۶ پاسخ

سلام‌شیاف پروژسترون هم استفاده میکردی؟اون رو از کی قطع کرد؟

عزیزم میشه بگی قبل زایمانت رابطت با چه پوزیشنی بود؟ درد هم داشتی یا نه تو رابطه؟

منم از شنبه برم باشگاه تردمیل و دوچرخه انجام بدم. هرروز برم؟؟

شیاف گل مغربی رو دکتر داد؟

مرسی اطلاع ندارین بدون بیمه چقدره

سلام عزیزم مبارک باشه ایشالله خوش پا قدم باشه چقدرشد هزینه بیمارستان چقدرماماهمراه گرفت خوب بود بیمارستانش

سوال های مرتبط

مامان اِلیسا مامان اِلیسا ۱ ماهگی
سلام منم میخوام تجربه اولین زایمان طبیعیم رو بهتون بگم
نه ماه بارداری رو کلا خواب بودم تحرک اینا نداشتم چون دکترا بهم احتمال زایمان زودرس داده بودن بعد دقیق ۳۸ هفتگی رفتم برا معاینه چون یکم حالم بد بود حالت تهوع اسهال درد زیر شکم و کمر درد داشتم رفتم دکتر گفت تقریبا یکو نیم الا دو سانت بازی بعدش اومدم خونه دو روزی مرتب ورزش کردم دیگه خسته شدم واقعا دردم نمیومد بعدش چند روز گذشت شدم ۳۸ هفته و پنج روز و واقعا دیگه داشت بهم سخت می‌گذشت تنگی نفس داشتم تو گهواره مانایی رو دیدم که تجربه کردن هرگدوم از تجربه زایمانا رو خوندم تصمیم گرفتم تا سه روز که میشدم ۳۹ هفته و یک روز صبر کنم اگه نشد برم معاینه تحریکی و آمپول فشار بزنن برام این سه روزی که میگمو میخواستم طلایی بگذرونم صبح بود رفتم نیم ساعت پیاده روی و ۱۵ دقیقه پله بالا پایین و نیم ساعتم زیر آب گرم بودم اسکات میرفتم بعد اومد اتاق گل مغربیو گذاشتم خوابیدم ظهر شد دوباره همین کارارو تکرار کردم تحرکم اونروز خیلی زیاد بود هم صبح هم ظهر چهار قاشق گلاب خوردم بعدش شب شد و رفتم پیاده روی یک ساعت پیاده روی و نیم ساعتم دویدم فک کنم دویدنم زیاد ثاثیر داشت خلاصه رفتم زیر دوش آب گرم اومدم گل مغربیو گذاشتم همون شب رابطه هم داشتم که رابطه واقعا اذیتم میکرد زیر شکمم و کمرم درد میکرد همیشه وقتی رابطه داشتم البته تو بارداری ها که بعد رابطه یکم احساس زیر شکم و کمر درد داشتم
پارت بعدیو حتماا بخونین
مامان دلا🧚🏻 مامان دلا🧚🏻 ۱ ماهگی
مامان مهیار💙 مامان مهیار💙 ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت 1
سلام بعد از 4 شب بی خوابی
خب من کلا ده روزی بود ورزش رو شروع کرده بودم اما کم روزی نیم ساعت پیاده روی فقط
این دو سه شب آخر دیگ کردم روزی دو ساعت پیاده روی 100تا اسکات و حموم آب گرم
و شیاف گل مغربی شب آخر دوتا گذاشتم و بعدشم رابطه بدون جلوگیری داشتیم بعد از رابطه دردام شروع شد ساعت 1 شب بود گرفت تا ساعت 6 دیدم ول نکرد و چون تجربه نداشتم کسیم پیشم نبود با همون درد رفتم بیمارستان که معاینه کرد گفت یه سانت نیمی برو بعدظهر بیا بعد ظهر رفتم همون بود ولی چون ظربان بچه نا منظم بود گفت ختم بارداری که چون مهیار تو سونوش‌ اکوژن قلب نشون داد و اون بیمارستان متخصص اطفال نداشت باید میرفتم یه شهر دیگ(شیروان) رفتیم اونجا گف دو سانتی ضربان بچه هم خوب شده و ما زیر سه سانت بستری نمی‌کنیم دیگ گف برو پیاده روی کن دور بیمارستان سه سانت بشی بستری کنیم من درد داشتم ولی هر سه چهار دقیقه می‌گرفت ول میکرد
رفتم قدم زدم ساعت ۱۲ شب رفتم ولی بازم دو سانت بودم
مامان HOSNA مامان HOSNA ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت۲
منم اومدم خونه و شروع کردم هرروز صبح یک ساعت و‌نیم فقط پیاده روی میکردم جوری که کف پاهام تا شب میسوخت بعدظهر هم یک ساعت باشگاه میرفتم و‌ ورزش های لگنی و کامل میکردم دو روز درمیون گل گاو زبون میخوردم هر روز خاکشیر میخوردم یه شب درمیون شیاف گل مغربی میزاشتم و رابطه هم که بدون جلوگیری داشتم.
دوباره ۳۹ هفته و دو روز رفتم دکتر معاینه کرد گفت دقیقا عین قبل هستی و هیچ تغییری نکرده رحم اصلا پایین نمیومد و اینا .
اینم بگم من دکترم بیمارستان خصوصی میرفت اما من میخواستم درد هام که شروع شد برم دولتی زایمان کنم چون این دکتر توی شهرمون خیلی با تجربه بود پیش ایشون میرفتم وگرنه برای زایمان از اول قصد نداشتم پیش ایشون باشم
خلاصه ایشون گفتن من که میگم نمیتونی طبیعی زایمان کنی حتی با آمپول فشار از طرفی هیچ دردی هم نداشتم و نزدیک ۴۰ هفته بودم گفت یه سونو مینویسم نکنه جنین سرش جایی گیره که. پایین نمیاد برو یه چک بکن
اگر پیش من بخوای زایمان کنی من سزارین می‌کنم چون رحمت بالاست و سفته و طبیعی نمیتونی
مامان هستی ودنیز😘💗 مامان هستی ودنیز😘💗 ۱ ماهگی
سلام خانوما اومدم تجربمو از زایمان طبیعی بگم؛
من بچه دومم هست ، برا اولی هیچ تحرکی نداشتم زایمانم خیییلی سخت شد ، برا همین از هفته ۳۰ روز نیم ساعت پیاده روی شروع کردم، از هفته ۳۶کردمش روز یساعت پیاده روی تند ، اسکات وبشین پاشو زیر آب گرم حمام میرفتم هرروز درجا بصورت نرمش میزدم رابطه هم داشتم هرروز از هفته ۳۸خلاصه ۳۷هفته دکترم معاینه کرد گفت یسانتی ، هفته ۳۸ک رفتم گفت دوسانت شدی دهانه رحمت نرم شده سر بچه اومده تو لگن برام نامه زایمان نوشت ۳۹هفته رفتم بستری شدم بدون هیچ دردی چیزی آمپول فشار بهم وصل کردن هی میومدن معاینه میکردن 🙆معاینشون وحشتناک درد داشت😓 از ساعت ده صبح ک بستری شدم ساعت ۲ظهر زایمان کردم، ماما بهم گفت حالت سجده شو با باسنت ضربه بزن ب چپ و راست ک سر بچه بیاد پایین برام شیاف گل مغربی هم گذاشتن تو زایشگاه ساعت یک وربع بود ک پنج سانت شدم دردام سخت شروع شد داد میزدم گاز بیحسی بیارین ک اوردن برا یک دقیقه یهو حس کردم سربچه داره میاد فول شدم تو ربع ساعت