سلام مامانا خوبین
من که امشب فکروخیال ولم نمیکنه😭
من مادر بدیم
هرروز حداقل یکبار کارنو دعوا میکنم سرش داد میزنم
حتی تا حالا شده زدمش مثلا یدونه زدم تو سرش یا یدونه زدم باسنش😭
چیکارکنم از این‌وضعیت نجات پیدا کنم بخدا حالم از خودم بهم میخوره
من دارم با اینده ی ادم بازی میکنم با شخصیتش با عزت نفسش
همه ی اینارو میدونم و باز انجام میدم یعنی اصلا کنترل خشم ندارم
میدونم کارم چقدر اشتباهه هربار میگم دیگه از فردا رفتارمو‌درست میکنم اما باز موقع عصبانیت همون رفتار اشتباه قبلو‌تکرار میکنم
خسته شدم از خودم
دلم برای بچم کبابه😭

همه همینیم.
خسته میشیم گاهی بی حوصله ایم،گاهی دلمون میخواد تنها باشیم.
خودت رو سرزنش نکن.
بنظرم بیشتر براش وقت بزار کنارش باش باهاش بازی کن که کمتر کار خطرناک و بد انجام بده که عصبانی نشی خودت

به این فکر کن که این طفل معصوم ها به خواست ما پا به این دنیا گذاشتن پس باید همه جوره در برابرش صبر و تحمل داشته باشی گناه داره طفلی اون الان شما رو پشتیبان و حامی خودش می‌دونه می‌دونستی با هر بار کتک زدن بچه یه سلول از مغزش میمیره نکن این کارو مامان نمونه و مهربون از فردا خواستی عصبی بشی یا بزنیش سریع صلوات بفرست و چشماتو ببند و یه نفس عمیق بکش بعد به دستای کوچولوش نگاه کن ببین آخه این ظرافت و کوچولویی زدن داره🥹🥹

یک قرص ارامبخش هست گیاهی به داروخانه بگو بدون‌نسخه است چون گیاهی خیلی خوبه اعصابت اروم میکنه اسمش یادم نیس الان

میشه درخواست بدی من پرم گلم

ماهم همینیم ناراحت نباش

همیشه اینطور هستی یا یه وقتایی مثلا من خودم نزدیک پریود که میشه خیلی خیلی عصبی میشم سر بچه ها و شوهر خالی میکنم 😃😔

عزیزم منم همینطورم هیچوقتم خودمو نمیبخشم بخاطز این رفتارم بقیه ام ک میان بهت خس ناکافی بودن میدن خودشون بدترن فقط باید سعی کنیم بهتر بشیم

به نظرم اون لچه عصبانیت نمیکنه مشکل یه چیز دیگس اون مشکله هر چی که باور واسه همون هست هر کس یه جوری یکی از شوهر یکی خانواده خودش یکی خانواده شوهر تقریبا همه بی پول مال همست گلم

من رفتم دکتر قرص داد بهم اروم تر شدم

منم همین حسو الان دارم چون ده دقیقه پیش بخاطر اینکه خوابش میومد و مقاومت میکرد دعواش کردم و زدم تو پهلوش ب ثانیه نکشید عذاب وجدان گرفتم ولی دست خودم نبود خیلی خستم و روز اول پریودی امشبم تو مهمونی کلی اذیتم کرد

ببین عزیزم، ما اصلا مادر بدی نیستیم، نمیگم دعوا و زدن بچه ها اشکال نداره، ولی خب ماهم یه وقتهایی کم میاریم، دست خودمون هم نیست، من خودم تا قبل اینکه مادر بشم، آبجی هام و زن داداش هام یه وقت بچه هاشون دعوا میکردن من حرص میخوردم، میگفتم من بچه داشته باشم از گل نازکتر نمیگم و این حرفا، ولی الان بارها شده که دعواش کردم و سرش داد زدم، ولی همون موقع سریع بفلش کردم و ازش با بوس و فشار معذزت خواهی کردم.

فکر کردم خودم این متن رو نوشتم،دقیقا حرف منو زدی،از بعد زایمانم خیلی عصبی شدم دست خودمم نیست،فکر کنم باید بریم دکتر قرص آرامبخش بگیریم

وقتایی که ذهنم درگیر یه موضوعیه یا باهمسرم همون روز بحث میکنم این اتفاق برای منم میفته اما من نمیزنم سرش داد میزنم و عصبی میشم و مثل شما اخرشب عذاب وجدان دارم تلاش میکنم دوباره تکرار نشه ولی بازم میشه

ریشه عصبانیتت رو پیدا کن. از چی انقد خشمگین میشی
و خواهش میکنم تو سرش نزن 😞

عزیزم توهم انسانی سخته کنترل همه چی درست میشه آروم باش این فکرها رو دور کن از خودت

ببخشید اگه سوال شخصی میپرسم رابطه ات با همسرت اوکیه