خانما من خیلی ناراحتم بزرگترین مشکل زندگیم شده مشکل آرشا
شده کم بیارین؟التماس خدا کنید؟خیلی تو‌زندگیمون تاثیر گذاشته صبح تاشب گریه میکنم و فکر درمانم باهمسرم همش بحث میکنم
امروز بردیمش طب سنتی فردا مشاور پس فردا سونوگرافی خیلی خستم
دیدن وضعش قلبم رو مچاله میکنه همش میگم چی شد ک به این روز افتادی یهو ۵کیلو کم کنه گوشه گیربشه اروم بشه و زیرچشاش گود بیفته
روزی ی وعده غذا بزور بهش میدیم همش میکه سرم گیج میره بیجونه یعنی تا کی قراره خودش رو نگه داره و نره دستشویی
صبح بردیمش کافه صبحونه بخوره حتی یک لقمه نخورد شبش شام نخورده بود من از ناراحتی گریه کردم همسرمم همه اسباب بازی و تبلت و اینارو جمع کرد گفت تا وقتی ک دستشویی نکنی و غذا نحوری نمیدم
باز ازصبح تاحالا فقط دوقاشق برنج خورده الانم میکه میخوام بخوابم برااینکه غذا نخوره و دسشویی نره
بخدا کلی نذر کردیم فقط خوب بشه دیروز یکی از اشناهامون دیدش گفت نشناختمش چرااینجوری شده
چراهرراهی میرم نتیجه نمیده چراهرچی دعا میکنم بی نتیجس
برااشتهاش راهی هست؟دارو ک صددرصد جواب بده
بچه بس ک هیچی نمیخوره حتی نمیتونه بازی کنه
دعاکنید واسش شاید معجزه بشه حالش خیلی بدتر ازچیزیه ک تعریف میکنم

۴۹ پاسخ

ایشالا ک مشکلش حل میشه
بنظرم چشمش زدن
بچتو چشم زدن هم چیزی نیست ک زود بره اگ کسیو می‌شناسی برو سرکتاب باز کنه براش البته اگر اعتقاد داری

عزیزم از خدا میخوام مشکلش حل بشه نگران نباش عزیزم
والا نمیدونم چی بگم دوستمم بچه ش مشکل ارشا رو داره خودشو نگه میداره
غر میزنه
عرق میریزه غذا نمیخوره ولی دستشویی نمیکنه
هزار تا دکتر برده همه چیشم سالمه

عزیزم بچه رو چشم زدن ازبس ازخوش خوراکی وتپلیش و مواد غذاییش گذاشتی تخم کرغ بشکن صدقه بده قربونی کن واسش تامیتونی چیزایی ک اسهال میکنه بهش بده
دلیل بیحالیشم غذانخوردنه بچم
ی مدت شده داداششو در حد شیر دادن بردارین
بد بزاریدش کنار
شاید ارشا ازون بچهای تودار وخودخوره هنوز نتونسته ایهان رو قبول کنه

الهی بگردم،دختر بزرگ منم وقتی بچه بود از دستشویی خودش می‌ترسید وقتی دستشویی داشت باید شورت میپوشید سرپا دستشویی میکرد خیلی سخت بود ولی بعدا خودش عادت کرد به دستشویی

فقط و فقط باید اونقدرررر مدفوعش روان باشه که نتونه جلوشو بگیره و با فشار بزنه بیرون
چندبار تا یکی دوهفته که هرررروز دفع داشته باشه یواش یواش ترسش میریزه

ایشالله بحق فاطمه زهرامشکلتون حل شه نذرنمک یابسته کامل بکنیدایشالله حاجت رواشید

دقیقا پسر خواهرشوهرمم تو سه سالگی اینجور بود اصلا پی پی نمیکرد مشکل داشتن باهاش مامانش یه روز براش پودر پیدرولاکس داد درحدی که اسهال بشه یه شلوارشو دوست داشت اونو پوشوند تو اون اسهال شد مامانش گفت میندازم دور یکم بچه ریه کرد گفت اگه نمیخای بندازم برو تو دستشویی بعد اون چندروزم پودرو داد دیگه میرفت دستشویی

حس میکنم چشم خوردین می‌دونم اعتقاد نداری ولی سرکتاب باز کن خیلی ناراحتم بخدا بچه منم چشم کرده بودن و دعا درست کرده بودن

