خانوما اومدم یه تاپیک دلی بذارم خواستم حالا که بخیه دارم و درد اذیتم میکنه و تب شیر و نگران زردی بچمم
حالا که خونه مامانم هستم و شوهرم اذیتم میکنه حالا که تولد امام رضاس و خیلی دلم گرفته حالا که با شوهرم دعوام شد تهدیدم کرد بچمو میبره و ب پاش افتادم و التماسش کردم بچمو ازم نگیره و با اشک تایپ میکنم با اینکه من مقصر نبودم برای بچم دعا کنم که خوشبخت بشه و هرگز گیر مردی مثل پدرش نیوفته امیدوارم یه روزی برسه که حق زن ها انقد ضایع نش
خواستم دعا کنم و بگم امیدوارم یه روزی بفهمه چقدر برای داشتنش عذاب کشیدمه

عزیزم🥺😔 انشالله خدا خودش مشکلتون رو حل کنه غصه نخوریا درست میشه نگران نباش🫂

ان‌شاالله امام رضا گره زندگی همه رو باز کنه🙏
توهم دلت شاد بشه

الهی عزیزم درکت می‌کنم وقتی تازه زایمان میکنی خیلی به محبت احتیاج‌داره آدم اعصابش نا اروم‌میشه چون درد داره حس مسئولیت‌‌داره هرومونا‌ تعقیر می‌کنن انشاالله به حق این شب عزیز توی دل هیچ‌کس غم‌نباشه

ان‌مع‌العسریسرا
توکل کن به خدا خودش همه چیزو درست میکنه مامانی ♥️

عزیزم خدابهت صبربده😞

همدرديم شوهرم هر شب تو كافه ها قليون و رفيق و دوست بازي خودش تا بهش ميگم چرا ميگه به تو ربطي نداره و كتكم ميزنه در حد مرگ ميزنه بخاطر آرن كه هنوز كوچولوعه نميخوام كاري كنم فقط دادم دست اوستا كريم اون بالايي خودش حق من و پسرمو از اين آدم بگيره توهم همين كارو بكن

هي خواهر من با يه دنيا بخيه كتكمم زد نتونستم بچمو ول كنم الان بچمو خوابوندم و احساس ميكنم تو يه قفس گير كردن بخاطر بچم پاي رفتن ندارم 😭

اگر شوهرت بچرو ببره جرم کرده چون تا دوسال پدر نمیتونه بچرو از مادر جدا کنه حتی برای یکساعت هم باید ملاقات در حضور خودت باشه بگو بچرو ببر تا دودمانتو به باد بدم

بچتوبرد

الهی بگردم عزیزم سخته تو این شرایطط باز اعصابتم بهم بریزن چرا دعوا خواهر

چرا‌ چیشده چرا دعوا کردین