سلام خانما.دیروز اتفاقایی که برام افتاد برام شد تلنگر یا یه تکون نمیدونم ولی خیلیی از دیروز تو فکرم.
پریشب از ساعت ۱۱ شب سینم بدون دلیل شروع کرد ورم کردن و جدا ازینکه درد داشت خیلیی هم حرارت همون سینم زیاد بود.
خوابیدم بیدار شدم دیدم بدتر شده باز اهمیت ندادم یعنی گفتم ولش کن چیزی نیست مهم نیست.باآب گرم ماساژ دادم بدتر شد و اصلا قصد خوب شدن نداشت.
نوبت گرفتم رفتم دکتر تا دید گفت چندروزه اینجوری شدی گفتم دکتر دیشب شروع شد یهو دست زد گفت تب داری گفتم من؟
گفت آره بدنت داغه بیحال نیستی؟گفتم نه حالم خوبه.
گفت لرز نکردی گفتم نههه.گفت اصلا حواست بوده که تب و لرز کرده باشی🙂یهو فقط دکتر نگاه کردم یهو به خودم اومدم دیدم چقدر ازینکه به خودم اهمیت بدم دور شدم.چقدر دیگه خودمو نمیبینم چقدر بخودم نگاه نکردم.دکتر خندید گفت داری دنبال علائم میگردی گفتم آره تازه یادم اومد دیشب دقیقا پشت سینم درد میکرد و من فکر میکردم از خستگیه.شبش از گرما خوابم نبرد کولر زدم لرز کردم بازم فکر کردم از خستگیه.صبح بیدار شدم حال نداشتم باز فکر کردم از کم خوابیه.دگتر گفت پس علائم داشتی و ندیدی گفتم آره الان اینارو یادم اومد تازه کنارش کارخونه و بچه داری و بیرون بردن هامینم بود.
دکتر یه جمله ای بهم گفت هم ناراحت شدم و نگران.بهم گفت بچتو دوست داری حقداری میخوای بهش برسی حق داری میخوای براش عالی باشی حق داری ولی مامان خوب مامانیه که بیشتراز بچش مراقب خودش باشه بچه مادر سالم و سرحال میخواد بگرد اول خودتو پیدا کن اینجوری مادری کردن نه برای تو خوبه برای بچت و مطمئن باش که تو اینده جای تشکر برات نمیزاره.
خلاصه که مامانا مراقب خودتون باشید و برای خودتون ارزش بزارید❤️

تصویر
۱۶ پاسخ

دکتر درست گفته و چقدر زیادیم ما مامانایی که خیلی وقته خودمونو ندیدیم چون فکر میکنیم اینجور مامان خوب و ایده عالی هستیم و همچنین همسری فداکار…

آره دقیقا همینه
من صبح ها بیدار میشم با کلی ذوق دنبال ایده صبحونه میکردم برای هانا درست کنم
بعد برای خودم حتی حوصله ندارم یک چای بزارم
این فقط یک نمونه کوچک از بی توجهی به خودمونه انگار اصلا فائزه ای وجود نداشته

احتمالا عفونت سینه دارید اگه اشتباه نکنم بهش میگن ماستیت
حرفتون واقعا درسته، من روزایی که یه تایمی برای خودم دارم و میتونم استراحت کنم بیشتر با پسرم وقت میگذرونم و حوصله‌م بیشتره....اگه همسرتون همراهی می‌کنه ازش کمک بخواه و خیلی سخت نگیر
من خداروشکر همسرم خیلی درک می‌کنه میگه اصلا نگران نهار و شام یا کثیفی خونه نباش همین که بچه خوابید توم بخواب...شبا که میاد با پسرم بازی می‌کنه مراقبشه تا من کارارو بکنم...حموم رو گذاشتم به عهده همسرم، دوتایی با پسرم میرن، هفته‌ای یک بار هم پنجشنبه شبا اون تا صبح پیش پسرم می‌خوابه من میرم اتاق دیگه استراحت میکنم