بمیرم براش🥹
دخترم پیارسال شیش ماه یبوست داشت. روزی یه وعده میخورد اونم فقط برنج خالی. به شدتم عصبی شده بود. نذر کردم اگه خوب بشه روزی یه تسبیح صلوات برا یه شهید بگم. یکم ترنجبین دم کردم با نبات دادم خورد. یهو نتونست خودشو نگه داره یه حجم خیلی زیادی دفع کرد. دیگه شکر خدا اشتهاش باز شد. بعد گذشت یک سال و یک ماه هنوز صدتا صلواتو میگم برا اون شهیده. ان شاءالله مشکل پسرت حل بشه

برنج که اصلان بهش نده اش سوپ چیزهای رونده مثل کاهو کیوی زرد الو

برو براش دعا نذار بگیر به قولی خانما برو براش شربت لاکتوز بخر هی بهش بده که دیگه هر چی تو دلش هست تخلیه بشه مونده رو هم سفت شده

روی تخم مرغ اسم طرف های که دیدنش بنویس دور سرش بچرخون یا با دست بذار تو لباسش فشار بده یا بنداز تو کوچه چشم خورده بچه

بدم هر روز برا دوتاشون صدقه بنداز بد وتخم مرغ دور سرش بچرخون بنداز تو کوچه براش اسفند دود کن شایدم رودل کرده سر معده اش با روغن زیتون بکش طرف پایین بر عکس عقربه ساعت دور نافش بچرخون

سلام عزیزم شاید از بس نگه داشته یبوس شده مقعدش از طرف تو زخم شده نمیتونه بگه حالش می‌ترسه بره دست شویی بد بهش پودر پدرولاکس و گل محمدی بریزه تو ماست پر زرد الو خیس کن

پوشک بپوشی بازم نمیکنه؟؟
منم خیلی درگیر بودم جیششو دوسال و نیم گرفتم یاد گرفت ولی پی پی رو مقاومت میکرد تا نزدیک یک سال بعدش فقط تو پوشک پیپی میکرد همینجوری مقاومت میکرد که دسشویی نکنه جیغ میزد عصبی بود میگفت پی پی دارم ولی دسشویی نمیومد یه چند باری شیاف گذاشتم تا چند روز مقاومت میکرد که نکنه تا اینکه از پوشگ ناامیدش کردم گفتم دیگه اندازت ندارن بازم نمیکرد میترسد تا اینکه یه مدت پلاستیک بستم کلا داستان زیاد داشتیم کم کم راضی میشد ولی هر دفه باز اولش میترسید
خیلی سخته درکت میکنم میفهمم چی میگی منم پیر شدم سر این قضیه

به خدا بچت چشم خورده. یادمه تپل بود

سلام خانوم خدا بد نده خیلی خیلی سخته من با تمام وجودم درکت میکنم چون خودم این روزا رو کشیدم پسر منم تازه ی ساله ک بهتر شده ایشالا ک آرشای شما هم ب زودی خوب میشه من ب پسرم میگفتم پی پی نکنی می‌برند بیمارستان منو باباتو نمیزارن بمونیم پیشت شکمتو می برن از باباش می‌ترسید باباش می‌برد دستشویی مجبور میشد دسشویی می‌کرد کم کم بهتر شد.

شیماجان چراواقعایه سرکتاب براش بازنمیکنی.لقااصلااعتقادنداشته باش بروبراش یدونه بازکن یامیگن چیزی نیست یاهست.لطفاانجام بده.درکنارش حتماحتمادکتریامشاورهم ببر.اینجوری میگی من خیلی ناراحت میشم.

عزیزم ببرید تنقیه کنید. اخه اینجوری ک نمیشه
شاید ببینه اینجوریه دیگه راه بیاد باهاتون. و پی پی. کنه

عزیزم خانه رشد بهترین روانشناس و داره گوگل سرچ کن

پسرمنم وقتی میخاستم ازپوشک بگیرمش عزیز. همینطوری بود. پی پی شو نمیرفت انجام بده درازمیکشیدبرا همون سفت میشد دل درد میشد. دکتر سهراب زارعی بردم گفت هیچکار نیس زود ازپوشک گرفتیش ترسیده. ی پماد داد براش میزدم جیشش میمومد.یاروغن زیتون چرب میکردم . چندبارم پوشک میکردم ک جیش کنه ‌حالا بچه شمام فک میکنم میترسه ترسشو برطرف کن . من وقتی پسرم میرفت نقاشی میکشیدم براش قول خوراکی واسباب بازی واینجورچیزارومیدادم تاجیش میکرد. غذاهای ابکی بده ک زود جیشش بیاد اذیت نشه بی حالیشم ازغذا نخوردن عزیز. ان شاءالله ک خوب میشه نگران نباش..

