۱۵ پاسخ

مبارک باشه عزیزم
حتما حکمتی تو کار خداست
چیزی که شده حالت بد نکن سخته آره ولی بزرگ میشن باهم تحمل و صبرت باید ببری بالا و خدا کمکت کنه گلم

خیلی سخته ولی خدا وقتی میده صبرو طاقت و تواناییشم میده ب فال نیک بگیرو خودتو سرزنش نکن هدیه ی خداست.. خیلی اذیت میشی ولی دوتاشون باهم بزرگ میشنو دوسه سال دیگه راحت میشی

منم مث تو همیشه میترسم ازن موضوع
ولی دیگه کاریه ک شده نمیتونی ک با جنگ ب خدا بری ، قبولش کن و باهاش کنار بیا ، همین بچه ای ک نمیخایش تو اینده میشه همدمت

اشکال نداره شده دیگه هرچی حکمتی درش هست که ما بنده خبر نداریم مبارکه انشالله

منکع امروز یک بنده خدایی رو‌دیدم بچشش از بچه من یک ماه بزرگتره دوباره نوزاد داره با خودم گفتم خدا واقعا حتما توان اون نفر رو دیده بهش دوباره داده و من حتما توانم نمی‌رسه که بعد سه تا بچه نیم شیر نکردم البته خواهر شوهرم همیشه منو از بچه سومم چهار ماه شده میگه دوباره به فکر شو بیار باهم بزرگ‌ میشن ولی نه من نه شوهرم جرات نداریم

مبارکه عزیزم خواست خدا این بوده برات
حتما ک از پسش بر میای
صبرتو ببر بالا فقط
چند سالته ؟

دخترمو که باردار شدم خییییلی وضعیت بدی داشتیم، یه چیزی باید میزاشتیم سر حقوقمون تا وام و قرض هامونو بدیم، من جلوگیری داشتم ولی خواست خدا بود، تا پنج ماهگیم هیچ حسی نداشتم، افسردگی گرفته بودم، همسرمم از نظر مالی دستش تنگ بود و واقعا حالش خوب بود، دنیا که اومد یه مبلغ پولی که اصن انتظار نداشتیم اومد دستمون، کل قرض هارو دادیم، خدا بزرگه

توسل کن به دست های شکسته اقا باب الحوائج، انشاالله که خیره

مبارکه عزیزم
خدا برات هدیه فرستاده شکرگذارش باش انشاالله که با اومدنش خیر و خوشی و برکت بیاره براتون
خدا خودش توان و قدرت بهت میده که از جفت بچه هات مراقبت کنی عزیزم

سلام بانو
ناخواسته نبوده،خدا خواسته.
بارداری مجدد شما اتفاق قشنگیه و اصلا بی مسئولیتی معنا نمیشه.
خیره ان شاءالله

مبارکه عزیزم .باهم بزرگ میشن تا نه ماه دیگه بچت بزرگ شده

توکل و توسل کن به خدا و اهل بیت .
خدا بهت صبر و توانایی میده مطمئن باش.

بی بی چک زدی

حالا که شده خیلی سخته نگران نباش خدا بزرکه

🥲عزیزم،خدا صبروتحملش رو بده بهت

سوال های مرتبط

مامان 👧🏻🧑🏻❤️ مامان 👧🏻🧑🏻❤️ ۱۵ ماهگی
دیگه واقعا این حجم از فشار و نمیتونم تحمل کنم
یک ساله بیخوابم این ماه رمضونم خیلی اذیت شدم با این حال که زود اذان میگه یه جور ضعف میکنم و از حال میرم جونی برام نمی‌مونه حالا این وسط بچه ها طوری شده که انگار هر لحظه می‌خوان خودکشی کنن خیلی کارای خطرناک میکنن موندم راه برن می‌خوام چیکار کنم الان همش اویزون منن یه مبل و دیوار و میگیرن یهو با سر میخورن زمین همش باید مواظبشون باشم 😓😫
بماند که دیروز دخترم با سر افتاد زمین درجا هم بالا آورد چقدر ترسیدیم و رفتیم بیمارستان امروزم پسرمم محکم پیشونیش خورد به میز یکم باد کرده امیدوارم فقط کبود نشه این وسطم باید خونه تمیز کنم و افطاری بزارم یعنی یه جوری استرس مهمون دارم که نگم فعلا کسی نیومده ولی امروز فرداس که بیان و خونمم ترکیده اصلا نمیرسونم تمیز کنم همین مواظب بچه ها باشم با این ضعف و بیحالی کسی هم نیست کمک حالم باشه همه درگیر کارای خودشونه
خانمایی که دوقلو دارین وضع من اینطوریه یا شما هم اینطوری هستید؟