پسرم امروز رفته بود پارک دیده بود بچه ها فوتبال بازی میکنن اومده بود خونه یه سره توپ رو پرت میکرد بدو بدو میرفت دنبالش بگیرتش بعد داد میزد درواااز درواااز 🤣🤣فک کنم. منظورش دروازه بوده انقد قشنگ بازی میکردها یه لحظه حس کردم خیلی استعداد فوتبالو داره نمیدونین چه حرکاتی با پاهاش انجام میداد من و شوهرم داشتیم میترکیدیم ازش فیلم گرفتم هر چی نگاه میکنم سیر نمیشم😆😆خیلی ذوق کردم

۲ پاسخ

خدا حفظش کنه
والا دختر منم عاشق توپه ببینش😹

تصویر

بعضی کارای بچه ها خیلی شیرینه .
خدا واست حفظش کنه

مقالات مرتبط

انواع بازی در طبیعت برای کودکان
انواع بازی در طبیعت برای کودکان
انواع بازی‌های مناسب کودکان
انواع بازی‌های مناسب کودکان
چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان مامان همتا مامان مامان همتا ۴ سالگی
مامانا یه سوال یه دختر 4ساله دارم زیاد با بچه ها بازی نمیکنه با یه سری بچه ها ک دوسشون داره بازی میکنه مشکلی نیست؟ بعد خیلی ام خسیسه وسایلاشو زیاد ب کسی نمده با خودش تو خونه خاله بازی میکنه بدو بدو میکنن ولی نمیدونم چرا هی نگران میشم
مامان مهدیار مامان مهدیار ۱ سالگی
خانما بچه هاشمام خیلی متعجبن؟
دیروز بچه هایتو کوچه دیده ک بازی میکنن دهنش بازمونده بود اونا رونگا میکرد هر چی میگفتم بازی کن ماتش برده بود😂
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سپهر مامان سپهر ۱ سالگی
سلام بچم خیلی دوس داره به بچه ها بازی کنه همسایمون دخترش 4 سالش هست ولی نمیزاره بیاد با بچم بازی کنه پارک هم ببرم بدو بدو خیلی میکته سختمه میگم خطر داره
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان Arad مامان Arad ۱ سالگی
ببالاخره واکسن ۱۸ ماهگی رو زدیم امروز خوب بود قشنگ راه میرفت بدو بدو میکرد بعد چهارساعت کمپرس سرد گذاشتم کاشکی دستم میشکست نمیزاشتم بعدش پاهاش و تکون نمیداد و جیغ میزد استامینوفن بهش دادم دوباره خوابید الان بیدار شده فعلا که خوبه دوباره فرار میکنه خدا کنه اذیت نکنه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان هاوُش خان🦁 مامان هاوُش خان🦁 ۱ سالگی
پیشنهاد بازی امروز جهانیه بچه ها بدوئین بیاین🤣🤣🤣🤣
بشینین با بچه هاتون ورق بازی کنید خیلی باحاله🤣🤣🤣
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هاوُش خان🦁 مامان هاوُش خان🦁 ۱ سالگی
یه خاطره بی ادبی میخوام تعریف کنم که الان یادم اومد ، اگه دوست ندارین نخونینش🤣🔞
.
.
اول یه سوال مامانا 🤣
پسرای شماهم روی خصوصیشون حساسن یا فقط پسر من به این ۵ گرم مینازه قربونش برم🤣🧡 یعنی یه پماد میخوام بزنم جوری یهو سکوت میکنه نگاه میکنه با اخم پمادو ازم میگیره چک میکنه ببینه چیه 🤣‌ نترس مادر من تورو سالم به زنت میرسونم خیالت راحت🤣🤣.
.
اما خاطره ی سوتی وحشتناکم 🤣 من برادر نداشتم با اندام تناسلی پسر بچه ها هیچ آشنایی نداشتم فکرمم نرسیده بود قبل زایمان سرچ‌ کنم یکم تحقیق کنم . تا قبل از یه ماهگی هم دورم شلوغ بود اون اتفاقم افتاد کلا حواسم پرت بود تمرکز نکرده بودم روی اونجاش . آقا یه روز صبح من پوشکشو باز کردم عوضش کنم دیدم چی میبینی ؟؟؟ یه فندوق بلند شده داره سلام میکنه 🤣🤣 من بچه رو همون جا ول کردم زنگ زدم شوهرم با استرس که واااای فلانی مگه بچه هاهم راست میکنن ؟؟؟؟؟ 🤣🤣🤣🤣
