چندروزه ک حسابی از خودم بدم گرفته بخاطر اینکه مدااام غر میزنم سر دخترم
البته ک خودشم بی تقصیر نیست مدام درحال کشف کردنه
امروز تو کوچه خورده زمین صورتش کشیده شده روی آسفالت بچم
ناراحتم ک چرا انقدر سرش غر میزنم ک مامان نکن بکن نرو برو بیا نیا فلان چنان
از صبح ک بیدار میشه مدام در حال بازی و راه رفتنه و اصلا دقیقه ای نمیشینه مگر برای خواب
حتی شیر خوردنش هم با جنب و جوش هس
حس میکنم مامان بدیم ک دائم درحال تذکر دادنم
از صبح میگم امروز بهش گیر نمیدم غر نزنم تا بچم بازی کنه
بازی؟ اصلااااااا
فقط میخاد یه جا رو بریزه بهم
رسما مادر بودن ینی نگهداری از بچه ای ک میخاد خودشو بکشه ب هر نحوی و من باید جلوشو بگیرم🥴😐 ( دور از جونشون)
امشب برقا خاموش بود باباش داشت فیلم نگا میکرد نور گوشی افتاده بود توی کاشی روی دیوار بچمم از همه جا بی خبر با ذوق رفت سمت نور ک بگیرتش با سر رفت تو دیوار😐😐😬😂 الان بخدا خندم گرفته ولی ناراحتم
اونروز تو حموم با سر خورد زمین
امروز سرش خورد ب روشویی سنگی
باز همین امشب رفت تو اتاقش بازی کنه پاش گیر کرد خورد زمین سرش خورده بود ب کنار تختش وای خسته شدممممم نمیشه همش حواسم بهش باشه
چیکار کنم دیگ نمیکشم دلم براش میسوزه کوچولوعه بچس در حال کشفه ولی حقش نیس این همه بخوره زمین و آسیب ببینه🥺🥺🥺
شمام همینید ؟ یا فقط منه فلک زده داره بد ب سرم میاد؟

۱۱ پاسخ

ببین اینهمه شیطونی میکنن اذیت میکنن میگی کاش زودتر بخوابه
اما وقتی میخوابه دلت تنگ میشه
شما هم اینجوری هستین ؟

هممون همینیمممم
دخترم برا جلب توجه من سرشو میکوبه به کنار تخش
چون میدونه من هی بهش میگم نکن نکن لجبازی میکنه
هر دقیقه هم سرش یجا میخوره🙄

اره والا پسر منم همینه. ولی تا حالا خداروشکر زیاد زمین نخورده.ولی همش در حال بهم ریختنه. سعی کن زیاد تذکر ندی،بگی نکن اون بدتر انجام میده.بزار بهمشو بریزه فوقش ی تمیز کاریه دیگه. بخدا خودم شبا یکساعت قبل خواب فقط دارم خونه تمیز میکنم هرشب. غذاشو با بازی میخوره میریزه(اونجوری بهش مزه میده) کابینتارو میریزه و.....

عزیزم خیلی طبیعیه هممون باید این روزا رو بگذرونیم
تازه به نظر من با بزرگ شدن بچه ها دغدغه و استرسمونم باهاشون بزرگتر میشه
اصلا ناراحتش نباش
دختر من دیروز ۶بار خورده زمین اونم داخل خونه نه
داخل حیاط و شن و ماسه
ولی من با وجود گرما لباس پوشیده کردم تنش گفتم زخمی نشه
اصلا هم برام مهم نبود
چون تا زمین نخوره بزرگ نمیشه
دختر من همیشه محیط امن براش فراهمه و ازاده که راه بره
برای همین از همسن و سالاش دست و پا دار تر و زرنگ تره
سعی کن زیاد محدودش نکنی

