نصف شبی از بی خوابی و فکر کردن زیاد عذاب وجدان گرفتم..😟 سرچی؟؟سر اینکه من‌۵ماه پسرمو ازشیشه گرفتم یوعده شیر پاستوریزع میخورد اونم قبل خواب شبش توشیشه.. عذاب وجدانم واسه چیه حالا؟؟؟اینکه کارم درست بوده ؟؟؟🥺🥺🥺😟😟..
ازوقتی ازشیشه گرفتمش کمترشیر میخوره با خودم میگم اگ ازشیشه نگرفته بودمش بالاخره روزی یک وعده رو میخورد ولی الان ن😟😟🥺 شاید هفته ای یبار😟 واقعا ناراحتم.تو این ۵ماه بعضی وقتا شده بوده ک دوباره شیشه برم براش بخرم میگفتم‌گناه داره بچم☹️☹️☹️😟🥺
ولی دیگ داشت خیلی وابسته میشد .خانواده خودم ک میگفتن خیلی زود گرفتیش گناه داره الانم میگن. ولی خانواده شوهر بودن ک‌همش دخالت میکردن دیگ بررگ‌شده هنوز شیشه میخوره؟؟؟یا همی الانش هر دفعه میگن هنوز پوشکه؟نگرفتیش؟؟چقد تنبلی برا راحتی خودت پوشک میکنی؟؟؟؟🙃
همچی سخته ولی من یک مادرم.منم‌ک‌تصمیم میگیرم کی و چه زمانی کی بچمو از پستونک و شیشه و پوشک بگیرم..
میخوام اینو بگم بهت دوست خوبم بخاطر حرفای بقیه بچتو و خودتو اذبت نکن هرزماتی ک خودت و بچت امادگی داشت شروع کن تو هر زمینه ای ک میخوای اقدام کنی❤️ ب بقیه کار نداشته باش مردم همیشه حرف میزنن دهنشونو نمیشه بست..
حالا من با این عذاب وجدان نصف شبی چیکار کنم؟؟؟ عیبی نداره هفته ای یبار شیر خوردن؟؟؟🥺🥺🥺🥺😟😟😟🙏🙏🙏🙏🙏🙏

۱۱ پاسخ

بالیوان نی داربده گلم
پروسه پوشک گرفتنوتیرماه شروع کن

دختر من که لب به شیر پاستوریزه به هیچ عنوان نمیزنه..من چی بگم پس

خانواده شوهر اگر زر نزنن بعیده

چه عجله ای دارید برای شیشه و پوشک و پستونک گرفتن
انگار مسابقه است
بزارید بچه ها با آرامش جدا بشن
اونکه یه بار در طول روز شیر میخورد تو شیشه اجازه میدادی بخوره

خونواده شوهرت ک بد نمیگن هم پوشکشو دیر گرفتی هم شیرش هر چی بزرگتر بشن برا ایکارا بیشتر اذیت میکنن پسرم از یسال سه ماه اززشیر گرفتم هیچ نوع شیری هم نمیخوره همون موقع هم از پوشک گرفتم دیگ راحتر پوشکا چین گرما اذیت میشن خودش دسشویی میره اصن کاری ب من نداره فقد میشورمش

برادرزاده ام نزدیک ۴سالشه هم شیرخشک میخوره وهم شیرپاستوریزه

عشقم به منم میگن ازشیربگیر ولی گوش نمیدم یکسالم میدم انشالله بعدش قطع میکنم مادر بهترصلاح بچشومیخواد

من پسرم از یک سالگی هیچ نوع شیری نخورد پس من باید دق میکردم ک😄

عزيزم دختر من از وقتى از شير گرفتم اصلا لب به شير پاستوريزه اينا نميزنه يعنى ٢سال و ١ماه از شير گرفتم تا الان شير نخورده دكترش هم گفت عيب نداره بستنى و ماست و پنير هم خوبه به جاش بخوره كه اونا هم گاهى ميخوره خيلى كم

حرف میزنه؟

ن عزیز چ عیبی ماشالا بزرگه

سوال های مرتبط

مامان یاسین ومائده مامان یاسین ومائده ۲ سالگی
مغز من اگر اهن بود الان پوکیده بود خدایا یا تحملمو ببر بالا یا تمومش کن



