عذاب وجدان کشته منو 😭😢
بالا میاره عذاب وجدان میگیرم(که کاش بعد شیرخوردن بخاطره یه لباس عوض کردن نمیخوابوندمش زمین اول آروقشو میگرفتم)
قطره گیر میکنه تو گلوش عذاب وجدان که(کاش بلندش میکردم ریزریز میدادم)
لباس تنش میکنم کریه میکنه(غذای وجدانم که کاش ارومتر با حوصله دستش میکردم)
تو حموم اب میره تو گوشش(عذابم که کاش دستمو میگرفتم رو گوشش)
و…

منم خیلی خود خوری میکنم دارم خودمو نابود میکنم همش احساس میکنم کارایی که میکنم کافی نیست

خودتونابودنکن توبچه داری ریلکس باش،ماهم همینجوری بزرگ شدیم.

منو هم وسواس کشت از توشاید یدونس من الان واس هرسه تا از نظر خودم کمی نمیزارم ولی عذاب وژدانم وسواسم همش میگم کمی نزارم

ن بابا عذاب وجدان چرا.داریم در حد توان مادری میکنیم دیگه.نابود نکنیم خودمونو با افکار

اشتباه میکنی عزیزم همه مامانا ناخوداگاه یه سری اشتباه های ریز میکنن نه اولین نفری نه اخرین نفر.یه کم صبور تر کارارو انجام بده غصه هم نخور.هیچ مادری قصد اذیت بچشو نداره که

منم بلد نیستم خیلی از کارها رو همین حسو میگیرم

خب این کارارو‌نکن که عذاب وجدانم نگیری

چسب گوش استفاده کن موقع حموم
قطره آد رو بالا میاره؟
اگه آد هستش با شیر مخلوط کن بهش بده بالا نمیاره
اگرم بعد شیر خوردن همیشه بالا میاره دکتر ببر قطره برا رفلاکسش میده دیگم بالا نمیاره