شیر خودتو میدی درسته؟؟

چقد حرف خودت و دکتر قشنگ بود و چقد بده ک انقدر ماخودمونو گم کردیم چقد خوبه ک حرفت ی ذره مارو ب خودمون برگردونه عزیزم انشالله ک زودتر مشکلت حل میشه گلم

دقیقا حرف دکتر اول بنظر آدم ناراحت کننده اس اما میبینی که واقعیته

وچقدر ما مامانا واقعا ازخودمون دور شدیم🥲🥲🥲

منم کامل خودمو ول کردم. دوست دارم به خودم سلامتیم ظاهرم برسم .آخه مگه وقت و نایی میمونه

وچقد حرفاتون درسته وچقد ما مادرا بدبختم من بخاطر اینکه دخترم از دوماهگی شیر‌یکی از سینه هامو نخورد دیگه از زندگی بریدم اخه شیشه هم نمیگره و تمام موهای سرم سفید شد بخدا حتی ابروهامو هم حوصله اصلاح کردنشو ندارم

دقیقا درست گفت
ما اول باید سالم و شاد باشیم تا بچمون هم سلامت و شاد باشه.
عزیزم مشکل سینت چی بود؟ تب شیر بود؟

مثل من🥲مثل هممون🙂💖

معمولا مامانا همینطورن
دیگه سلامتی خودشون را نمیبینن انقد میرن جلو تا مث ماشین از کار بیفتن
اولویت هاش میشه بچه هاش
دغدغه و فکرش میشه بچه هاش
واقعا چقد خوبه ک سلامتی خودمون را هم مدنظر داشته باشیم

واقعا منم خودمو فراموش کردم

🥹🥹🥹🥹🥹🥹

چه حرفای قشنگ و تاثیر گذاری👌🏻❤️ امیدوارم هر چه زودتر خوب بشی عزیزم ، حرف ایشون کاملا صحیح بوده

منم خودمو کامل فراموش کردم چقد حالم بده چقد خستم چقد دلم پره 😭😭😭😭😭

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۱۱ ماهگی
سلام مامانای خوشگللل❤️❤️
تجربه برای درمان یبوست شدید😬
هامین از وقتی قطره آهن شروع کرد یبوستش شروع شد اونم شدید هفته ای ۱بار مدفوع میکرد اونم با گریه و مقعدش هم زخم میشد خون میومد.روغن زیتون که هیچ فایده ای نداشت هیچی.
چون آلرژی داشت نمیشد کره بدم پس گفتم اتجیر بدم‌
انجیر هم دادم بهتر شد ولی بازم اذیت میشد.پس سرخود و با بی فکری تمام قطره اهنشو کم کردم🫠دکتر یدور پودر پیدرولاکس داد ولی اصلا فایده نکرد و من چون میترسیدم که عادت کنه روده هاش کم میدادم ولی فایده نداشت.تا آلرژیش خوب شد و من تونستم کره به غذاهاش بزنم امااااا بازم فایده نداشت🫡🫡🫡
تااا آزمایش ۱سالگی که دیدم واییی کمبود شدید اهننن و کمخونی دوتا زدم توسرم و رفتم دکتر گفتم رک گفتم که اهنشو بخاطر یبدست نمیدادم😁دکتر گفت آفرین کار خوبی کردی حالا به جبران اونموقع قطره اهنشو باید دوبرابر بدی من گفتم یبوستش چیییی؟گفت باید رفع بشه قطره پیدرولاکس هروز تو آبش میری تا ۱ماه گفتم فایده نداشت دادم گفت بازم بده من میدادم اماا هیچی به هیچی.
تا اینکههههه قطره پیدرولاکس دادم و کنارش برگه زردالو بهش دادم الان ۲هفته میشه هروزززز دفع داره و راحت مدفوع میکنه.😎😎
اما من پودر پیرولاکس قطع نکردم چون گفت تا ۱ماه بده و من میدم.