۹ پاسخ

عزیزم ولشون کن محلشون نده اصلا همونجور ک خودت میدونی بزرگش کن حرفای مردم همیشه هست فقط باید اهمیت ندی

🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🛑🛑🛑🛑🛑عزیزم من توی تاپیک های قبلیتون‌ راجع به شربت اشتها پدیابست خوندم.خواستم‌ببینم جواب گرفتین.دخترمن کلا کم وزنه حالا غذاییش بد نیست بعضی چیزاروراحت میخوره نباید دنبالش بدوئم تا بخوره اما این شربت روگرفتم بهش بدم تا اشتهارش بیشتر شه بتونم شیر خشک روحایگزین شیرخودم کنم شاید کمی وزن گرفت.شما راضی بودین.....عذر میخوام بیربط بود بود سوالم

مدال افتخار و دست به دست کنید برسه به دست مادر اون بچه😂

منم آراد میزنه بغل میکنه بعد میزنه انقد بدم میات میگم بهش نازی کن ولی اون. میزنه منم دوست ندارم اعصابم خورد میشه

نه عزیزم من با نفرت موافقم اگه کسی هم به دخترم بگه بزن یا به زدن تشویق بکنه خودم سریع همون موقع به دخترم میگن نه مامان زرن بده بچه باید از نطر کلامی وصحبت کردن قوی باشه که بتونه با صحبت کردن حق خودشو بگیر نه با جنگ ودعوت جنگ دعوا قانون جنگل که مخصوص انسانهای با خلق وخوی حیوانی

من یه دوستی دارم بچش ۲سال و نیمس اینقد این بچه پسرمنا زد و همیشه بغلم بود نمیتونستم بزارمش زمین الان که پسرم بزرگ شده پسرم میزندش و من چقد معذبم و بازم همش تو بغلمه دوس ندارم بزندش ولی فقط و فقطم همون یه بچه را میزنه انگار یادش مونده

نه بابا خیلی بده از الان‌به بچه خشونت یاد بدی

منم اصلا دوست ندارم بزنه هیچ بچه ایو هیچوقت دست روش بلند نکردم اجازه ندادم کسی صدا بلند حرف بزنه باهاش ولی خیلی بچه ها رو میزنه خانواده من شلوغ همش بچه است از روشون یاد گرفته دعواشم کنم بدتر میشه ولی بهش هی میگم نزن بوس کن ناز کن اخرم میزنتشون حتی بچه ها بزرگ تر از خودش

پسر مک بصورت ژنتیکی میزنه من بهش یاد ندادم اصلا هم تاحالا نزدمش
خدایی مادر اون بجه ۲ ساله میزنه؟

سوال های مرتبط

مامان جوجه♥️♥️ مامان جوجه♥️♥️ ۱ سالگی
خانما نمی‌دونم حق با منه یان ...من دیشب خونه مادر شوهرم بودیم دختر خواهر شوهرم جوریه که مثلا اسباب بازی هرچی که پسر من برداره اونم میخواد مصلا اگه پسر من ماشین برداره گریه که ماشین می‌خوام میدیمش من دست پسرم چیز دیگه میدم باز گریه می‌کنه که اونو می‌خوام سر همین قضیه پسر من اعصابش خراب شد جیغای بلند زد کلا چند وقته اعصابش خراب میشه جیغ میزنع ...خواهر شوهرم یک داد بلندی سر بچم زد که بچم تو کرد گوشه ای ...یعنی به تمام معنا انگار تیر زدن تو قلبم...بدم اومد که اینجوری دوبار سر بچم داد زده با این که من تا الان نازک تر از گل به بچش نگفتم ...اون موقع حرفی نزدم گفتم چهارتا شاید بزارن روش تحویل شوهرم بدن ..به شوهرم گفتم میگه عمشه دیگه حالا داد بیداد کرده ..میگم خب چرا بچش بچه منو اذیت می‌کنه سر بچه خودش داد نمیزنه اونم در این حد که بچه تپ کنه گفت ولش کن ادامه نده ....الان میگم کاش جوابشو داده بودم خودم فوقش از شوهرم یه چک میخوردم ...اینقد از دیشب بهم ریختم که مثل ابر بهار دارم گریه میکنم ....نمی‌دونم میگم شاید من حساس شدم شلوغش کردم 😔
مامان مهرا مامان مهرا ۲ سالگی
مامانا سلام
امروز با دخترم رفتیم خانه بازی
کلا دوسه بار رفته
امروز بچه هایی رو که میدید به وسیله ای که بازی کرده باهاش دست میزنن
جیغ میزد و میرفت که مثلا بگیره
من درگوشش میگفتم باید نوبتی باشه و از کسی وسیله نگیریم و از این حرفا
یه زنه که پسرش خیلی مظلوم بود و دختر من چیزی ازش میخواست سریع میداد
یهو اومد در نقش مادر خیلی خوب و گفت الان وقت اموزش نیست
تو گوشش نخون
گفتم پس کی وقتشه !
خونه که تنهاست
الان که تو موقعیت باید بگم
بعدش گفت من تو خونه صبح تا شب دارم با بچم حرف میزنم لبم خشک میشه
گفتم والا ما هم همینیم
تو خونه گفتن یه طرف الان که تو شرایط و داره میبینه بطرف
بعدم اول باید بذاریم خودشون باهم کنار بیان شابد بتونن حل کنن و دپست شن
خیلی ناراحت شدم
از اینکه همه شدن متخصص بچه داری و به خودشون اجازه میدن به دیگران راه یاد بدن
دختر منم تجربه های اولشه
خیلی دوست دارم تو این موقعیت ها فرار بگیره و خودش حل کنه مشکلو یا اگر منجر به درگیری چیزی بود خودم ورود کنم