ب شدت ناراحتم. مامانم با داداش بزرگم دو طبقه مجزا میشینن. خونه منم نزدیکه بهشون. بعد دو شبه میرم خونه مامانم داداش بزرگم بخاطر هانا تیکه بارم میکنه قبلا خیییییلی هانا رو دوست داشت. الان حس میکنم مث قبل نیست اصلا بغلش نمیکنه باهاش حرف نمیزنه کلا انگار هانا وجود نداره. سر این چیاش ناراحت نیستم من اصصصصلا خونه داداشم نمیرم اون بیشتر خونم میاد بعد دیشب هی تیکه میپروند ک ادب یاد بچت بده سر سفره نیاد گفتم محمد من خیلی ب هانا میگم ولی هنوز درکشو نداره امشبم خونه مامانم بود خودش گوشیشو داده دست پسرش بعد هانا هم گوشیه منو میخاست من ندادم گریه میکرد بعد همه میگفتن دخترتو بگیر نازش بده داداشم میگفت ولش کن بزار گریه کنه خوب کاری میکنی دستش نزن گفتم محمد تو هم گوشیتو بگیر گفت من فقط شبی یک ساعت میدم بعد پسرش خیییلی هانا رو میزنه چهارسالشه با مشت خیلی محکم میکوبه تو شکم هانا یا انگشتای هانا رو برعکس میکنه.ولی من هیچی نمیگم چون بچس اما ناراحت میشم ننه باباش واکنشی نشون نمیدن. امشب اسباب بازیه هانا رو گرفته بود کنار باباش نشسته بود بعد هانا رفت پس بگیره بگه داداشم نداد بعد هانا با گوشی اومد پسر داداشمو بزنه نتونست ولی پسر داداشم با مشت کوبید تو شکم دخترم بعد من ناراحت شدم گفتم مهدی اسباب بازیشو پس بده داداشم برگشت گفت هانا پسرمو زد گفتم خب اسباب بازیشو میخاد بعدشم پسر تو زدش بهش برخورد رفت بالا بچشم برد خانومشم رفت خدایی زور داره رفتارش

۲۳ پاسخ

تو چطور مادری هستی اجاز میدی بچه داداشت بچتو بزنه حطا به شوخی یا غیر عمد ؟

بزار ناراحت باشه ب جهنم
ادم انقدر بی درک میشه
بهتر ک نبیبینیش تا دختر در امان باشه

جدی برخورد کن خواهر
داداش منم میگفت چرا حرف نمیزنه زبون نداره منم جوابش میدادم چج باری جدی برخورد کردم دیگه چیزی نگفت الان دختر خودش سه سالشه حرف نمیزنه بگه هم فقط فوش میده منم فقط یه لبخند میزنم و چیزی نمیگم

من کسی چپ نگاه کنه ب دخترم خیلی تند برخورد میکنم خیلی حساسم 😐 شما خیلی صبوری

دفعه ی بعدی حتما برخورد کن هیچی مهم تر از بچت نیست عزیزم
من شوهرم به بچم یچی بگه دعواش میکنم
من برادرشوهرم زندانه زنشم طلاق گرفته پسر 3سالش پیش مادزشوهرمه خیلی پروعه اذیت پسر من میکنه منن پیش همشون تهدیدش میکنم میگم یکبار دیگه دست اهورا زدی میکشمت برامم مهم نیس ناراحت بشن یا نه، چون پسرم از کل دنیا برام با ارزش تره

اولا زندگی خودته دوما من بودم یه مدت نمیرفتم خونه مامانم بعدام اجازه ندی کسی بچه ات بزنه

چیشد خانواده شوهرت؟؟؟مدارکشون

عه داداش منم اسمش محمده اونم همینجوریه رفتارش با بچه م من اصلا خونه شون نمیرم فقط خونه مامانم میرم اونام میان دقیقا همین رفتار هارو میکنه وای تو منی یا من تو ام 😂 فقط فرق مون اینه کسی بچه مو بزنه بزرگتر از خودش باشه ننه باباشو جر میدم چ داداشم باشه چ نباشه وظیفه منه ک از بچه م دفاع کنم داداش منم هی تیکه میندازه بچه ت جیغ میزنه یادش ندادی ادب داشته باشه و فلان من حس میکنم این حسودیش میشه ب بچه م و خودم چون مامانم مارو دوست داره بهش بر میخوره میخاد فقط بچه های خودش عزیز باشن

احتمالا داداشت با میخواد پات رو از خونه بابات قطع کنه که خودش رو صاحب همه چی میدونه یا زنش پرش میکنه .به نظرم تو هم بچه داداشت رو تحویل نگیر و ازشون دوری کن معلومه باهات صاف نیست داداشت.شاید الان بگی نمیشه ولی یروزی میگی ای کاش بخاطر آرامش خودم و بقیه فاصله میگرفتم.یمدت اصلا داداشت رو تحویل نگیر

