرار ؟بعد این طبیعت سن لامصبه گرایش داری ب اینکارا و هیجان داره

شما چه میدونی اون بچه ها از چه خانواده هایی بیرون میان..شما کانون خانوادتو گرم نگه دار بچتو آگاه نگه دار نتیجشو میبینی

خیابون ما خیلی خیابون خلوتیه
ساعت ۹ شب به بعد سوت و کوره
۹ به بعد باید بیای تو خیابون ما
ماشین پارک میکنن و تو ماشین......🙈🙈🙈🙈🙈