۱۴ پاسخ

والا چند وقتیه تو فکرم جداش کنم ولی انقدر وابسته هست خودمم بدتر، دیگه پشیمون شدم مگه چندسال کوچیکن، دیشب گذاشتم تو تختش خودمم پایین تختش نصفه شب بیدار شد دید پیشش نیستم جوری گریه کرد که قلبم درد گرفت، عادت داره نصفه شبا اگه یه کم فاصله گرفت میدوه میاد تو بغلم

من تازه گذاشتم اتاق خودش بهتره

من کنار دخترم جدا میخابم
شوهرمم با دختر بزرگترم جدا...
چون کنار هم نمیخابن باید جداشون کنیم

فعلا که رو زمین میخوابیم چون پسرم شیطونه هی وول میخوره میترسم از تختمون بیاد پایین اتاق خودشم نمیزارم چون صبحا بیدار میشه دنبال من میگرده

پیش خودمون یه کلیپ دیدن می‌گفت تا ششیال بوهباید پیش خودتون باشین نمی‌دونم وقد درسته

تو اتاق خودش تا یه مدت پابین تختش بودیم دیگه تو اتاقش میخوابه

پایین تخت تشک پهن کردم میزارم اونجا بخابه بیدار شد یکم میام پیشش آب یا شیر خواست بهش میدم دوباره میخابه باز من میرم رو تخت

پیش خودم دختر بزرگم کنار باباش

جدا اتاق خودش

پیش میخوابه گلم

ما والا از وقنی اومده تختمون نخوابیدیم جدا میخوابیم دیگه پیش من میخوابه زمین دخترم دوس دارم جدا کنم بره اتاق تختش

وسط خودمون خوابش که برد میذارمش تو تخت خودش ماهم پایین تختش میخوابیم

پایین تخت خودمون گوشه اتاق براش جا درست کردم دورشم بالشت چیدم..راحت میخابه

رو تخت خودمون وسط من و باباش

سوال های مرتبط