پسرش چند سالشه؟

عزیزم من دخترم خیلی وروجکه و بچه ها رو میزنه من خودم کنترلش میکنم و جلوشو میگیرم یا از بچه ها معذرت خاهی میکنم خیلیم خجالت میکشم ولی اینکه ی بچه 4 ساله مشت بزنه ب شکم دختر زیر دوسال خیلی گناه داره دخترت و اینکه شما صبوری خیلی قشنگه ولی بعضی ادما از صبر شما سو استفاده میکنن شما قبلش مادرتو اگاه کن بگو اینسری بچمو بزنه میرم و وقتی هست نمیام وقتی بیاد در خونمو باز نمیکنم یا بد رفتار کن تا بفهمن دخترت برات مهمه اینجوری یاد میگیره داداشت ک هر بچه های برا پدرمادرش عزیزه

هفته پیش جاری منم اومد خونمون پسرم یسره دخترشو میزد معلوم بود ناراحت شده بخدا منم یسره بهش تذکر میدادم حتی شوهرم خیلی بد دعواش کرد ولی نمی‌دونم چرا یسره بچه هارو میزنه

بدرک ناراحت بشه از این به بعد برخورد کن بزار بفهمن اولویتت بچته من ک دیگ همه میدونن رو پسرم حساسم خیلی مراعات میکنن چون قهر میکنم نمیرم چندبار پیش اومده

مامانت. هیچی نمیگ؟؟؟؟؟؟؟
ای خدااااا خیلی داداشت داره بهت حسودی میکنه ها

مادرا دو جا باید به بازی و کتک کاری بچه هو ورود کنن
یکی وقتی که هنوز زیر دوسالن
یکی وقتی که یکی از همبازی ها بزرگتر از اون یکیه

والا خوب صبوری. بچه ی منو کسی بزنه اصلا تحمل نمیکنم مخصوصا اگر اون بچه از خودش بزرگتر باشه. یجوری رفتار میکنم سری بعدی بچه ک هیچ پدر مادرشم جرات نکنن از کنار بچم رد،بشن.
سر بچت با هیچکس رودربایستی نداشته باش. اون نمیتونه از خودش دفاع کنه تو موظفی ازش دفاع کنی

اگ از بچت دفاع نکنی صبح یه بی دفاع تحویل جامعه میدی
ب روایتی تو سری خور ،
منم خیلی بچه کوچیک توخانوادم هست اما همیشه بهشون خیلی جدی تدکر میدم اونام جرعت ندارن ادیت پسرم کنن

چقد یاد داداش خودم افتادم 🥲البته ما دوریم چندماه یبار همو میبینیم

مادرت چه واکنشی نشون داد ؟
داداشت خیلی خاله زنکه

چقدر زشت که پسرشون سه سال بزرگ تر ولی مقایسه میکنن با بچه ی تو

حقیقتا من کسی صداشو سر دخترم بلند کنه برخورد میکنم چه برسه به کتک میخواد بابام باشه با هرکب

همه تو این دنیا یه مشکل دارن ای خدا. بعدش هم راجع به مشکلت ناراحت نباش رفت آمدت رو کم کن سعی کن وقتی بری که داداشت نباشه

اره منم این مشکل دارم،بچه هاشون میزنن بچمو من هچی نمیگم اگه دخترم بچه هاشون بزنه غیضش میکنن،چن وقتی نرو مخت اروم بشه

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
این لجبازیه بچه ها تا کی ادامه داره من دلم نمیخاد کوچکترین حرفی ب هانا بزنم تازه فرش رو شوهرم شسته موقعی ک میشورمش نمیزاره پوشکش کنم. گاهی انقد لجبازی میکنه دلم میخاد بشینم جیغ بزنم و گریه کنم. سرم داره میترکه انقد خودخوری کردم عاشقانه دخترمو دوست دارم ولی هرچی میگم حرف گوش نمیده😭😭😭😭😭نمیزاره ب خونه داریم برسم😭همش دوست داره بغلش کنم خدایا صبرمو زیاد کن دربرابر رفتارای هانا. همش میگه میمی بده دلم میخاد از شیر بگیرمش خانواده ام نمیزارن همش بهم عذاب وجدان میگن این برای آینده اش خوبه طبق شرع باید دوسال و دوماهگی شیرش بدی. ولی خیلی بهم چسبیده. ای خدا من چیکار کنم انقد اذیتم میکنه ک حد نداره حتی شبا ک باباش میاد تو بغل باباشم باشه من بخام آشپزی کنم انقد جیغ میزنه و گریه میکنه ک بغلش کنم😭شبها همش ده ب بعد شام میخوریم خواب هم نداره ک تو روز بخابه من نفس بکشم یا کارامو بکنم. حتی کسی بهم زنگ بزنه نمیزاره صحبت کنم همش گریه ک گوشیو بده ب من. من گوشی اصصصصلا بهش نمیدم اونم گوشی نمیزارع من دست بگیرم با بدبختی گاهی میام سراغ موبایل. واقعا دلم میخاست گاهی خانواده ام کمک حالم باشن اونا هم انقد مشکل دارن نمیتونم ازشون توقع داشته باشم😭یچی بگین آروم بشم