۲۰ پاسخ

وای خدا من خیلی میترسم چون پسرم بخاطر تی چند روز بیمارستان بستری بود دوباره میترسم اینو بزنه تب کمه هفته دیگه دوشنبه باید بزنه

دیکلوفناک گفت چقد باید بزنی

عزیزم چقد سخت گذشته😔😔
چه دیکلوفناکی مناسب بچه‌ست؟

من امروز زدم انقدر درد داره نمیتونه تکون بخوره تا تکون میخوره گریه و جیغ

پسر منم همین بود تا یکی دو روز نتونست راه بره البته طبیعی این واکسن سخته
و تب هم شدید داشت پاشو یه زیاد می کردم دم دمهای صبح بود خوابیدیم یه دو سه ساعت

عزیزکم تا عصر خوب میشه کم‌کم

عزیزم دیکلوفناک ۵۰ کلشو گذاشتی یا نصف کردی؟

منی که فردا میخوام رادوین ببرم واکسن بزنه 😭😭😭😭

انشالله ک زودی خوب بشه

وای دخترمن ازوقتی زد گریه وگریه فکرنمیکردم اینجوری باشه ،همش میگه درد

وای از الان استرس واکسن یسالگی دخترمو دارم

عزیزم اگه از وقت واکسنش گذشته بزار چند هفته بگذره چون داری میگی مریضه بزار ایشالا. بهتر بشه بعذش ببر واسع واکسن

دیکنوفناک چیه عزیزم

دقیقا پسر منم اینجوری بود خیلی سخت گذشت بهم الان شکر خدا بهتر بعد دو روز

وای خدای من 6 ماهگی اون بود این واکسنم که تو میگی اینطوری باشه اینبار دیگه شوهرم منو طلاق میده😕😕😕😕

سختیش همون دیشب بود که گذرونده دیگه دردش کمتر میشه

همیشه وقتی تب باهیچی پایین نمیاد دیکنوفناک بزارو با گلاب پاشویه کن و دستمال گلابی بکش سر وگردن وزیربغل وروشکم اب سیب بگیرباقطره چکون بریزدهنش چون تب اب بدن وخشک میکنه

ازالانم استرسشو دارم شدیییید

عزیزم اره واکسن ۱۸ماهگی سخته ومنم میگفتم با دستای خودم بچه رو بردیم مریض کردیم اومدیم🥺

برای تسکین دردش کمپرس گرم بزار آروم میشه..تب هم هر 4 ساعت استا بده زا شیاف بزار

سوال های مرتبط

مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
❣️تجربه واکسن ۱۸ ماهگی❣️
خب ما شنبه رفتیم برای واکسن
ساعت ۱۱ واکسن زد بچم ۲۰ دیقه داشت گریه میکرد..
خلاصه اومدیم خونه بهش شربت پاراکید دادم همچی خوب بود میدویید بازی میکرد تا ساعت ۳ ظهر ک خابید و ۴ بیدار شد نمیتونست راه بره
رو پا ک وایمیساد گریه میکرد میومد بغلم
داداشم اومد پیشش چشمش ک ب داییش افتاد یکم وضعیت پاش بهتر شد راه میرف بازی میکرد یهو میزد زیر گریه
تبش از ساعت ۴...۴ونیم شروع شد
همینجوری میرف بالا و کنترل نمیشد
۳۸.۵ ۳۹.۵براش شیاف گذاشتم دیگه ساعت ۱۰ونیم ۱۱ شب اما اونم جواب نداد
خوابش برد و همچنان تبش بالا بود
ی رب خابید بیدار شد اصلا حال نداش هی بیدار میشد میخابید بچم
بیدار شد تو لگن اب ریختم با گلاب نشست بغل باباش پاهاشو گذاشتم تو تشت ب باباش شروع کرد ب اب بازی کردن بازم بیحال بود
نیم ساعت همینجوری گذشت تا بلاخره از ۳۹.۵ تازه اومد رو ۳۸.۴
دیگه ساعت ۱ونیم بود ک خابید منم هی تبشو چک میکردم رو همون ۳۸.۳ ۴ پایین نمیومد
لباس هم رکابی و شلوارک تنش کرده بودم هوای خونه هم متعادل بود روش پتو هم ننداختم اما از بدنش حرارت میزد بیرون
ساعت ۳ تایم شربتش بود دادم بهش و کم کم تبش اومد پایین تا دیروز ک کلا تبش قط شد اما لنگ میزد از چشماش مشخص بود بیحاله
این دو روز هم اینجوری گذشت تا بلاخره امروز دیگ تموم شد خداروشکر
مامان فندق🧚‍♂️ مامان فندق🧚‍♂️ ۱ سالگی
گفتم بیام‌از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی ب اونایی ک مثل من استرس دارن ومیترسن بگم ک اصلااا نترسین من ک انگار ن انگار واکسن زده دیروز ساعت ۹ واکسن زدیم بخدا مثل روزای عادی دیگ بود حتی یه ذره تب هم نکرد یا پاش لنگ بزنه اینا ..عادی عادی بلزی میکرد و میدویید حتی من منتظر بودم اخر شب تب کنه ولی تا صب بیدار میشدم هس سرد سرد بود و من بازم ۴ ساعتی استا میدادم برای پیشگیری بخدا اینقد استرس این واکسن داشتم ک باید ۱۹ فروردین میزدم ولی هی نزدم تا دیروز صب..یعنی حتی یه دره بهونه و گریه هم‌نکرد بخدا شوهرن میگه نکنه اصلا واکسن نزدن ..ولی جلو چشم خودم یکی به پای چپش زدن و یکی ب دست راستش ..خلاصه ک راحتترین واکسن بود 😐😁اها فقط اینکه ۹ ک واکسن زد اومدیم خونه استا نداشتم پروفن دادم ولی بقیه رو استا دادم و اینکه رفتم خونه خالم تا ساعتای ۲ اونجا بودیم و بچه هم بود اونجا و فقط راه میرفت یعنی از ۹ تا دو دخترم مدام داشت راه میرفت دو هم ک اومدیم‌خونه ناهارشو خورد و خوابید بیدارم ک شد عادی مثل روزای دیگ شیرشو خورد و بازی کرد