پس قدیم چیکار میکردن ۱۰ یا ۱۵ تا بچه میاوردن چرا اون موقع بیشفعالی اوتیسم این کوفت زهرمارای الان نبود خدایا کم اوردم کم جوری ک فکر میکنم هر بچه ای ک بیشفعاله یا اوتیسم مثل دخترمن نیس انقد منو میزنه انقد دادمیزنه تا بیدار میشه مانتو هامو میپوشه شروع میکنه باخودش حرف زدن تا بخابه همه چیو پرت میکنه اگر بهش بگی این کارو نکن یا اروم حرف بزن بلوا بپا میکنه دیگه عمیقن خسته شدم از بودنش هرچی خدا رو صدا میزنم‌نمیشنوه انقد سر صدا میکنه هی بهوکه میکنه بهونه هرچیو ک دلیل بر پرخاشش بشه اینجوریه ک هرکاریو بخاد انجام‌بده باید کاری بهش نداشته باشی اگر چیزی بگی داد و بیداد عصبی میشه خودشو میزنه منو میزنه ن هزینشو دارم ک دکتر خوب ببرم ن دیگه تحملشو انقد نیشینم از دستش اشک میریزم‌ک حد نداره تروخدا اگر میخاید زخم زبون بزنید هیچی نگید چون حالم ب اندازه کافی بده اولا فکر میکردم هرچی بگذره بهتر میشه ولی نه راستی اشتهاشم خیلی زیاد شده چیکار کنم خدایا مثل بارون روسرم میباره 🥺🥺🥺🥺
مامان آیهان وتودلی مامان آیهان وتودلی ۲ سالگی
توروخدا هر کی پیاممو میبینه بخونه و کمکم کنه بگه واقعن من چیکار کنم مغزم رد داده دیگ خودتونو بزارین جای من
پسر من مشکل جوییدن و یبوست دارم اول از یبوستش بگم ک بهش خیلی وقته پودر پیدرولاکس میدم بهش جواب میداد ولی الان حدود دو س هفتس ک پسرم هر ده دیقه ی بار میرینه خیلی کمااا خیلی کم فقط در حد پوشک عوض کردن مسلن داشتم از پوشک میگرفتمش ک این شکلی شد ب محض اینک پوشک میکنم میره باز میشیته ی جا ی کم پی پی میکنه شاید باورتون نشه ولی در طول روز فقد بیس بار پوشک عوض میکنم ن اسهاله ن یبسه نمیدونم چرا اینجوری شده بخدا کمر واسم نمونده دم ب دیقه دسشوییم خودشم با ایت وضعیت بارداریم این از این .
و سخت تر از همه اینک پسر من اصلن نمیجوعه🥺😔 خیلی غصه خوردم خیلی هر کاری ک فکزشو کنیدم کردما واس اینک بجوعه ولی باز بی فایده بوده مگ میشه اخه ی بچه ب هیچ نوع خوراکی و میوه و ... هیج چیز دیگه ای علاقه تداشته باشه بخدا انواع و اقسام خوراکی میوه همه چی آماده میکنم میزارم جلوش اصلن این بچه ی دونشم دست نمیگیره ببره سمت دهنش هزار بارم بش گفتم نگاه کن مامانو اینجدری بجو بخور تشویقش کردم پستونک میوه گزفتم هر کار فکر کنید کردم ی ماه پیشم بردم دکتر بلع کودکان ی سری ماساژ دادو گف ی ماه دیگ باهمین پستونک میوه ای داخلش مرغ بریز بده بگیر دست خودت بزار دهنش بجوعه ولی بچه من حتا این کارم نمیکنه بخدا خیلی خسته شدم خیلی ناراحتم وقتی میبینم بچه های هم سن پسر من هر چی ک بگی میتونن بخورن ولی من باید ب این فقط س وعده اصلی رو اونم ب زور گوشی بدم 😔😔😔😔😔😔 کاشکی درس شه الان با کلی اشک نوشتم اینارو