شوهرم اونور خط خندهههه .میگه به چیز بد فکر نکن این نشونه سلامتیمونه تو کاریت نباشه پوشکتو عوض کن 🤣🤣🤣🤣
.
وای وقتی یادم میاد انقدر خجالت میکشم از خودم🤣🤣واقعا اوایل به دنیا اومدن اولین بچه مامانا خیلی فاجعن🤣🤣🤣
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان آرین🧸🤎 مامان آرین🧸🤎 ۱ سالگی
واکسن ۱۸ ماهگیشم امروز زدیم و تموم شد، قد و وزنش استپ زده گویا☹️از بس غذا نمیخوره😭😭
خلاصه که بعد واکسن رفتیم تو راه یه توپ براش خریدم و بردمش پارک، اونم ذوق زده رف سراغ بچه ها و آوردشون فوتبال، کل بچه های پارک جمع شده بودن با آرین فوتبال بازی میکردن😂😂کوچیک و بزرگ..تاب و سرسره خالی شده بود دیگه، آخرسر اینقد خسته شد خودش اومد بغلم و گفت بریم🥺انشالله که راحت بگذره براش خیلی استرسشو دارم
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نیک مامان نیک ۱ سالگی
♥️ دنیایی مادرانه ♥️
برای من از شیر گرفتن پسرم سخت ترین مرحله بود 💔💔
بعد ۲۰ روز خودم بردمش حموم‌ همیشه با اسباب بازیاش بازی میکرد اب بازی میکرد تا بیارمش بیرون
ولی اینسری بعد ۲۰ روز ممه هاش دید با یه حالت خاصی یه ذوقی تو چشماش اومد اون لحظه همه چی فراموش کرد شروع کرد ب بغل کردن ناز کردن بوس کردن اینا هیچی نمیدید جز ممه هاش تا لحظه اخر فقط چسبیده بود بوس میکرد 🥺
برای من بدترین لحظه بود فقط زار زار گریه میکردم 😭😭😭
از وقتی از شیر گرفتم یه حس خیلی بدی داشتم انگار یه تیکه از قلبم کندن اوردن بیرون 💔
انگار یه چیزی از من گم شده بود انگار یه چیزی از من کم بود 💔
وقتی شیر میخورد انگار داخل بدنم بوده 😭😭
یه حس خیلی خاص یه حسی که باید تجربه کنی تا بفهمی 💔💔
برای منی که پسرم یکسره اویزون بود بدترین مرحله بود سخت ترین بود خودم بیشتر اذیت شدم 😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آیرا مامان آیرا ۱ سالگی
وااای نمیدونین چقدر خستم سه روزه با دخترم ا مدیم مسافرت اسیرم کرده انقدر اذیت کرد انقد دست به همه چی میزد همش میرفت اینور اونور انقد دنبالش دویدم که نا ندارم دیشب از دستش گریه کردم .مهمون بودیم جایی برنج ها رو ازتو دیس برمیداشت با مشتش پرت میکرد انقد اذیت کرد صدبار لعنت کرد خودمو از اومدن.همه همسفرامون کیف کردن جز من و تاحدودی شوهرم .کاش عاقل شه ای کااااش
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیلین🩷🐣 مامان آیلین🩷🐣 ۱ سالگی
سلام سلام
من اومدم با یه بازی واسه بچه‌هایی که مثل دختر من عاشق توپ هستن
بازی اینجوریه که توپ ها یه گوشه هستن و این کاسه‌ها رو با فاصله می‌چینیم بعد یکی یکی توپ ها رو کاسه ها قرار میدیم
هم بدو بدو داره باعث تقویت پاهاشون میشه هم قدرت دستاشون زیاد میکنه
و هم کلی دقت میکنه دخمل جان که توپ های بزرگتر رو کاسه جا بشه بعدش هم که چید کلی دست می‌زنیم آفرین میگیم که باعث تقویت اعتماد به نفس بچه ها میشه
زیاد بازی بلد نیستم اما تمام وقتم میزارم که بهش خوش بگذره حوصلش سر نره
برای بچه ها بازی یعنی زندگی🙂
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آنید مامان آنید ۱ سالگی
