نمیدونم چرا یهو دلم خواست یه بچه دیگ بیارم😂🫥
اما غلط کردم
اخه اریا بچگیش خیلیییی اروم بود اگ بچه بعدیمم همینقدر اروم باشه کارم آسونه😂
اما نمیخوام
شما چی؟ب فکر بچه دوم هستین؟

دختررررر تو هنوز به همسرت اعتماد نداری بعدا میخای بچه دوم بیاری 😳😳😳

ای بابا نوزادی منظورم بود😂😂اخه هنوز بچست ک

منم گول بچه اولم رو خوردم دومی اومده دهنم سرویسه کمرم خورده سرم داره میترکه از بی خوابی پاهام داره می‌شکنه از بس سرپام 😂

بچه ها از نظر اخلاق و رفتار مث هم نمی شن با امید اینکه مث اولی باشه نباس قصد کنی.
من خودم بچه دوست دارم فعلا شرایطش بدنیش رو ندارم اگه قسمت باشه بازم دوست دارم داشته باشم

دختر منم نوزادی واقعا اروم بود ولی هر چی بزرگتر میشه بیشتر اذیت میکنه 🫣

عزیزم هر چند وقت یبار شیطون توی همین سن ها میاد طرف ادم میگه بچه دوم بیار شما باید شرایط خودتو بسنجی از نظر مالی میتونی؟؟ اعصاب دوتا بچه رو داری؟؟؟ یکبارم اذیتت نکرده اولی؟؟؟

ومنی که میگفتم غلط بکنم بچه بیارم ولی الان ۳تا دارم😂ولی عاشق اینم دورم شلوغ باشه الانم عاشقشونم

من که فعلا خیرررررر

منکه دخترم تا ۳ماه فقط هرلحظه هر ثانیه بغلمون بود سه ماه کامل نخوابیدیم منو شوهرم فقط میگردوندیم بارداریم که نگم افتضاح بود تا وقتی زایمان کردم فقط بالامیاوردم ولی اگه بدونم بچم ارومه و بارداری راحتی دارم حتما مباوردم ولی شوهرم میگه من ارزوم داشتن یه دختر بوده حالا خدا حفظش کنه برامون دیکه نمیخوام

شوهرم هی میگه ی دونه دیگه که باهم بزرگ بشن دیگه میگم فعلا نه واااای خ سخته 😬😑😶

نه اصلا بارداریم مزخرف فشار خون. سرویکس پایین استراحت مطلق و پساری و شیاف آخرم ۳۱ هفته زایمان کردم و ۴۰ روز بچم دستگاه بود

من دلم میخواد ولی دلم غلط می‌کنه ۳ماهه جوجه خانم باس........نمو پاااااره کرده 😑😐

من پسرم خیلی اروم بود گفتم یه بچه دیگه بیارم دخترم دیگه پشیمونم کرد درشو تخته کردم همین دوتا بسه

من نه نه نه😂

وای منم با خودم میگم چ خوبه بعد از یکسالگیش حامله بشم با هم بزرگ بشن ولی اصلا شیرخشک نمیخوره حتی شیشه هم نمیگیره دیگه منصرف میشم . شاید بعد دوسالگیش فوری اقدام کنم

دقیقا منم اینجوریم یبار میگم بچه میارم باهم باشن یطرف دیگش میگم این یکی پدرمنودراورده چ برسه به دومی 😂😂

انیسا همه چیش عالی بود عالی از نظر آرومی همه چی ولی حالا حالا فکر دومی نیستم

وای دقیقا همین اشتباه بزرگه!!
من پسربزرگم ایقد اروم بود نفهمیدم چطور بزرگ شد
اما مهیار دمار ازروزگارم دراورده ینی ی چیز متفاوته عجیب

پسر منم نوزادی خیلی آروم بود شوهرمم خیلی دوست داره و می‌دونم واقعا کمکم می‌کنه ولی از بس بارداری سختی داشتم اصلا دلم نمیخواد