۱۵ پاسخ

من بودم پیام میدادم راحت بهش میگفتم دیگه دلم نمی‌خواد باهات رفت آمد کنم

وقتی اومد بچتو بردار برو بیرون برو یه اتاق دیگه درو ببند بگو میبرم بخوابونمش،بعدش نیا بیرون،غذا اینام درست نکن،چرا نمیره خونه مادرش

به نظر من خودت محترمانه ولی مستقیم باهاش حرف بزن
بگو شاید برا پسرا این رفتارها بد نباشه یا شاید از نظر شما بد نباشه
ولی دختر من یاد میگیره من دوست ندارم بعد جایی این کارو بکنه آبروی شما هم می‌ره میگن از فلانی یاد گرفتم

رفت و امد ی چیز دیگست و اینکه شوهرش شبکاره و هر سری بیاد خونت ی چیز دیگست وقتی تو داری اذیت میشی یعنی مردم آزاری

از ی طرفی هم نمیشه گفت خونم نیا دلش میشکنه ولی یجوری بگو وقتی شوهرت شبکاره بشین خونت این همه زنا شبا تو خونه تنهان و شوهرشونم شبکاره برخی هم شوهرم ندارن تو هم یکیش

میترسی ازدواج نمیکردی تازه پسرتم هست و قرار نیست جورت من بکشم.
پسرش چند سالشه؟

بگو مگه به هوای تنهایی نمیای پیش ما پس بزار ما بیایم که تنها نباشی اسمش روش رفت آمد
چقدر بد که آدم نتونه تو خونه ی خودشم راحت باشه

خب حتما باهاش میشینی گرم میگیری که ول کن نیست میاد خونه ت

چراخونه مادرش نمیره

خب چرا نمیره خونه مادرش واقعا درکت میکنم ادم بااینقد اومدن یکی به خونش آسایش نداره

اغا بزن برو بیرون بگو کاردارم 🧐

درو باز نکن زنگ زد بگو رفتم جایی نیستم نمیاد
خیلی اصرار کرد توام قشنگ بگو ک دخترم یاد گرفتع و نمیخام خیلی رفت امد داشته باشم

نه رک نگو ک ناراحت بشه بگو مثلا نمیخوام رو تربیت بچه تاثیر براره .ب زبون بی زبونی بگو من خیلی رو تربیت بچه م خساسم خواهرامو محدود کردم

عزیزم بنظرم یه مدت برو خونه مامانت بمون
یا بگو خونه نیستی یا اینکه نهایت که اومد در رو براشون باز نکن
تو خونه خودت هم آرامش نداری یعنی چی آخه
مطمن باش رفتار بچش رو بچه تو هم اثر میزاره
حتی اون بچه خطرناکه برای دختر تو

من بودم خودم بهش میگفتم تا زمانی که به بچت ادب یاد ندادی خونه ما نیا

چه بی قرهنگ خب اگه تذکر دادی رعایت نمیکنه عزیزم قطع ارتباط کن میخواد بیا بگو نیستم خونه مامانمم مهمونی ام یا مهمون دارم یه جوری بفهمون که اگه بچش رعایت نکنه مجبوری باهاشون رفت و امد نکنی

خب حتما شما میرین اونام میان یکم رفت وامد رو کم کنین

سوال های مرتبط

مامان دنیز🥰 مامان دنیز🥰 ۱ سالگی
چندروزه ک حسابی از خودم بدم گرفته بخاطر اینکه مدااام غر میزنم سر دخترم
البته ک خودشم بی تقصیر نیست مدام درحال کشف کردنه
امروز تو کوچه خورده زمین صورتش کشیده شده روی آسفالت بچم
ناراحتم ک چرا انقدر سرش غر میزنم ک مامان نکن بکن نرو برو بیا نیا فلان چنان
از صبح ک بیدار میشه مدام در حال بازی و راه رفتنه و اصلا دقیقه ای نمیشینه مگر برای خواب
حتی شیر خوردنش هم با جنب و جوش هس
حس میکنم مامان بدیم ک دائم درحال تذکر دادنم
از صبح میگم امروز بهش گیر نمیدم غر نزنم تا بچم بازی کنه
بازی؟ اصلااااااا
فقط میخاد یه جا رو بریزه بهم
رسما مادر بودن ینی نگهداری از بچه ای ک میخاد خودشو بکشه ب هر نحوی و من باید جلوشو بگیرم🥴😐 ( دور از جونشون)
امشب برقا خاموش بود باباش داشت فیلم نگا میکرد نور گوشی افتاده بود توی کاشی روی دیوار بچمم از همه جا بی خبر با ذوق رفت سمت نور ک بگیرتش با سر رفت تو دیوار😐😐😬😂 الان بخدا خندم گرفته ولی ناراحتم
اونروز تو حموم با سر خورد زمین
امروز سرش خورد ب روشویی سنگی
باز همین امشب رفت تو اتاقش بازی کنه پاش گیر کرد خورد زمین سرش خورده بود ب کنار تختش وای خسته شدممممم نمیشه همش حواسم بهش باشه
چیکار کنم دیگ نمیکشم دلم براش میسوزه کوچولوعه بچس در حال کشفه ولی حقش نیس این همه بخوره زمین و آسیب ببینه🥺🥺🥺
شمام همینید ؟ یا فقط منه فلک زده داره بد ب سرم میاد؟