مامانا سلام یه لحظه فک کردم تب داره دخترم با تب سنج تفنگی گرفتم پیشونیش ۳۶.۵ بود ولی کف دستاش و پاش خیلی گرمههه و پاهاشم گرفتم ۳۶.۹ بود بنظرتون چرا دست و پاش خیلی گرمه و اینکه تب سنج تفنگی خوبه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهرسام مامان مهرسام ۱ سالگی
تجربه من از واکسن ۱۸ ماهگی
حتما بعد از زدن رسیدین خونه استامنفون بدید سر ساعت
احازه بدبد ساعت های اول حسابی بازی بدو بدو کن
من اصلا درد پا نگرفت پسرم خیلی کم
و در مورد چرب کردن خیلی مادرها گفته بودن چرب کنید مسئول بهداشت گفت اصلا امکان عفونت داره
من ساعتهای اول براش کمپرسو سرد گذاشتم
در مورد تب هم صبح تا الان اوکی بود از ساعت ۹ تب شروع شد من سریع قطره دادم پوشکش باز کردم لباسش باز کردم بهش اب دادم بازی بازی بخوره
در کل نگران نباشید واقعا نسبت ب واکسن ها نوزادی خیلی رلحتر بود تا اینجاش
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۱ سالگی
خانما خواهش میکنم به سوالم جواب بدید خیلی کلافه شدم من دوهفته بیمارستان بستری بودم برای کارای عمل کیسه صفرام که یهویی حالم بد شد پسرم مدام پیش خونه مادرشوهرم یا خونه مادرم بود از وقتی اومدم بیرون از بیمارستان و عمل کردم و اومدم خونه خودم یه روز دیدم تو حیاط اب بازی میکرد خیلی هوا گرم بود بهش گفتم باید اب رو ببندیم بیایم تو وگرنه حالت بد میشه خیلی هوا گرمه و اب رو بستم و اوردمش تو چنان جیغ و دادی راه انداخت که تا نیم ساعت داشت جیغ میزد و هرچی ازش سوال میکردم ماما چی شده چی میخوای جیغ میزد دوباره بردمش تو حیاط گفتم بیا اب بازی کن جیغ میزد میگفت نه هرچی بهش میدادم پرت میکرد همینطوری جیغ میزد گریه میکرد خیلی خسته شدم دیگه دیدم هیچی جواب نمیده خودمم باهاش گریه کردم که حتی میگفت باهام گریه نکن بعدش گفت بغلم کن بلند شو گفتم ماما نمیتونم عمل کردم دیگه زنگ زدم شوهرم اومد و سرگرمش کرد خودمم هی بغلش میکردم دیشب دوباره رفتیم تو حیاط شستیمش گفت بزار اب بازی کنم گفتم نه بریم تو میخواستم مای بیبیش کنم شلوار پاش کنم که اومد تو کلی جیغ زد و گریه کرد هرچی بهش میدادیم پرت میکرد شوهرم تعجب کرده بود گفتمش بیا بی محلی کنیم بهش فیلم رو پلی کن نگاه کنیم دیدم اومد کنترل گرفت فیلم رو قطع کرد که یعنی نه نگاه نکنید باهم حرف میزدیم میگفت نه باهم حرف نزدید یعنی فقط میخواست وایسیم نگاش کنیم تا اون جیغ بزنه خیلی کلافه شدیم دیگه بعد یه ربع بیست دقیقه شوهرم برد گذاشتش تو تاب تابش داد تا خوابش برد اصلا نمیدونم چیکار کنم رفتار درست چیه اگه تا حالا همچین موردی داشتید یا میدونید رفتار درست چیه خوشحال میشم راهنماییم کنید
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آرنیکا مامان آرنیکا ۱ سالگی
سلام مامانا من کمردرد شدید پیدا کردم شوهرم ماساژ داد انگار مهره کمرم برامده بود اونجارو که فشار میداد خیلی درد داشت بنظرتون چه مشکلی پیش اومده
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهرزادوآراد مامان مهرزادوآراد ۱ سالگی
اگه میخاید بچتون بعد واکسن اذیت نشه ببریدش پارک بازی کنه
آراد توخونه بی حال بود پاشو نمیتونس تکون بده اوردمش پارک داره بدوبدو میکنه با بچه ها بازی میکنه🥰
مشاهده ۱ پاسخ دیگر