۸ پاسخ

بله 24ساعت درحال حرص خوردنم

نمیدونم چرا خندم گرفت 😂😂😂🙈

اوووف تا دلت بخواد ب هربهانه

پسر منم همین.حتی وقتی داری باهاش بازی میکنی از کنار کوچیک رد میشه یکی میزنه بی دلیل

همین که همش بغلت حرصش بیشتر در میار. بیشتر با بزرگه وقت بگذرون . داری از هم دورشون میکنی . ولی حتما از مشاور کمک بگیر

وای خواهر من چ بگم کوچیک تو چهارماهه هم میزنتش هم اذیتش میکنه همش باید کنار گهوارش باشم کار خونه برام سخت شده کوچیکتر بود میزاشم رو کابینت تا ب کارام میرسیدم الان دیگ دست و پا میزنه میترسم بیفته

حساس شده،بیشتر باید بزرگه رو بغل کنید و ناز کنید بهش بگید دوسش دارید وکلمات محبت امیز بهش بگید،اینکه خواهرته و اینا نمیفهمه

آره خیلی میزنتش

سوال های مرتبط

مامان نینی مامان نینی ۲ سالگی
مامان هایی که جای خواب بچه تونو جدا کردید می‌آید لطفا
سخته؟ اذیت نمیشید؟ وابسته بچه نبودید که حتما پیش خودتون باشه؟
من یه مشکل جدی دارم اونم اینه
از وقتی پسرمو از شیر گرفتم دیگه تو اتاق و رو تختش نمیخوابه، یعنی شب تو حال خوابش میبره میبرش رو تخت نزدیک صبح بیدار میشه شروع میکنه به گریه کردن مجبور میشم بیارمش تو حال بخوابونم
قبلا بیدار میشد شیر می‌خورد می‌خوابید الان اذیت میکنه
تا یک ماه همه مون تو حال میخوابیدیم ولی رو زمین خوابیدنی کمرم خشک میشه تو اتاق بخوابیم هم تا صبح هی باید بریم و بیایم چند وقته خواب راحت نداشتم هلاکم
الان میگم بچه تو حال بخوابه من تو اتاق اگه بیدار بشه فوری میام پیشش چند شب همینجوری گذشته دیگه خودش هم فهمیده من تو اتاقم صدام میکنه یا میاد تو اتاق ، درحال هم قفل و چیز خطرناکی وسط نیست
ولی از شرفی عذاب وجدان میگیریم میگم هنوز کوچیکه باید پیشش باشم شوهرم از من بدتر ، ۳ شب پیش بچه خوابید که تنها نمونه همش بهم میگه چطور دلت میاد تنهاش بذاری🥲
واقعا چه کاری درسته
تو این سن میتونه تنها بخوابه خطری نداره مشکلی پیش نمیاد؟
یا بازم ببرمش تو اتاق شاید به مرور عادت کنه به تختش 😥
مامان نورا ✨دیانا مامان نورا ✨دیانا ۲ سالگی
سلام خانوما خوبین من دختر بزرگم 2سال و 4ماهش هست خیلی بد اخلاق شده اصلا به حرفم نمیشه گریه می‌کنه چیغ میزنه بدون هیچ دلیل وقتی میگم چی میخایی چه بدم بهت بدتر لج می‌کنه با ناز با محبت همراهش حرف میزنم نمیشه زیاد که عصبانی بشم میزنم داد میزنم بازهم نمیشه نه که با این کوچکه حسادت کنه میاد بغلش می‌کنه بوسش می‌کنه اون که گریه کنه میگه جان جان من بگیرم شیر بدم اصلا عین خیالش نیست نه که به اون توجه نمیکنم نه از کوچکه بیشتر توجه ام سمت اینه ولی اصلا منو آدم حساب نمیکند
فقط می‌ره سمت باباش آب بخاد غذا بخاد نان بخاد جیش داشته باشه پی پی داشته باشه همش می‌ره به باباش میگه به من اصلا اهمیت نمیده
البته باباش هم بی‌تقصیر نیست اون که لج کرد یا هرچی میگه خانم بیا بیبین دختر به حرف نمیشه از من برای دختر یه هیولا ساخته همین که میرم سمتش بگم چیشدع چی میخایی می‌ره سمت باباش به اون پناه می‌بره نمیگم نره سمت باباش ولی خوب منم مادرم ناراحت میشم که منو آدم حساب نمیکند نمیگه من مامان دارم
بدتر ازهمه این جیغ زدن وبهونه گرفتن و گریه های الکی عصاب بهم نزاشته لطفاً شما بگید چکار کنم بخدا خیلی دلم شکسته اینکه اصلا منو مادر حساب نمیکنه همه کارش باباباش هست حتا باباش بره دستشویی این دختر از گریه هلاک میشه که منم میرم 🥺🥺🥺
مامان آرش مامان آرش ۲ سالگی
مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی ۲ سالگی
خانما من بچم ۲ سال و ۳ ماهشه
کوچه ۱ ماهه هست
اط وقتی ک کوچیکه اومده بود دائم درحال زدن کوچیکه بود و حسودی میکرد با اینکه همه توحهمون سمت بزرگش
خداشاهده فقط شیرش رو میدم و پوشک و نهایتا گریمیچر چیزی وقتی بزرگه خوابه نهایتا ی بوس ریزی برم
الان ۲ هفته هس ک بزرگه افسردگی گرفه خودمم فهمیدم
غذا نمیخوره اصلاااا ب زور تخم مرغ ک عاشقش بود رو میخوره خوراکی از شیر موز و.. هر چی بگید میخره باباش اما نمیخوره
دائم درحال ناخن جویدن و پوست لب کندن گاهی هم میاد منو چند تا میزنه و میره
و ی گوشه میشینه
خونه مامانم چند بار رفتم اما اونجا هم ی گوشه دور میشینه و ناخن میجوعه
هی میارمش بغلم و میگم محمد متین من تورو دوست دارم و..
ولی هیچی ب هیچی
امشب مامانم اینا اومدن اینجا
ی گوشه نشستع و گوشی خواهرم رو کرفته عکس میبینه
همشم تقصیر شوهرمه
از وقتی کوچیکه اومده دائم بزرگه رو فحش میده و دعوا میکنه هر چی میگم بچس ۲ سالشه نمیفهمه با منم دعوا میکنع و صداشو میبره بالا و بحث بالامیره
تا غذا میارم بخوره بچم میگ نه نمیخورم داد میزنه سرم ببرش نمیخوره چرا انقدر
چیکار کنم اخه باهاش؟؟؟
اسباب بازیاش رو میارم بازی کنه
داد میزنه خونه کثیفه همه جمع میکنه میبره تو اتاق و نمیزاره بازی کنه
ب نظرتون چ کنم من ؟؟