خیلی سخته که نوزاد داشته باشی
اون یکی بچتم سرما خورده باشه تب و لرز داشته باشه
جفتشون بهم احتیاج دارن
نمیدونم به کدومشون برسم 😢
جفتشون هم از هم دور کردم که بچه کوچیکم مریض نشه
ولی همینجوری استرس دارم

کاملا درکت میکنم عزیزم دقیقاً حال و روز الان شما رو من طی این دو هفته داشتم شب قبل زایمانم بچه اولم تب کرد اونم برا بار دوم بعد چهار پنج روز که تازه خوب شده بود. کل زایمان و بعدش که بیمارستان بودم تمام فکر و ذکرم پیشش بود و مرتب با تلفن وضعیت شو چک میکردم و میسپردمش اول به خدا و بعد به مامانم یا همسرم که نوبتی پیش بچه م و من بودن، بعدشم که اومدیم خونه تا یک هفته مریض بود تب و لرز شدید و سرفه های شدید و خلطی وحشتناک ، دو بار بردیمش دکتر تا خوب شد، خیلی استرس داشتم که نوزادم نگیره،‌چون خودمم گرفته بودم ازش و با این حال زارم بعد زایمان و با کلی بخیه مریض هم شده بودم و سرفه های وحشتناک داشتم اما خدا رو هزار بار شکر نوزادم نگرفت

خیلی سخته عزیزم میگذره تحمل کن مامان قوی

خدا قوت بده بهت