۱۰ پاسخ

آخه بله متاسفانه بعضيا خیلی بیشعور تشریف دارن

کلا باهاشون رفت و آمد نکنید

من جات بودم شام‌نخورده پامیشدم میومدم خونه

همون موقع باید پامیشدی میگفتی من بچم اولویتمه وقتم داشته باشم سعی میکنم باهاش بازی کنم نه که مریض داری کنم اه اه چه ادم مضخرفیه ایشون

ب شوهرت بگو خب چقدر آدم گاویه‌

چقد بیشعوره
من بودم میگفتم شاد میشی بچه منو مریض میبینی ک اینجوری میگی

خب همینجوری فک میکنه ک بچش مریضه همش

سریع قطره سدیم کلراید میریختی بینیش

وقتی ایجوری خودت از صاحب خونه معذرت خوای کن بلندشو برو خونه خودت علتشو بگو که ایندفعه دخترم مریض شد کلی اذیت شد ولی خودمونیم چه خواهر شوهر ی داره آخه آدم با بچه مریض بلند میشه میره مهمونی

😑😑😑😑😑ای خدا

سوال های مرتبط

مامان fateme7777 مامان fateme7777 ۱۶ ماهگی
هر دفعه میرم خونه ماددشوهرم بچم مریض میشه هی بهشون میگم اگه کسی مریضه بهم بگین نیام  بچم یکسالشه بدنش ضعیفه سریع مریض میشه کلا بد مریضه باز میرم اونجا میفهمم یکی مریضه بهم نگفتن 

مادرسوهرم بچمو برد خونه اشناشون طرف درد شکم داشت مث اینکه ویروس داشته بچم ازش گرفت ۴ روزه بچم اسهال شدید هیچی نمیخوره بدنش کم اب شده تب میکنه دیشب به خواهرشوهرم پیام داد جال دخترپو بپرسه  گفتم چرا مامان بردتش اینجودی بشه گفتم حس میکنم سلامتی  بچم براشون مهم نیست گفتم اینقد عصابم بهم ریخته این همه میگم بچن  ضعیفه بهم بگین  کسی مریضه باز همه یادشون میره گفتگ بچم داره از بین میره هیچی نمیخوره خمینجور باشه باید ببرمش بستریش کنم دیشب جواب نداد امروز چواب داد مامان گفت اون ویروی نداست شکم درد داره همیشه دکتر میرفت تحت نظره .. گفتم من یک هفته بچمو هیچ جا نبردم هیچکسم مریض نبود جز اون ... گفتم من الان اصلا حوصله بحث کردن درمورد این قضیه رو ندارم بچم داره از بین میره ما دنبال چی هستیم   اونام دیگ جواب ندادن مادرشوهرم حتی زنگ نزد حال جانا رو بپرسه مث اینکه رفت تو حالت قهر. .. شوهرم گفت کار خوبی کردی
بنطر شما بد حرف زدم ؟؟
#بارداری# زایمان
مامان مَهزاد مامان مَهزاد ۱۶ ماهگی
مریض شدن خر است گلو درد خر است🤣😬
دو روزه دخترم مریض شده آبریزش شدید داره تک توک سرفه میندازه، اولش گفتم شاید حساسیت بعد دیدم فینش سبزه فهمیدم سرما خورده حالا دیروز شوهرم زنگ زد که گلو درد دارم میمیرم 😩 ( قیافشم اینطوری بود🤭)
امروز هم خودم گلو درد شدم و بدن درد دارم😖😖


صبح بیدار شدیم دخترم هیچی نمیخوره صبحونه بهش شیر دادم بعد دارو دادم بردمش پارک کلی بازی کرد دویید کلا خاکی شد خلاصه خیلی خوش گذشت بهش اما چون مریض بود مثل همیشه اکتیو نبود سست بازی میکرد،
( چون مریضه گفتم بازی کنه خسته بشه راحت بخوابه و اینکه آفتاب سر ظهر برای بدن بچه مفیده، اینم بگم پیرهن آستین دار تنش بود شلوار ساق بلند)
خلاصه که اومدیم خونه بردمش حموم، چون دماغش همش کیپ میشه اول آب داغ باز کردم حموم پر بخار شد بعدش رفتیم داخل، حموم و آب بازی بعدش اومد ساعت ۱۲ نیم بود شیر خورد خوابید، منم پاشدم کارای عقب افتاده رو انجام دادم، از اون موقع که مهمون داشتیم هنوز لحاف تشک هارو سره جای خودش نچیده بودم 😬 توی اتاق رو هم بود اما مرتب نبود الان ریختم جمع کردم، کلی ظرف دارم که باید بشورم، شامم درست نکردم 😅 یه شام مریضی بگین😂

یکم دیگه هم باید برم خونه دوستم کارم داره بعدش برم بازار برای مامانم یدونه شومیز خوشگل بخرم ( تولدش گذشت من هنوز وقت نکردم برم بگیرم)

آخر هفته هم احتمالا بریم شهرستان اما خب هنوز مشخص نیست رفتنمون، باید به فکر اینم باشم😬😖

آها راستی چند تا پارچه خریدم میخام برای دخترم لباس بدوزم هنوز وقت نکردم 😅😅🤭🤭