عزیزم بچه این سنی ترکا میگن ایلان بوغان، ینی مار هم بدی دستش خفه میکنه
نه ترس میدونه نه خطر، همشم میخاد بازی کنه فتح کنه کشف کنه
باید خیلی خیلی مراقب باشی
تمام اولویتت باید دنیز باشه الان
هیچ کاره دیگه مهم نیس، تا این تایمش بگذره بتونه یکمی از خودش مراقبت کنه
عزیزم هربار که به سرش ضربه ای وارد میشه مقدار اندکی از آی کیو بچه کم میشه،اینو استادمون گفت
خیلی باید مراقب باشیم، شوخی بردار نیس، شاید خراشیدگی صورت خوب بشه اما خدای نکرده آسیب جبران ناپذیری پیش بیاد چی!!!
بابا بخدا اونا اصلا امر و نهی های مارو نمیفهمن ۹۰ درصدشو
محیط امن براش فراهم کن، بذار کشف کنه همه جا بره
اخه چرا باید تو کوچه دستشو ول کنی دختر🥲

تو تنها نیستی عزیزم
پسر منم همینقدر شیطون و فضول و کنجکاوه
دیشب از رو مبل افتاد ارتفاع زیاد نبود ولی خب مامانم خیلی ترسید فشارش رفت بالاااا
میگم عادیه مادر من روزی صد بار این اتفاق میوفته😅

خخخخخ طبیعیه عزیزم
دختر کوچیکه منم همینه
رها منتظره من حواسم پرت شه بره تو کاسه توالت فرنگی آب بازی کنه🥴

خداروشکر دختر من آرومه
چند رور آشپزخونه رو تمیز نکرده بودم امروز از صبح ساعت ۱۰ تا ۳ پا ب پای من بوده
اذیتم نکرد

وای زدی توخال
منم خستم روح وروانم بهم ریخته
ولی یه چیزیو بدون زمان بسرعت میکذره واین کوچولو ها زود بزرگ میشن
فقط کافیه یکم صبر وحوصله داشته باشیم چندسال بعد فقط ازگوشی فیلماشو میگردیم نگاه میکنیم میگیم وای چه زود گذشت باید عشق کنیم که خدا بچه های سالمی به ما داده ولی ماهم گناهی نداریم باید اطرافیان کمک ودرکمون کنن حیف که چقدر بی کسم

آره حق داری کلا بچه های این نسل هست خیلی ماشالله زرنگ و باهوشش و یکجا بند نمیشن همش باید حواست باشه آسیب نزنن ب خودشون ولی از این کلاه محافظ سر ها بگیر خیلی کاربردیه هم کوله ای هست هم مدل کلاهش سرشون جایی بخوره ضربه گیر چیزی نمیشع

منم همینم حالا تو خوابم باید حواسم باشه چون خودشو از تخت پرت میکنه 😐🤧 صدتا بالش میذارم نیفته

سوال های مرتبط

مامان جوجو🐣 مامان جوجو🐣 ۱۳ ماهگی
سلام خوبین مامانای مهربون تاپیک قبلی که گفتم دیشب گفتم ی خانومی اومد و گفت دخترم قاروق شده بعد اینکه رفت تا صبح قشنگ خوابید تو این شش شب اصلا لحظه ای نخوابید همش رو پام بود میزاشتم زمین بیدار می‌شد بعد بی قراری و تب و اسهال و استفراغ
ولی کل دمای بدنش اومد پایین دیگه داغ نبود تا صبح انگار اب رو آتیش بود
ولی تو خواب چند باری اسهال رفت ک خواهرم پیشش بود تمیز کرده بود
استفراغ هم فعلا تا الان نکرده ب من گفت صبح دیگه بیدار شد از خواب اسهال نمیره الان ک بیدار شد بردم بشورمش دیدم سفت شده دیگه آبکی و شل نیست و استفراغ هم فعلا نکرده خداروشکر
نمی‌دونم واقعا دستش خوب بوده ک از این رو به اون رو شد
بچم آروم شد خیلی غذاب کشید تو این شش روز
دکتر ک اومد گفت امروز هم بمونم اگه استفراغ نداشته باشه و تب نکنه مرخص میشم فردا اینا
اسهال هم اگه کم باشه دارو میدم خودمم موندم هنوز نمی‌دونم یعنی ای مهمه مدت سوراخش کردن و چقدر گریه بجز گریه ترس افتاده ب جونش از هر آدم غریبه ای می‌ترسه اصلا اینجوری نبود
گفت خوب شد بیار ترسش هم برات بگیرم