دیروز از ظهر تا شب مهمونی بودیم.
پسر بزرگم که از ظهر بازی میکرد و فوتبال میکرد تا شب. امیرطاها هم هی چرت میزد و بیدار میشد، یکم میخندید و باز دوباره میخوابید. دیگه هربار بیدار میشد بغل یکی میرفت. شب ساعت ۹ که خواستیم بریم خونه هردوتا پسرا توی ماشین خواب بودن.
تا کلید انداختیم توی در و وارد خونه شدیم جفتشون بیدار شدن و شروع کردن به گریه کردن. امیرحسین گریه میکرد و میگفت «حالممممممم بده» و عرق سرد کرده بود و هی سرفه میکرد، هر لحظه نزدیک بود هرآنچه از صبح خورده بالا بیاره، جیغ میزد که مامان باید بیاد پیش من بخوابه. از اون طرف امیرطاها از تهِ حلق گریه میکرد و شیر میخواست تا آروم بشه. رفتم امیرطاها رو بیارم که سه تایی پیش هم بخوابیم دیدم امیرحسین گریه میکنه که «فقط مامان تنها پیشم بخوابه» 🤦🏼‍♀️
خلاصه به هر بدبختی بود امیرحسین ساعت ۱۰ خوابید.
ولی امیرطاها هیچ جوره آروم نمیشد. میذاشتمش زمین گریه میکرد که بغلم کن. بغل میکردم گریه میکرد که شیر میخوام. شیر میدادم گریه میکرد و نمیخورد. عوضش کردم، ماساژش دادم، هرررررررکاری میکردم آروم نمیشد ! اصن توی این ۴ماه اولین بار بود این شکلی میدیدمش. دیگه نمیدونستیم چیکارش کنیم ! شوهرم میگفت «باز فلانی این بچه رو بغل کرد و تنظیمات بچه ریخت بهم»
راست میگه تا حالا یکی دو دفعه این اتفاق افتاده بود که بغل این شخص خاص که میرفت شب تا صبح پدر ما درمیومد ولی بازم نه این شکلی ! خلاصه که ساعت ۱:۳۰ خوابید.
جفتشونم صبح ساعت ۵:۳۰ بیدار بودن و توی سر و کله ما 🤦🏼‍♀️

نمیدونم واقعن ! جوری نبود که بگم خسته شده و گریه میکنه ! شاید واقعن انرژی بعضی از آدما بچه ها رو بهم میریزه 🤦🏼‍♀️

۵ پاسخ

من از هر مهمونی که برگردم سریع برا دخترم اسفند دود میکنم، خیلی آروم میشه، گاها بعضیا انرژی منفی میدن واقعا ،بچه ها هم حساسن سریع جذب میکنن

بچه رو جایی ک می‌برید نباید دست ب دست کرد هی بغل این و اون نباید بره. انرژی بعضی آدما واسه طفل معصوم سنگینه خیلی اذیت میشن.

زودی اسفند دود میکردی براش و ایت الکرسی میخوندی تا اروم شن

کلا بچه ها مهمونی و جاهای شلوغ اذیتشون میکنه

تخم مرغ میزدی براشون.. اگه بلد نیستی تخم مرغ دور سرش بچرخون از پنجره بنداز بیرون

سوال های مرتبط

مامان شهرزاد مامان شهرزاد ۵ ماهگی
مامان ماهلین💖 مامان ماهلین💖 ۴ ماهگی
دخترا من تقریبا یک ماهه دخترم فقط برای باباش هی ناز میکرد یعنی هروقت میدیدش لباشو ☹️ اینطوری میکرد و باباشم کلی نازشو میکشید دخترمم وسط وسطش میخندید و میدید باباش نازشو میکشه با ناز هم براش گریه میکرد (گریه الکی و با همه گریه هاش فرق داشت) و وسط همون گریه هم با ناز کشی میخندید و فقط برای باباش اینطوری میکرد و گااهی برای من
الان اولین بار روز جمعه و دومین بار امروز از صبح تا ظهر ک خواب بود هر یکساعت پا میشد گریه میکرد هرچی بغلش میکردم باهاش صحبت میکردم نازش میکردم ساکت نمیشد پوشکشو عوض میکردم وقت شیرش بهش شیر میدادم و دیدم ساکت نمیشه بهش شربت دلدرد دارم گفتم حتما دلش درد میکنه ولی بازم اروم نمیشد بعد دقیقا تو دو روزش تا ظهر ک باباش میومد از پشت سر سلام میکرد(دخترم ندیده بودش) یهو ماهلین با صدای باباش چشاشو چهارتا میکرد با لبخند زل میزد ب من تا شوهرم میومد جلوش ک میدیدش میزد زیر خنده و ذوق میکرد و شوهرم بغلش کرد فقط میخندید و تا وقتی ک بود دیگ نه بهونه گرفت نه هیچی که حتی یک دفه شوهرم دادش بغل من رفت جای ماشین ماهلین دور و برشو نگا کرد دید باباش نیس یه طوری زد زیر گریه انگار کع یکی زدتش و تا باباش اومد و دوباره باباشو دید شروع کرد خندیدن بغل من بهونه میگرفت بغل شوهرم میخندید
یعنی از الان دیگه داره بهونه باباشو میگیره و باباییه؟😐
مامان توت فرنگی ها🍓🍓 مامان توت فرنگی ها🍓🍓 ۹ ماهگی
*خواب مستقل* پارت ۲
بعد از یک هفته بچه ها اون تایم براشون جا افتاده بود که وقت خوابشونه
دیگه ساعت ۷ که اماده میشیدیم برای خواب زودتر میخوابیدن قبلا تا ساعت ۹ شده بود طول میکشید
ولی بعد از یک هفته دیگه تا ۸ بچه ها خواب بودن

حالا وارد مرحله بعدی شدیم »»» باید کمکم رو کم میکردم مثلا تکون دادن رو کم میکردم تا دیگه کلا حذف شه
بعضیا هستن با شیر میخوابونن اونا هم روش دیگه داره (تو پارتای بعدی میذارم)

حالا روش کار چطوری بود؟
بعد از انجام روتین بچه ها رو چند دقه تو بغل تکون میدادیم بعد ک آروم میشدن میذاشتم توی تختشون (چون عادت داشتن به بغل گریه میکردن) دوباره بغلشون‌میکردم تکون میدادم آروم میشدن دوباره میذاشتم رو تخت ، روی تخت با شوش گفتن و دست زدن روی سینه اش آرومش میکردم(اصطلاحا میگن شوش تب) اگه باز گریه میکرد بغلش میکرد این کار رو تا زمانی که بچه ها رو تختشون بخوابن و تو بغلم نخوابن تکرار میکردم

این کار اوایل اصلا راحت نیست، شاید ساعتها طول بکشه
برای من ساعتها طول کشیده

من این کار رو ۳ روز مداوم انجام دادم تا بچه ها تقریبا عادت کردن

ادامه رو پارت بعدی میذارمم