۱۲ پاسخ

من هرروز میبرم مریض هم نشده
بشه هم ب کسی ربطی نداره

پارک میبرم فقط

عزیزم من هفته ای 2بار میبرم پارک

منم خواهرم روزی دو بار بچشو میبره پارک

وای عکسو ببین
من امسال خونمون نزدیکه پارکه،شاید یه هفته ۴ روزشو ببرمش،شایدم اصلا تو هفته نریم.
ولی از این فضابسته ها میترسم،نمیبرمش.آخه خب جز پارک و بازار و خونه دوتا بابابزرگاش جایی نیست که.
مریضی که همیشه هست،برای همه سنین

حالا ن هر روز ولي ي روز در ميون يا دوبار در هفته خوبه

به نظرمن هر روز بردن بچه پارک درست نیست هفته ای یکی دوبارش خوبه

من ی بطری خیلی کوچیکه مایع و ی بطری آب با خودم میبرم دستاشو می‌شورم که به دهنش نزنه ولی حالا مریضم بشه بچس دیگه نمیشه که هیچ جا مریم

انقدررر این بچه انرژی بالایی دارن ک واقعا تو خونه نمیتونن تخلیه کنن
ما ک نزدیکمون پارک نداریم
دیگ مادرشوهرم عصرا میاد میبرش بیرون ی دور میزنن باهم تو کوچه بچه هارو میبینه و اینا
ولی حسابی ددری شده
من دوس ندارم بچم وابسته ی بیرون بشه
ولی صبح تا شب تنها چیکار کنیم تو خونه
اونم گناه داره

کف این پارک چرا سنگ فرشه؟خب بچه بیفته داعون میشه

چه ربطی داره من هر روز هانا رو میبرم یا پارک یا خانه بازی . اصلا هم سرما نخورده
سرماخوردگی یا عرق بکنن باد بهش بخوره یا یکی ویروس داشته باشه ازش بگیرن .

من یه روز در میون گاهی هرروز میبرم همش خونه ایم کسیو نداریم بریم خونش

سوال های مرتبط

مامان باران مامان باران ۱ سالگی
امیدوارم بخونید و اگه تجربه ایی دارید بگید یا نظرتونو خیلی خوشحالم میکنین یکم قراره طولانی بشه‌ احتمالا
خانوما من دخترم اخلاقش اینجوریه که زود تعامل نمیکنه بخصوص با آقایون و ادمای بزرگ با بچه ها رابطش خوبه فقط از چیزی ک متنفره اینه ک کسی مزاحمش نشه یا دستشو بگیرن یا لمسش کنن و اینا حتی واسه منی ک مادرشمم همینه و من با این موضوع مشکلی ندارم تازه خوشحالم هستم
وابسته‌منه و بعدش باباش کلا هرجا باشه میخواد یکی از ما هم حتما باشیم چ بازی چ هر چی از اون بچه های یکم غرغروئه ولی بجاش ریلکسه یکمم زود حوصلش سر میره از شلوغی زیادم خوشش نمیاد چندان و از اوناییه ک مدام دلش محبت کردن کلامی و توجه و فلان میخواد خب این اخلاقیت دخترم تقریبا
امشب پدرم و مادرم ی حرفی زدن تا درونم سوخت
حقیقتا دخترم با پدر و مادرم راحت نیست چون اذیتش میکنن و زیاد نمیبینتشون
بهم‌گفتن بچت منزویه و مشکل داره حالا چرا؟
چون بچه دختر عموم و پسرعموی سه ماه از دخترم بزرگترن میگن‌اونا تعاملشون خوبه وابسته ب پدر و مادر نیستن چ میدونم تنهایی میرن تو کوچه و پارک بازی میکنن و فلان (ما توی روستا زندگی‌میکنیم)
از طرفی قلبم شکست از طرفی استرس تموم وجودمو گرفته نکنه واقعا دخترم ایطوریه و من نمیفهمم؟