۲ پاسخ

خداقوت عزیزم

مادر بودن خیلی خوب آدمو سفت میکنه صبور میکنه ادم بیشتر دردکش بالا میره
ایشالله زود خوب بشه تولد دومش با کلی شادی بگیری

سوال های مرتبط

مامان پسرا🙂 مامان پسرا🙂 ۱۳ ماهگی
امروز خودمو تو آینه دیدم به پیری و چروک پیشونیم پی بردم فهمیدم که بچم با ازیتاش کار خودشو باهام کرد روزی هزار بار ارزوی مرگ میکنم همش میگم ای کاش همین الان بمیرم از دست این بچه راحت بشم همش تو بغلمه یه لحظه روی زمین نمیمونه با هیچی بازی نمیکنه اینقدر غصه میخورم پیر و شکسته و لاغر شدم هرکی منو میبینه میگه چته چرا اینجوری شدی لاغر شدی اصلا نمیدونم این بچه چرا اینقدر ازیت میکنه همیشه با خودم میگم این عذابه الاهی بود فک کنم گناهی کردم که دارم اینجوری تاوان پس میدم صبح که میشه بچه تو بغلمه و وول میخوره و زور میزنه و ازیتم میکنه تا خود شب الانم که خابیده میتونم گوشی دستم بگیرم این پیامو پاک نمیکنم میخام تا همیشه بمونه و بهش نگاه کنم و یادم نره که چقدر دوران سختی دارم از روزی که متولد شده تا الان که نزدیک یک سالشه من دارم عذاب میکشم من یه بچه دیگه بزرگ کردم الان ۱۰ سالشه ولی اونقدر ازیتم نکرد شوهرم میگه انگار یه حیوان وحشی رو تو بغلم گرفتم هر لحظه میخاد در بره دستام درد میکنه کارم شده گریه گریه گریه این یک سال نشد من یه بار غذا بدون استرس بخورم همش سرپا و تند تند
مامان 👧🏻🧑🏻❤️ مامان 👧🏻🧑🏻❤️ ۱۵ ماهگی
دیگه واقعا این حجم از فشار و نمیتونم تحمل کنم
یک ساله بیخوابم این ماه رمضونم خیلی اذیت شدم با این حال که زود اذان میگه یه جور ضعف میکنم و از حال میرم جونی برام نمی‌مونه حالا این وسط بچه ها طوری شده که انگار هر لحظه می‌خوان خودکشی کنن خیلی کارای خطرناک میکنن موندم راه برن می‌خوام چیکار کنم الان همش اویزون منن یه مبل و دیوار و میگیرن یهو با سر میخورن زمین همش باید مواظبشون باشم 😓😫
بماند که دیروز دخترم با سر افتاد زمین درجا هم بالا آورد چقدر ترسیدیم و رفتیم بیمارستان امروزم پسرمم محکم پیشونیش خورد به میز یکم باد کرده امیدوارم فقط کبود نشه این وسطم باید خونه تمیز کنم و افطاری بزارم یعنی یه جوری استرس مهمون دارم که نگم فعلا کسی نیومده ولی امروز فرداس که بیان و خونمم ترکیده اصلا نمیرسونم تمیز کنم همین مواظب بچه ها باشم با این ضعف و بیحالی کسی هم نیست کمک حالم باشه همه درگیر کارای خودشونه
خانمایی که دوقلو دارین وضع من اینطوریه یا شما هم اینطوری هستید؟
مامان شکر پنیر مامان شکر پنیر ۱۵ ماهگی
https://t.me/babyfood_momybahare


امشب تو استوری های الهه آقایی یه مطلبی رو دیدم که چون خودم تجربه داشتم گفتم براتون بگم …
در مورد حرف زدن بچه ها … اینکه داستانی رو بعد از ما تعریف کنند یا اکر جایی رفتیم حسشون رو بکند و از همه مهم تر اگر مورد آزار قرار گرفتند بیان و بگن …

دختر من یکساله است من از همون ماه اول چون تنها بودم تو بزرگ کردن دخترم براش حرف می‌زدم می‌بردمش جلو پنجره و هر چیزی که می‌دیدم رو تعریف می‌کردم داستان و کتاب زیاد براش می‌خوندم و هر چیزی رو با آهنگ براش تعریف می‌کردم و موقع حمام و تعویض پوشک هی می‌گفتم اعضای مختلف بدنش رو و وسایل آشپز خانه و خانه مثل ماشین ظرف شویی یا کابینت یا هود و … رو براش تعریف می‌کردم که چیه و چه کار بردی داره …

اگر کودک شما در بیان احساسات خودش در بیام آزاری که دیده یا در بیان چیزی که می‌بینه حس می‌کنید ضعیفه از همین فردا براش این شیوه رو پیاده کنید خیلی جواب می‌ده …

برای بچه های زیر ۲ سال سعی کنید خیلی چیز ها رو با آهنگ بگید تاثیر بیشتری داره

#تجربه