۶ پاسخ

ن بابا دخترم کاری نداره ب این کارا خابش میاد تخت میخابه

خوبه که میخواد مامانش سلامت زندگی کنه😁😁😁
منم وقتی بیداره پسرم گوشی دستم نمیگیرم الان خوابیده دارم گوشیو برداشتم

خب حتما خوابش عمیق نمیشه که کوشی برمیداری

چه بد نه بابا اینجوری نیستن گوشی دست میزنم ولی پسرم کلا ۵.۶ ماهگی خودش خوابش بهم ریخته

منم وقتی خوابه روز و شبه گوشی دست میگیرم چون ولی دیگه بیدار نمیشه

بستگی به ساعت خوابش داره،ساعت چند میخوابه؟

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
ب شدت ناراحتم. مامانم با داداش بزرگم دو طبقه مجزا میشینن. خونه منم نزدیکه بهشون. بعد دو شبه میرم خونه مامانم داداش بزرگم بخاطر هانا تیکه بارم میکنه قبلا خیییییلی هانا رو دوست داشت. الان حس میکنم مث قبل نیست اصلا بغلش نمیکنه باهاش حرف نمیزنه کلا انگار هانا وجود نداره. سر این چیاش ناراحت نیستم من اصصصصلا خونه داداشم نمیرم اون بیشتر خونم میاد بعد دیشب هی تیکه میپروند ک ادب یاد بچت بده سر سفره نیاد گفتم محمد من خیلی ب هانا میگم ولی هنوز درکشو نداره امشبم خونه مامانم بود خودش گوشیشو داده دست پسرش بعد هانا هم گوشیه منو میخاست من ندادم گریه میکرد بعد همه میگفتن دخترتو بگیر نازش بده داداشم میگفت ولش کن بزار گریه کنه خوب کاری میکنی دستش نزن گفتم محمد تو هم گوشیتو بگیر گفت من فقط شبی یک ساعت میدم بعد پسرش خیییلی هانا رو میزنه چهارسالشه با مشت خیلی محکم میکوبه تو شکم هانا یا انگشتای هانا رو برعکس میکنه.ولی من هیچی نمیگم چون بچس اما ناراحت میشم ننه باباش واکنشی نشون نمیدن. امشب اسباب بازیه هانا رو گرفته بود کنار باباش نشسته بود بعد هانا رفت پس بگیره بگه داداشم نداد بعد هانا با گوشی اومد پسر داداشمو بزنه نتونست ولی پسر داداشم با مشت کوبید تو شکم دخترم بعد من ناراحت شدم گفتم مهدی اسباب بازیشو پس بده داداشم برگشت گفت هانا پسرمو زد گفتم خب اسباب بازیشو میخاد بعدشم پسر تو زدش بهش برخورد رفت بالا بچشم برد خانومشم رفت خدایی زور داره رفتارش
مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
این لجبازیه بچه ها تا کی ادامه داره من دلم نمیخاد کوچکترین حرفی ب هانا بزنم تازه فرش رو شوهرم شسته موقعی ک میشورمش نمیزاره پوشکش کنم. گاهی انقد لجبازی میکنه دلم میخاد بشینم جیغ بزنم و گریه کنم. سرم داره میترکه انقد خودخوری کردم عاشقانه دخترمو دوست دارم ولی هرچی میگم حرف گوش نمیده😭😭😭😭😭نمیزاره ب خونه داریم برسم😭همش دوست داره بغلش کنم خدایا صبرمو زیاد کن دربرابر رفتارای هانا. همش میگه میمی بده دلم میخاد از شیر بگیرمش خانواده ام نمیزارن همش بهم عذاب وجدان میگن این برای آینده اش خوبه طبق شرع باید دوسال و دوماهگی شیرش بدی. ولی خیلی بهم چسبیده. ای خدا من چیکار کنم انقد اذیتم میکنه ک حد نداره حتی شبا ک باباش میاد تو بغل باباشم باشه من بخام آشپزی کنم انقد جیغ میزنه و گریه میکنه ک بغلش کنم😭شبها همش ده ب بعد شام میخوریم خواب هم نداره ک تو روز بخابه من نفس بکشم یا کارامو بکنم. حتی کسی بهم زنگ بزنه نمیزاره صحبت کنم همش گریه ک گوشیو بده ب من. من گوشی اصصصصلا بهش نمیدم اونم گوشی نمیزارع من دست بگیرم با بدبختی گاهی میام سراغ موبایل. واقعا دلم میخاست گاهی خانواده ام کمک حالم باشن اونا هم انقد مشکل دارن نمیتونم ازشون توقع داشته باشم😭یچی بگین آروم بشم