پسرت چشم خورده

یه دکتر خوب سراغ دارم فوق تخصص کودکان. پیج هم داره سرچ کنی میاره
دکتر محمدرضا رضایی فوق تخصص کودکان و اطفال

سلام عزیزم خوبی، مشکلتو خوندم خیلی ناراحت شدم. چرا پسرتو نمیاری تهران دکتر کودک بیینتش

یه چیزی بهش بده اسهال بشه یا ببین چه اسباب بازی دوست داره براش بخر حتا گرون شاید دستشویی رفت

خیلی ناراحت شدم خدا کمک میکنه عزیزم زود خوب میشه
میگم ببرش مهد پیش بچه ها سرگرم بشه شاید بهتر بشه

فقط و فقط با مشاوره پیش برو مطمئن باش نتیجه میگیری. خدا کمکت کنه

اوخی بگردم
تپلیه من چرا لاغر شده مریض شده

خدا انشالله راهی برات باز کنه
حال ارشا اوکی بشه عزیزم
منم ناراحتش شدم

یه چیز مونده تو ذهنش از دستشویی رفتن که براش بد جلوه میده باید دنبال اون ریشه باشید گلم ان شالله زودی مشکلش حل بشه

از دستشویی رفتن میترسه عزیزم؟؟

ان شاالله حل میشه با کمک مشاور 🤍

الان چن وقته اینطوری شده؟

از پی پی میترسه یا سخت دفع داشته اذیت شده؟خودش نمی گه چرا نمیرم دستشویی؟

سلام شیما جان من خیلی وقته گهواره نبودم
اول قدم ایهان مبارک باشه انشااله
دوم اینکه حتما حتما ی دکتر فوق تخصص گوارش ارشا رو ببر حتما و راحتش بزار بزار حتی شده رو فرشم کارش بکنه هیچی نگو اصلا ی مدت کلا در مورد پی پی حرف نزن ببین چی کار میکنه بلاخرره باید خودش خالی کنه غذاهای مورد علاقش بزار براش هی هم نگو بیا بخور بزار جلو تلویزیون مثلا ی بتر بگو بیابخور یکی دوساعتی صبر کن اگه خودش اومد سراغش ک هیچ اگه نیمد جمع کن دوبازه وعده بعد هم همینطور چند روز این روال انجام بده انشااله جواب بده
دکتر گوارش فراموش نکن

ببين شيما جان يه قصري يا دسشويي فرنگي بخر و بذارش تو حموم ،ر ديوارا حمومو كلي برچسب و عزوشك و اين چيزا بچسبون و اسپري خوشبو كننده بزن.بگو هر وقت پيپي داري برو رو بصريت و با برچسبا و اينا بازي كن و كارتو انجام بده ،اب حمومم باز كن و سرگزمش كن

ناراحت شدم شیما جان
ولی ببخشید نمیتونم کمکی کنم چون اطلاعی ندارم

عزیزم ترسیده تا میتونی ملین بهش بده روان که باشه خودش جیش میکنه .ابمیوه اگه دوس داره توش پودر پیدرولاکس بریز بده بخوره .
دعواش نکنید .تهدیدش نکنید .خودش اضطراب داره شمام بهش میگی بدتر میشه نتیجه عکس میده .
خواهرزاده منم یه سری تا دوهفته خودشو نگه داشت یادمه دلدرد شده بود بردن دکتر دارو دلدرد داد بعدش یه دفعه کاملا خوب شد دقیقا همین سن پسر شما بود
بی اشتهایشم بخاطر همین نگه داشتنشه.
الان دیروقته فردا یادم موند زنگ میزنم برات میپرسم اسم داروهاشو ولی یادمه که گفت داروی خاصی نبوده دارو دلدرد بوده
شما فقط اگه بتونی ملین بهش بدی نصف راهو رفتی.دسشویی رفت پیشش بشین با ارامش چون کاملا متوجه نگرانیتون میشه نیم ساعتم شد مهم نیس فقط مجبورش نکن

شیما جان منم خسته شدم دکتر مشاوره هیچی جواب نداد دخترمو پوشک کردم هربار ک میخام پوشکش کنم بخدا غصم میگیره نمیدونم چشه

نمیشه بهش بگی موقعی ک پی پی داره پوشک شورتی بپوشونی بعد بدون ایکنه ببین درش بیاری از پاهاش

نمی‌دونم چرا حس می کنم حضور فرزند دوم داره فرزند اول رو رنج میده ،میدونید قدیمی‌تر ها میگفتن برا بچه هوو آوردی ،قصد توهین ندارم اما مشخصه که پسر شما بچه ی بسیار فهمیده و دارای درک بالایی از محیطش هست ،به نظرم حتما پیش مشاوره ی کودکان ببریدش

من فک میکنم مشکای تورودش داره ببرین یه دکترفوق تخصص گوارش کودکان سنوگرافی اینابکنن ببینن چی هس چرااینجوری شده.

