اره بابا دیروز جات خالی ختم بودیم خونه یکی از اشناهامون رفت گل کاکتوسو از گلدون دراورد از ریشه بعد رفت یه لیوان دستش بود داشت آب میخورد محکم پرت کرد شکست یعنی من آب شدم رفتم باز خوبه خونه خالم بود وگرنه.....
بله دختر منم ، فک کن من دیگه جاهای غریبه بدون همسرم نمیرم چون نمیتونم کنترل کنم. ولی خونه مادرشوهر و مامان خودم میریم. فقط باید کنارش باشم که مثلا از مبل یا تخت نپره
دیشب ماهم خونه مادرشوهرم بودیم پسرم پدرمونو دراورد البته این با وسایل خونه کاری نداره میگفت فقط بریم بیرون بریم بگردیم نصف شبم نمیدونم چرا تب کرد ب نظرم بی قراریاش با تبش بی ربط نبود چون هیچ وقت دراین حد کلافه نبوده تا حالا
وای پسر منم دیروز بغل مامانم جلو ماشین نشسته بود تو بزرگراه یهو درماشین باز کرد.....وووواااای انقد وحشتناک بود مامان محکم بغلش کرد تا شوهرم ترمز کرد وگرنه خدای نکرده هردوشون میفتادن ....خدارحم کرد...برگشتیم خونه هرچی دم دست باشه از پنجره میندازه پایین
همه بچه ها همینن والا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.