دوباره استرس اومد سراغم 🤯
برای بارداری پسرم خیلی سختی کشیدم
س سال اقدام بودم رحمم رو خراش دادم چقد آمپول و قرص و….بالاخره خدا بهم رو کرد و پسرمو بهم بخشید ❤️
استرس بارداری دوم رو گرفتم اینکه نکنه سخت باردار. بشم چون تقریبا دو ماهه بدون جلوگیریم اما باردار نشدم اما از طرفی میگم بذار یکم عشق و حال کنم واسه خودم. برای بچه دیر نمیشه …۲۳سالمه همسرم ۳۲

حوصله داریا،سنی نداری که،بچتو بزرگ کن و به عشق و حالت بپرداز

ببین به من گفتن حتی ای وی اف هم جواب نمیده شوهرم رفت مخشونو زد گفت یه بار ای وی اف کنید اگر نشد چشم میریم سراغ رحم اجاره ای
گفتن خرج الکیه شوهرم گفت پول منه دیگه البته تخمک باید اهدایی میشد
بعد که دلم به ای وی اف خوش بود میگفتم ایشاالله ای وی اف میگیره این کارا رو نمیکنم دقیقا ماهی که میخواستم تخمک کشی کنم باردار شدم یعنی تخمک کشی هم نکردم
دکترا میگفتم اسمش رو بزار خداداد
بهش فکر نکنی به همون عشق و حاله فکر کنی با یه بار اقدامم میشی

بچه برا چیته خدا همینو برات حفظ کنه هنوز خودت بچه ای

البته بازهرطورخودت صلاح میدونی بستگی به محیط زندگیم داره

دوتاتون سنی نداریدکه حالابزاربچت ازآب کل دربیادبعدفکردومی باش والامن سی چهارسالم فکربچه دوم نمیکنم یذره جان بگیریم

وایی میخوایی چیکار یکی دیگه ولش کن فعلا به خودت برررس