پوشکش کنی چی؟من یکی ازاشناهامون اینجوری بود تا ۵ سالگی پوشک کرد
بااینکه واقعا درست نیس ولی چاره نداشت

عزیز یادم با مادرشوهرت وجاریت بحثت شد الان باهم خوبین بنظرم بعد ازاون صحبتا که بینتون شد آرشا اینجورشد؟

مگه میشه دسشویی نره مریض میشه که اصلا خود به خود میریزه بیرون اگه مدفوعش نرم باشه

شیما جان پوشکش کن گلم میدونم این کار اشتباهه ولی خیلی داره اذیت میشه بچه

من وقتی دخترمو خواستم بگیرم از پوشک دوروز پی پی نکرد یه سطل بزرگ گذاشتم براش تو پذیرایی گفتم تو این بکن
امتحان کن شاید از محیط دستشویی بدش میاد.

چند سالشه عزیزم؟

عزیزم خدا انشالله کمکت میکنه چرا خانه بازی مهد کودک نمیریش؟شاید بیشتر وقتتو با نوزادت میگذرونی افسرده شده و اینکارارومیکنه.بیشتر براش وقت بذار.بگو مامانت مادرشوهرت بیان خونتون بچت سرش گرم بشه

ازمایش اینا دادین؟

والا اینجوری که تو ازش داری تعریف می‌کنی والا منم حالم بد شد بهش ملین دادی؟ انجیر و لواشک که خودش و نتونه نگه داره

