تا حالا شده بچه هاتونو‌بزنید؟ من هرزگاهی عصبیم می کنه می زنمش ولی بعدش دچار عذاب وجدان میشم.بیشتر مواقعی که دستشو می کنه تو حلق و بالا میاره می زنمش ولی بعدش خیلی پشیمون می شم

این طوری ادامه بدی یه بچه لجباز تحویل می گیری بزرگتر هم بشه بدتر میشه

من تاحالا نه حتی دعواشم نکردم
تو بارداری همیشه میگفتم وای نکنه پسرمو یه وقت دعوا کنم عصبی شم
ولی خداروشکر انگار خدا خیلی صبربهم داده و ریلکس شدم😄
ولی ببین قشنگم درکت میکنم ولی یه چندبار جلو خودتو بگیر اونوقت دیگه عادت میشه برات طفلی بچس نمیفهمه که

نه اصلا، طفلکیا زدن ندارن

شوهرم اصلا درکم نمی کنه میاد خونه دریغ از ریختن یه چایی انگار من کلفتم بچه داری کنم خونه داری کنم، زنیت کنم ،کم میارم بخدا بهش می گم وقتی خونه ای لااقل بچه رو نگه دار من کارامو انجام بدم اون کارم نمی کنه. دریغ از ریختن یه چایی کلا وقتی خونس من باید سرویس بدم ، خونواده ام هم کنارم نیستن من رشتم اونا تبریز, خدایی کم میارم دخترم یه ذره عصبیم می کنه کنترلمو از دست می دم می زنمش ولی بعدش به شدت دچار عذاب وجدان میشم. بخدا ما هم آدمیم چرا بعضی مرداد ما زنهارو درک نمی کنن . با بچه کوچیک چرا همش من باید سرویس بدم به شوهرم ؟ بچه رو خودم باید ببرم پارک , خودم سرگرمش کنم خودم ساکتش کنم خودم خودم خودم ، همه چی خودم...یکبار نشده وقتی خونس بچه رو ببره پارک با اینکه پارک روبروی خونمونه اونم همیشه من باید ببرم ،منم کم میارم دخترم یکم عصبیم می کنه می زنمش

نه اصلاً حتی فکرشم نمیکنم که جونمو بزنم آخه نمیفهمه که جز من و باباش کیو داره

پسر من چنان منو گاز میگیره تمام دستام کبوده ولی تاحالا داد هم نزدم سرش اینا نمیفهمن

نه اصلا دعواش هم نکردم
اعصابم خورد میشه بغلش میکنم سفت، بوسش میکنم آروم میشم

منم عذاب وجدان میگیرم ولی بخدا ماهم صبر ایوب نداریم چقد تحمل کنیم همه اینایی ک میگن زدن ن ن ن باور کن یجاهایی از دستشون در میره میزنن میان اینجا شعار میدن

هووفف منم یکساعت پیش زدمش چون موهامو گرف میکشید ول نمیکرد مجبور شدم بزنمش تا ول کنه موهامو کند تو دستش بود پدررررسگ

وای من چون گاز میگیره خیلی ی بار زدم رو دستش ولی بمیرم دیگه همچین کاری نمیکنم بچم آخه چیزی متوجه نمیشه ک🥲

😕😕😕بچه زدن نداره

نه اصلا اصلا

نه اصلن نمیزنمش اگه بخام بزنم مثلن میزنم رودست خودم میگم پسره بد
حتی واسه این کارمم گریه میکنه 😂چه برسه به اینکه بخام بزنمش

یکبار اروم زدم و بعدش نزدیک بود از شدت فشار عصبی سکته کنم،هنوز ک‌هنوزه یادم میفته بغضم میگیره،خدامنو ببخشه