۱۲ پاسخ

از منی که دو تا دارم بهت نصیحت اصلا نیار بخدا همش جنگ اعصاب دارم نه جایی میتونم برم نه تو خونه آرامش دارم پسرم ۹ سال ودختر م ۵ سال واقعا دیونه شدم از دستشون شوهرم که اصلا تو هیچ کاری کمک حالم نبوده ونیس

وقتی ب شوهرت امیدکمک نداری ب هیچ وجه دومیو نیار

اگر میخای بچه دوم بیاری برا خودت بیار اگر فک میکنی حال خودت با بچه های بیشتر خوبتره بیار شوهرت کمکت نمیکنه نسخه هیچ کسی هم بدرد تو نمیخوره چون تو خودت باید خودتو بشناسی از شوهرتم امید کمک به صورت خود جوش نداشته باش مردا رو باید بکنی تو پاچشون حی بگی وااای خستم وای حالم بده توروخدا فلان کارو برام کن

من با هیچ قضیه ای کار ندارما ولی بچه آوردن خیلی خییییلی مهمه.خدا پسرمو برام حفظ کنه اما اگه بدنیا نمی‌آوردمش بهتر بود.

خیلی سخته چه کمک داشته باشی چه نداشته باشی اصلا نیار الان آرامش داری

ببین منی ک کمک دست داشتم زیاد
شوهرمم کمک بوده همه کار میکنه
عمرا بچه بیارم
واقعا موندم تو این زمونه چرا بچه میارن
برق و گاز برا خودمون نیس انرژی نداریم
من عذاب وجدان همین یدونم دارم کاش نمیوردم

ادمها هییییچ وقت عوض نمیشن ! عوضی تر میشنا ولی عوض نه ! نکن انکارو

منم با اومدن بچه سدهمش فحش ودعوا

بنظر من دوتاش کن...تنها نمونن ولی بقول دوستان سخته دعوا هس ولی تنها نیس بچت

واقعا همین طوره ....

مردا بعضی هاشون همین هستن یکیش شوهر خودم متاسفانه اصلا کمک نمیکنه 😔😔😞😢😢😭😭

سلام ببخشید عزیزم مگه دیشب چه اتفاقی افتاده؟؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام یه مشورتی باهاتون دارم دیروز که می خواستم ماهلین رو ببرم پیش دکترش گفت خواهرشم بیار گفتم باشه و بردمشون هر دو همزمان تو اتاق بودن من بیرون نشسته بودم چون نمیزارن مادر باشه ولی بیرون کاملا صدای خانوم دکتر میاد جلوی هر دوشون تمرین گذاشته بود ماهلین اصولا وقتی همزمان با هم بخوام تمرین کنم همکاری نمی کنه و انگار اعتماد به نفسش پایین میاددیدم دکتر هی داره بهش تذکر میده که ماهلین بالای صفحه رو نگاه کن ماهلین بیشتر دقت کن بعد دیدم عصبانی شد سرش یه کمی داد کشید و دعواش کرد که چرا اینجوری می کنی اونم افتاد به گریه هی بهش می گفت گریه نکن توجه کن و درآخر گفت ببین خواهرتو من می دونم وقتی با هم بخوام کار کنم‌ماهلین اذیت می کنه در بیشتر مواقع و من و باباشم دیوونه کرده با این کاراش لجبازی داره هیچکس غیر از من بچشو نمیشناسه ولی من میگم من بی سوادم مادرشم و یه دیپلم ساده دارم ولی چرا دکتر مملکت اینجوری باید رفتار کنه اگه تنها بود اینقدر ناراحت نمیشدم ولی چون خواهرشم باهاش بود میگم اعتماد به نفس بچه رو سرکوب کرده من از این لحاظ خیلی ناراحت شد این خانوم استاد مشاوره بچه هامه من با مشاورشون راحتم گفتم تلفنی جریان دیروز رو باهاش در میون بزارم کار و تشخیص خانوم دکتر عالیه ولی این رعتارشو نپسندیدم و بهشم گفتم اینا با هم باشن اذیت می کنند و به صورت جداگانه خیلی عملکردشون بهتره تا وقتی با هم کار بشه بعد جلوی ماهلین گفت دلوین خیلی بهتره ولی این اذیت می کنه خوب این بچه می فهمه احمق که نیست ماهلین خیلی دختر حساسیه و زود بهش برمی خوره من فوق العاده از این کاره خانوم دکتر ناراحت شدم به نظرتون چی کار کنم ؟؟نمی تونم درمانشم قطع کنم به نظرتون گذشت کنم اینبارو؟؟یا تذکر بدم ؟؟