سوال های مرتبط

مامان آرشا و آیهان مامان آرشا و آیهان ۴ سالگی
دیشب فیلما نوزادی و یکی دوسالگیش رو دیدم ازصبح همش دارم بوسش میکنم😂
ارصبح اومدم تو اتاقش و حسابی بهمون خوش گذشت
خانما راجب اختلال بویایی و‌چشایی ارشا کاردرمان گفت ک تدریجی باید تو اون شرایط قرار بگیره
مثلا هرروز تو اتاقش سیر و پیاز با تایم کوتاه بذار تا به بو عادت کنه و‌چیزا دیگه
برا من بو‌مدفوعش مهمه ک‌اصلا کنارنمیاد حالا براشستنش بیشتر نگهش میدارم حتی پوشک کثیف داداشش رو میدم خودش بندازه و میگم ک مواد کثیفه بدنمونه و این حرفا
حالا قصددارم با ی چیزی شکل مدفوع دربیارم و بذارم تو‌پوشک داداشش و بدم مثلا پوشک عروسکش رو‌عوض کنه و ببینه مدفوع کرده
دیگه چیا میتونم برا عادی سازی و عادت کردن به دستشویی رفتن انجام بدم؟
شمابودین برااینکه بتونه تو اون شرایط قراربگیره و دستشویی بره چیکار میکردین؟
به غیراز کتاب و تشویق و بو‌گیر و اینا ک اصلا جواب نیس
اصلا نمیتونه غذابخوره بچم و کلی وزن کم کرده یعنی قاشق دوم حالش بدمیشه حتی نذر کردم فقط مشکل دفعش حل بشه ک خییییییلی اذیتیم
مامان آرشا و آیهان مامان آرشا و آیهان ۴ سالگی
میخوام یکم دردودل کنم🥺
میدونم از دستشویی نرفتن آرشا خیلی گفتم ولی امشب حالم خرابه ازصبح همه کار کردیم که بره دستشویی کلی تلاش کردیم زنگ زدم مامانم اومد شیاف گذاشتیم دارو دادیم ولی باز خودش رو نگه میداره ازصبح تاحالا ۷بار شستیمش دستشوییش میگیره وایمیسته اینقد جیغ میزنه و‌گریه میکنه تا خوب بشه
امروز حالم خیلی بد شد چون کل روز تو اتاقش بود نتونست بیاد پیشمون هی حس دفع میگیره و نمیخواد ما ببینیمش
نتونست هیچی بخوره میگه دستشوییم میگیره حتی خوراکی موردعلاقش رو دادم هیییییچی نخورد بچم ترسیده هی میاد بوسم میکنه و گریه میکنه
حاضرم بستریش کنم ولی اب شدنش رو نبینم همه کار کردم هرکی هرچی گفت انجام دادم اصلا حاضر نمیشه دفع کنه حتی تو شلوارش
گشنشه بیچاره کلی وزن کم کرده عصبی شده
امروز اینقد جیغ کشیدم گریه کردم نذرکردم دعاکردم چرا خوب نمیشه هی داره بدتر میشه میخواستم مهد ثبتنامش کنم
کل روز عرق کرده بخاطر نگه داشتن مدفوع و تو ی گوشه تو اتاق کز کرده و گریه میکنه و لب به غذا نمیزنه شما بودین تحمل میکردین؟
بعد از مدتها دوباره حمله استرسی بهم دست داد
چیکارکنم؟دردیه که درمان نداره صبرم تموم شده م
مامان دریا 🌿 مامان دریا 🌿 ۴ سالگی
سلام ی درد دل مادرانه شبا میشه دخترم میخابونم تا یکم بدنم اروم میشه عذاب وجدانم شروع میشه برای مظلوم بودن دخترم دلم میسوزه طفلک خیلی مظلومه از خودش دفاع نمیکنه تو این دنیای کثیف ک ماها ادم گنده اییم موندیم من چند روز دندون درد دارم حوصله ندارم 😔بچم دعوا کردم الکی نبود سر این ک دست ب گاز نزنه گوشی زیاذ نگاه نکن یکم بازی کن خودت از وقتی دنیا اومد براش هم مادر هم رفبق هم خواهرم مغزم برای بازی کرذن کم اورده خیلی باهاش خرف میزنم سر هر مساله با بازی بهش میفهمونم باز انکار ن انگاز 😔 شهربازی میبرم بچها ازیتش میکنن نمیدونم چرا دفاع نمیکنه بخدا ن میزنمش ن انچنان برای هر چی دعوا کنم هر چی بخاذ از خودم میگذرم براش فراهم میکنم ی مادر تنها خودم بزرکش میکنم با ی پدر ک همش میکه بچه چیزیش نشه بشه خدای نکرذه تقصیر منه🥲کنترل اعصابم ضعیف شده درد دل ما مادرا عین تراپیه من دارم اب مبشم نکران دخترممم 😔 همش ذعا میکنم خدایا مراقبش باش خیلی مظلومه بعضی وقتا میگم جنبه نداشتم چرا بچه دار شدم خیلی مادر دل نازکیم 🦋♥️
مامان آرشا و آیهان مامان آرشا و آیهان ۴ سالگی
مامانم میگه بچه هاالان همه چی دارن و قدر هیچی رو نمیدونن داشتم فکرمیکردم چقد حرفش درسته
من مادر حساسی ام ازهرنظر مثلا بچه ام همیشه خوشتیپ باشه لباساش کهنه نباشن چیزی که بخواد واسش بگیرم خوراکیا مفید و مقوی بخوره
تفریح داشته باشه و بقیه چیزا که اخلاقی هستن
از نوزادی بهش حساس بودم تقریبا هرروز تقاضا خوراکی یا اسباب بازی داره و این شده عادت
حتی در حد ی خوراکی کوچیک
اسباب بازی خییییییلی میخره دیروز واسش ۵۰۰تومن هزینه کردم و امروز میگه من اون اسباب بازی رو نمیخوام و ختی یک ساعت سرگرمش نکرد
داشتم عصرونه اماده میکرد و بشقاب رو گذاشتم جلوش و بعد دیدم همش رو ریخته و میگه ک دوست ندارم بخورم
میدونم همه چی دراختیارش گذاشتن کاردرستی نیس اینم بگم از نظر تربیتی باهاش مشکل نداریم با احترام هرسری تشکرمیکنه مشکل ما قدر ندونستنه
اونقدر دراختیارش گذاشتیم که سیرشده وضع مالیمون بدنیس میتونیم هرچی بخواد تهیه کتیم ولی متاسفانه دیگه چیزی خوشحالش تمیکنه
دلش میخواد همه چی رو امتحان کنه ولی زود زده میشه
هرموقع هرخوراکی خواسته زود واسش تهیه کردیم و الان میلی به خوردن هیچی نداره و نصفش رو میخوره و بقیش رو میندازه سطل اشغال
میدونید چی میخوام بگم ممکنه بچه پرتوقع بشه خواسته هاش بیشتربشه میدونم ولی کاش قدربدونه کاش بیشتر استفاده کنه خراب نکنه