پسرم دیگ دیونم کردا
درست حسابی شیر نمبخوره
موقع خواب منو میکشه همش گریه میکنه
غذا ک تو طول روز میخوره زودی دسشویس میکنه والا بعبد بدونم چیزی جذب بدنش بشه
خیلی بهانه گیر و نق نقو شده من دوباره برگشتم به روزای اول زایمان ک تکلیفم با خودم معلوم نبود بخدا هنوز شام نخوردم

یکمم سرما خورده🥲🥲🥲🥲

الهی بگردم
خیلی سخته
حالا پسر من لاغریش به کنار
جدیدا شبا هم نمی‌خوابه اصن واقعا از کمبود خواب دارم میمیرم
نه شیر درست میخوره نه می‌خوابه
هر جا هم میبرم میگن چقدر لاغره😞

شاید داره دندون در میاره بخاطر همین انقد اذیته
چون بچها معمولا اگه بد خواب نشن و مشکلی نداشته باشن و باهاشون زیاد بازی کنی خیلی اذیت نمیکنن

احتمالا داره دندون درمیاره

بنظرم هرچی بزرگتر میشن سختتر

الان چن کیلوعه

خوابوندنشون سخت ترین کاره دنیاست
من زانوم ورم کرده دیگه

دقیقا

گاهی وقتی میگم کاش میشد ی دو روز تنها بودم تا مغزم آرامش میگرفت

بچه منم دستشویی زیاد میکنه و لاغره
غذا زیاد دوست داره ولی وزن نمیگیره شیرکم میخوره.
موقع خواب خیلیییییی اذیت میکنه
میزارم کالسکه و بانوچ
باز بهتر میخوابه
اگه سینه میگرفت خوب بود زیر سینه میخوابید

آدم فکر میکنه روزای بلاتکلیف همون اولا بودن درحالی هر روززز که بزرگ میشن دردسراشون بیشتر از قبل و شرایط نامعلوم ترررر